مراقبت و نگهداری از ترانسهای قدرت در 18 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
سرفصل های اصلی:
خشك كردن ترانسفورماتورها دژنگتورها تستهای دوره ای تجهیزات كلید خانه های فشار قوی چك كردن رله بوخهلتز زمین حفاظتی در تجهیزات الكتریكی
مراقبت و نگهداری از ترانسهای قدرت
زمین زیر ترانس های روغنی باید به طرف چاهك مخصوص روغن شیب بندی شده و روی آن با قلوه سنگ تمیز به ارتفاع حداقل 25 سانتیمتر پر شود.چاهك روغن كه لوله تخلیه برای آن پیش بینی می شود معمولاًدر كنار دیوار ساخته شده و باید به طور مرتب توسط اپراتور بازدید شود.
باید مراقبت نمود كه روغن قابل اشتعال در ترنچهای كابل و یا منهولهای دیگر موجود در محوطه نفوذ ننموده و ضمناً در اتاق ترانس باید شن خشك در جعبه های مخصوص و همچنین لوازم دیگر اطفاء حریق وجود داشته باشد.
یك ترانس را بعد ا زاتمام عملیات نصب ، باید تحت تستها و بررسیهای لازم قرار داده و پس ا زآن در سرویس گذاشت . هدف از این تستها عبارت است از حصول اطمینان از عملكرد صحیح رله ها و مدارات حفاظتی و اینترلاكهای الكتریكی دژنكتورها ، چك كردن كلیه ترمومترها ،چك كردن سطح روغن در كنسرواتور و اطمینان از برقرار بودن ارتباط آن با تانك ترانس.
قبل از اتصال آزمایشی ترانس كه در آن دژنكتورهای طرف اولیه بسته می شود، اپراتور باید كلیه شیرهای روغن رادیاتورها و كنسرواتور را بازدید كرده و از عدم وجود هوا در رله بوخهلتز اطمینان حاصل نماید.
همچنین قسمتهای مختلف ترانس و تجهیزات جانبی آنرا كه در فضای آزاد قرار دارند تا سر دژنكتورها بازبینی كرده و دقت نماید كه روی ترانسفورماتور اشیاء اضافی وجود نداشته باشد ، تانك ترانس به طور محكم و موثر به زمین وصل شده باشد ، روغنی از ترانس نشت ننماید و اتصالات برقگیر حفاظتی كه معمولاًد رجلوی ترانس و روی خط فشار قوی نصب می شوند برقرار باشد.
در این حالت پس از اطمینان از سلامت و در مدار بودن سیستمهای حفاظتی می توان دژنكتورها را وصل نمود . البته در اینجا یاد آور می شود كه وصل ترانس با تأخیری كمتر از 12 ساعت پس از پر نمودن تانك از روغن مجاز دانسته نشده است.
برای وصل آزمایشی ترانس باید مدارهای رله بوخهلتز و رله جریان زیاد برای قطع آنی و بدون تأخیر آماده شود،ولی می توان ترانس را به سیستمهای خنك كننده نیز وصل نمود ، در اینصورت باید توجه داشت كه در جریان كار ،درجه حرارت روغن در قسمت بالای تانك از 75 درجه سانتیگراد تجاوز ننماید (به علت گرمای ناشی از تلفات آهن).
برای كنترل وضعیت ترانس در شرایط بی باری باید حداقل به مدت 30 دقیقه آن را در حالت وصل آزمایشی نگاه داشت . اگر در خلال این مدت نتایج آزمایشات قانع كننده بود می توان بلافاصله دژنگتورهای طرف ثانویه ترانس را زیر بار قرار داد.
در ترانسفورماتورهایی كه سطح روغن كنسرواتور توسط لوله ششیشه ای آب نما كنترل می شود باید دقت نمود كه دو سر لوله مزبور مسدود نباشدزیرا در صورت مسدود بودن این لوله سطح روغن به صورت صحیح نمایش داده نمی شود.
در ذیل ترانسفورماتورهای تحت سرویس را بر حسب شرایط كاری مختلف طبقه بندی نموده ،نحوه رسیدگی و بازرسیهای روتین آنها به شرح زیر می باشد:
1) در نیروگاهها و پستهایی كه توسط تشكیلات پرسنلی شیفت یا مقیم محل كنترل و نگهداری می شوند، ترانسفورماتورهای اصلی و ترانسفورماتورهای مصرف داخلی (اعم از ا صلی و رزرو) باید بطور روزانه و بقیه ترانسفورماتورها هفته ای یك مرتبه مورد بازرسی قرار گیرند.
2) در نیروگاهها و پستهایی كه توسط اكیپهای سیار نگهداری می شوند ، ترانسفورماتورها باید حداقل ماهی یكبار مورد بازرسی قرار گیرند.
3) در پستهای كوچك و كم ظرفیت ترانسها حداقل هر شش ماه یكبار باید بررسی شوند.
سیستمهای خنك كننده ترانسفورماتورها باید از نقطه نظر عملكرد صحیح پمپها و فن ها كنترل شوند.
برای انجام این عمل اپراتور باید دمای روغن ترانسفورماتور و همچنین دمای روغن در ورودی و خروجی كولر (در صورتیكه ترانس مجهز به كولر آبی جهت خنك كردن باشد) را یادداشت نماید.
هرگاه ترانسی توسط رله های حفاظت داخلی قطع شود(رله بوخهلتز ،رله دیفرانسیل ،رله جریان زیاد) ابتدا اپراتور باید وضع ظاهری آن و تجهیزات جنبی مربوطه به جهت پی بردن به علت حادثه مورد بازرسی قرار دهد.
مثلاً اگر وجود گاز در رله بوخهلتز مشاهده شود،نمونه آن باید جهت تست به آزمایشگاه ارسال گردد.
زیرا بعضی مواقع ممكن است در خلال كار ترانس حبابهای هوای درون روغن باعث عملكرد نابجای رله بوخهلتز گردد.
اگر گاز درون بوخهلتز ا زروغن سوخته متصاعد شده باشد مبین وجود حادثه در داخل ترانس بوده كه در این صورت بلافاصله باید ترانس را جهت تعمیرات از مدار ایزوله نمود . تعمیرات دوره ای روی ترانسهایی كه قطع آنها مستلزم خارج شدن ترانس اصلی ازمدار است هر دو سال یك مرتبه و بقیه ترانسها هر چهار سال یك مرتبه صورت می گیرد.ضمناً ترانسفورماتورهایی كه در شرایط محیطی با آلودگی بسیار بالا كا رمی كنند باید طبق دستورالعمل های ویژه مربوط به محل ،مورد تعمیرات دوره ای قرار گیرند.
جهت دریافت فایل مراقبت و نگهداری از ترانسهای قدرت لطفا آن را خریداری نمایید
ريشه ارتباط و علاقه انسان به گياه از سالهاي بسيار دور و شايد از دوران انسانهاي اوليه نشأت ميگيرد. در طول تاريخ استفاده از گياه مسير تكاملي و اشتقاق علمي گستردهاي داشته است. در اين راستا از زمان مهاجرت قوم ماد به فلات ايران، مردم اين سرزمين همواره در توسعه فضاي سبز و كاشت گياهان كوشا بودهاند به طور يكه روزگاري ايران به نام كشور گل و بلبل شهرت داشت. متأسفانه در دوران اخير در كشور ما گياهان مورد بيمهري بسيار قرار گرفتهاند، بدين جهت بالا بردن سطح آگاهيهاي مردم در مورد فضاي سبز و آشنايي با خواص گياهان ضرورتي است كه مانع بروز فاجعه نابودي شهرها بر اثر آلودگي هوا و محيط زيست ميگردد. به همين منظور اهميت دادن به نقش فضاي سبز در زندگي انسانها و ايجاد علاقه بيشتر به درخت و گل و چمن در وجود هر كس امري است بسيار مهم كه در اينجا به طور اختصار به مواردي از آن اشاره ميشود كه اميد است علاقه و تفكر بيشتري را برانگيزد و هر كس بتواند مشوقي دلسوز براي ايجاد فضاي سبز در محيط زندگي خود باشد. (2)
جنب پرتوها 1
دو دسته از پروتوهاي خورشيدي تأثيرات چشمگيري بر بدن انسان و ساير جانداران باقي ميگذارند. يكي از آنها پرتو مادون قرمز و ديگري پرتو ماوراء بنفش است. (2)
احساس آرامشي را كه انسان در سايه، به ويژه در سايه يك درخت احساس ميكند تا حدي مربوط مي شود به جذب پرتوهاي مادون قرمز خورشيد توسط درخت (ناگفته نماند كه پرتوهاي مادون قرمز با طول موج بلند خود خاصيت گرمازايي دارند) و مقداري نيز به دليل جذب پرتوهاي ماوراء بنفش صورت ميگيرد. امروزه تأثير اپرتور ماوراءبنفش بر بافت سلولي گياهان و جانوران و همچنين خاصيت گندزدايي آن بخوبي روشن شده است بنابراين نقش درختان در حمايت از انسان و ساير جانداران در برابر آفتاب سوزان به خوبي و روشن ميشود. (2)
جنب گرد و غبار
درختان به سبب پراكندگي شاخ و برگ خود بر تمام زوايا و سطوح، همچون يك گردگير عمل ميكنند. اگر درخت را به دقت نظاره كنيم ميتونيم تنه آن را به جاي دسته و شاخ و برگ آن را به جاي پرهاي روي يك گردگير معمولي كه در خانه بكار گرفته ميشود، تصوير كنيم. (2)
با اين ويژگي، درختاني كه در خاك ثابت ماندهاند به منزله يك گردگير كاشته شده در زمين نقش خود را ايفا ميكنند طي بررسيهاي بعمل آمده يك هكتار از فضاي سبز كه حدوداً 200 درخت در آن كاشته شده باشد تا 68 تن از گرد و غبار را در هر بارندگي در خود جذب ميكند كاملاً واضح است كه با وجود چنين درختاني زدودن 68 تن گرد و غبار، رايگان خواهد شد. در صورتيكه بدون اين درختان بايد هزينه بسياري از براي اين كار اختصاص داد. (2)
توليد اكسيژن
هواي مورد نياز انسان در روز حدود 15 كيلوگرم است. در حالي كه جذب غذاي مورد احتياج وي به آب 5/1 كيلوگرم و غذا 5/2 كيلوگرم ميباشد. از اين مقدار هواي سالم كه به بدن انسان وارد ميشود 78 درصد آن را نيتروژن و 21 درصد آن را اكسيژن تشكيل مي دهد. گازهاي ديگر مانند گازكربنيك، نئون و هليوم به همراه اكسيدها ازت و گوگرد مقدار بسيار ناچيزي از وزن هوا را تشكيل ميدهند. مثلا گاز كربنيك 3 % گازكربنيك سريعاً به مرگ انسان منتهي ميشود. تأكيد ميشود كه مقدار زيادي از اكسيژن آزاد شده در طبيعت از طريق فضاي سبز توليد مي گردد. حال اگر درخت و فضاي سبزي وجود نداشته باشد مشكل انسان در رابطه با وجود گازكربنيك در هوا و كمبود اكسيژن به خوبي نمايان ميشود. علفها و چمنزارها اگر چيده و كوتاه نشوند سطح سبز زيادي را به وجود ميآورند مثلا يك متر مربع چمن چيده (بريده) شده و ارتفاع 3-5 سانتيمتر داراي 6 تا 10 مترمربع سطح سبز ميباشد. در صورتي كه همين چمن در حالت كوتاه نشده در هر مربع داراي 200 مترمربع سطح سبز است بر اساس اين محاسبه تنها 5/1 متر مربع چمن كوتاه شده ميتواند به اندازه يك انسان در يك سال اكسيژن توليد كند. (2)
توليد فيتونسيد 4
بررسيهاي دانشمندان علم محيط زيست نشان ميدهد كه درختاني مانند گردو، كاج. نراد، بلوط، فندق، سرو كوهي ، اكاليپتوس ، بيد، افرا، زبان گنجشك و داغداغان از خود مادهاي به نام فيتونسيد در فضا رها ميسازند كه براي بسياري از باكتريها و قارچهاي تك سلولي و برخي از حشرات ريز اثر كشندگي دارد در عين حال توليد چنين موادي توسط درختان بر روي انسان اثر فرح بخشي دارد. دليل اين امر را دانشمندان چنين بيان مي كنند: مغز انسان از دو نيمكره چپ و راست تشكيل شده است نيمكره راست در تنظيم احساس غريزي و طبيعي انسان مانند تنظيم وقت و سر وقت حاضر بودن را بعهده دارد. انسان شهرنشين به دليل درگيري در كارهاي روزمره و شرايط محيط زيست شهري به مراتب كار بيشتري از نيمكره چپ خود ميكشد كه اين امر موجب اختلال بين دو نيمكره مغز و در نتيجه عملكرد طبيعي مغز انسان ميگردد. دانشمندان پي بردهاند كه درختان به سبب رها سازي مواد شبيه فيتونسيد ميتوانند تعادل بين دو نيمكره مغز را به خوبي برقرار ساخته و حالت طبيعي و آرام بخشي را به انسان ارزاني دارند بنابراين نقش آرامبخشي درختان و فضاي سبز به خوبي نمايان مي گردد.(2)
تعديل آب و هوا 5
درختان با تعريق و تعرق خود نقش حساسي در كاهش دماي ميكروكليما و افزايش رطوبت نسبي هوا ايفا مي كنند. دماي يك هكتار فضاي سبز در مرداد ماه تا 5/4 درجه كمتر از فضاي مجاور خالي از درخت است و به همين نحو رطوبت نسبي درون يك فضاي سبز تا 11 % بيش از محيط خارج اندازهگيري شده است با تعديل دو پارامتر ياد شده فضاي سبز، ميكروكليمايي به وجود ميآورد كه آسايش فيزيكي مناسبي براي زيست انسان در پي دارد.(2)
موثر در كاهش آلودگي صدا 6
در حالي كه آلودگي هواي تهران يا آلودگي جويهاي سياره رنگ و گنديده قابل رؤيت ميباشد، بسياري از شهروندان تهراني جنجال هياهوي اطراف خود را آگاهانه يا ناخودآگاه ناديده گرفته و آن را جزئي تفكيك ناپذير از زندگي شهري مي دانند. صداي گوش خراش فروشندگان دوره گرد با بلندگو، موتورسواران با سر و صدا در هر ساعت از روز، اتومبيلها با اگزوز ناقص و بوق زدنهاي بيمورد، متههاي مختلف جهت كندن و لوله گذاري و با آسفالت خيابانهاي، صدا بلندگوهاي گوناگون، فضاي شهر را با آلودگي صوتي، آلوده مي سازند. (2)
بارها از صداي بوق خودرو يا سر و صداي بيش از اندازه يك موتور سيكلت كه با سرعت از كنارمان رد مي شود، از جا پريده ايم.
انگار ديگر شنيدن تمام اين صداهاي ناهنجار برايمان عادي شده است و تمامي اين آلودگي هاي صوتي، ديگر بخشي از زندگي روزمره مان است كه هرگز خيابان هاي شهر را ترك نمي كنند.
بررسي نتايج مطالعات در يكي از فرودگاه هاي آلمان نشان مي دهد كه سلامت كودكان ساكن در مناطق مجاور اين فرودگاه، بيش از ديگر كودكان در معرض تهديد است.
افزايش ضربان قلب، اختلال در سيستم عصبي و رفتاري از جمله عوارض مهم آلودگي صوتي است كه در ساكنان اين مناطق بروز كرده است.
بررسي ها نشان مي دهد؛ خودروها به دليل تعداد و پراكندگي در سطح شهر، يكي از مهمترين عوامل آلودگي صوتي در شهرهاي بزرگ به ويژه تهران هستند و در حالي كه مسئولان از اجباري شدن رعايت استانداردهاي آلودگي صوتي از سوي خودروسازان از سال آينده خبر مي دهند، به نظر مي رسد كه چقدر دير به فكر اجراي چنين استانداردهايي افتاده ايم و اگرچه اين مسأله بايد سال ها پيش رخ مي داد، اما بي شك رعايت اين استانداردها از سوي بخش هاي مربوط به منظور حفظ سلامت شهروندان هنوز هم دير نيست.
شركت كنترل كفيت هوا در گزارشي اعلام كرد: اغلب شهروندان تهراني از آلودگي صوتي رنج مي برند. بررسي ها نشان مي دهد بيشتر شهروندان تهراني در مناطقي زندگي مي كنند كه سر و صدا در آن مناطق، بيش از استنداردهاي تعيين شده است، به طور مثال در جنوب تهران علاوه بر سر و صداي ناشي از ترافيك، سر و صداي ناشي از فرودگار و راه آهن نيز اين منطقه را از نظر صوتي، بسيار آلوده كرده است.
اين در حالي است كه گسترش روزافزون بزرگراه ها در سطح شهر، ميزان اين آلودگي را به مراتب افزايش مي دهد، يكي از پيامدهاي ناخواسته توسعه اقتصادي در جهان امروز، آلودگي محيط زيست است.
فعاليت هاي صنعتي و خدماتي در سطوح گوناگون با تحميل انواع آلودگي ها بر هوا، آب و خاك همراه است كه يكي از مهمترين آنها، آلودگي صوتي است.
آلودگي صوتي يا به بيان ساده تر، سر و صدا تنها به معني آزردگي خاط نيست.
اگرچه در بسياري موارد به دليل ويژگي آلودگي صوتي كه به تدريج براي گوش انسان عادي مي شود، آثار زيانبار آن جلوه ظاهري كمتري دارد. اما اين آثار پنهان، تا سال ها بر روح و جسم انسان تأثير گذار است.
سازمان بهداشت جهاني (WHO) آلودگي صوتي را تهديدي جدي براي سلامت انسان داشته است كه به دليل تنوع منابع (ترافيك، صنعت، محل كار و همجواري) يكي از گسترده ترين خطرات براي سلامت انسان به شمار مي رود. در اروپا، 40 درصد جمعيت در معرض ترازهايي از صوت قرار دارند كه بالقوه براي سلامت خطرناك است.
دست كم 170 ميليون اروپايي در محل زندگي شان به شدت از آلودي صوتي آزار ميبينند. از سوي ديگر، هر ساله منابع مالي بسياري از سوي جامعه صرف جلوگيري يا محدود كردن آلودگي صوتي مي شود كه اجراي قوانين و استفاده از ابزارهاي اقتصادي ماند تعيين جرايم از آن جمله اند. متأسفانه منابع مالي اجتماع محدود است و از اين رو، تلفيق ملاحظات مربوط به آلودگي صوتي با تصميم گيري هاي اقتصادي، به انديشه بيشتر نياز دارد. براي اقتصاددانان اين موضوع دو مشكل اساسي ايجاد مي كند، اول اينكه چگونه و از چه روشي مي توان آزردگي ناشي از آلودگي صوتي را ارزشگذاري كرد؟ محدوديت هاي اين روش ها از ديدگاه هاي نظري، علمي و اخلاقي چيست؟ آيا اين روش ها براي دانشمندان، بهره برداران و تصميم گيران سياسي قابل قبول است؟ آيا ارزش پولي حاصل از مطالعه را مي توان به عنوان ورودي ديگر فعاليت هاي سياستگذاري به كار برد و دوم اينكه كدام تصميمات اقتصادي با استفاده از ارزش پولي آلودگي صوتي تحت تأثير قرار مي گيرند؟
آلودگي صوتي چيست؟
مقدمه
آلودگي صوتي صداي ناخواسته يا صدايي با مدت زمان، شدت يا كيفيت ديگري است كه سبب آسيب جسمي يا رواني به انسان مي شود. واحد انداه گيري صوت دسي بل (dB) است كه يك مقياس لگاريتمي است. هر 10 دسي بل افزايش نشانگر 2 برابر شدن تراز صوت است. واحد دسي بل در شبكه وزنيdBA بر فركانس هايي كه گوش انسان به آنها حساس است و به خوبي با ادراك انسان از بلندي صوت ارتباط دارد، تأكيد ميكند. ترازهاي معمولي صوت از 30 تا 90 دسي بل است.
اجراي طرح جامع كاهش آلودگي صوت
مدير كل دفتر بررسي آلودگي هواي سازمان محيط زيست نيز در اين ارتباط گفت: سازمان حفاظت محيط زيست طرح تملك آلودگي صوتي را به تصويب رسانده است كه بنابراين با داشتن رديف بودجه...
آشنايي با روش نمونه برداري، نگهداري و تهيه لام از خاك
ميكرو بيولوژي و شيمي خاك حايز اهميت مي باشند كه بر اساس اصول صحيح جمع آوري و نگهداري كرده و آزمايش مورد نظر را انجام مي دهيم نكته مهم اينكه خاك از جمله محيطهايي است كه حتي در يك محدوده معين ويژگيها و شرايط آن از نظر فيزيكي- بيولوژيك و شيميايي با همديگر فرق دارند. مثلاً در يك محدوده خاص مثل بلندي تپه در مقايسه با ارتفاع كم ويژگيهاي متفاوت مي باشد و حتي در يك باغچه كه به آن كود داده مي شود جاهايي كه كود بيشتري دريافت كرده و يا كمتري دريافت كرده شرايط متفاوتي دارد، بنابراين تهيه اين نمونه ها يا به منظور انجام آزمايشهايي ميكرولوژي انجام مي شود و يا آزمايشهاي شيميايي كه اين دو تفاوتي كوچك از نظر جمع اوري و نگهداري دارند. براي نمونه برداري و جمع آوري از دستگاههاي نمونه بردار خاصي آگلر استفاده مي شود كه غالباً نوعي لوله نمونه برداري است كه طول و قطر مشخص دارد و جنس آن عموماً فلزي مي باشد و ويژگي كه دارند روي سطح آنها مدرج شده است كه به منظور اندازه گيري از عمق مورد استفاده قرار مي گيرد كه به شكل عمودي بر روي نقطه اي كه براي برداشت نمونه مشخص شده است قرار گرفته است و با فشار دادن دست يا فشارمكانيكي در خالك فرورفته تا عمق مورد نظر ازخاك پر مي شوند و بعد محتويات آنها با يك ظرف ترجيحاً استريل يا يك كيسه پلاستيكي منتقل مي شوند.
مرحله دوم نگهداري نمونه ها مي باشد كه اگر مجبور به نگهداري شويم بايستي نمونه هاي جمع آوري شده در شرايطي كه از نظر دما و رطوبت تشابه زيادي با زمان برداشت نمونه دارند نگهداري شوند كه مثلاً در مورد نمونه هاي ميكروبي دماي مشابه دماي برداشت نمونه مناسب بوده كه فعاليت ميكرو لرگانسيم ها را كند مي كند در مورد آزمايشهاي شيميايي روشهايي مانند منجمد كردن و خشك كردن براي نگهداري مورد نظر مي باشد .
مرحله انجام آزمايش:
براي شروع كار ابتدا يك نقطه مناسب را براي برداشت نمونه در نظر مي گيريم و در مرحله اول بايد يك برچسب تهيه كرده و مشخصات دقيق محل برداشت نمونه را روي آن برچسب مي نويسيم يعني اينكه اگر براي برداشت مجدد نياز باشد بايستي بتوانيم نمونه برداري را عيناً تكرار كنيم كه بتدريج فناوريهاي جديد مثل GPS نيز مورد استفاده قرار مي گيرد در درجه دوم مشخصات ظاهري خاك را بايستي يادداشت كنيم كه شامل: نوع دانه بندي خاك- پستي و يا بلندي - خشكي و ديگر مشخصات و بعد از مدتي كه مراجعه كرديم متوجه تغييرات آن شويم معمولاً اين برچسبها حاوي تاريخ، شرايط اقليمي، نام نمونه بردار و هر اطلاعات ديگري كه لازم بوده و به تفسير نتايج آزمايش كمك كند مي باشد.
انجام آزمايش:
پس از تحويل گرفتن وسايل مورد نياز شامل يك كيسه نايلون تميز و دماسنج و تيغه محل نمونه برداري پشت آزمايشگاه كنار درخت بزرگ زبان گنجشك و قسمت شمال غربي آن تعيين گرديد و ضمن مراجعه در محل با استفاده از لوله مخصوص كه براي نمونه برداري پيش بيني شده بود با فشار مكانيكي در محل مورد نظر اقدام به نمونه برداري و تخليه آن داخلا يك پلاستيكي گرديد البته قبلاً با استفاده از دما سنج مخصوص و با فرو كردن آن در داخل و ايست چند دقيقه اي درجه حرارت خاك تعيين گرديد سپس درجه حرارت هوا نيز اندازه گيري و بود. پس از ثبت مشخصات شامل 1- نام نمونه بردار: علي اكبر نوروزي 2- ساعت 15/15 روز دوشنبه 3/12/84 3- مكان: آموزشكده محيط زيست پشت آزمايشگاه ميكرولوژي جنب درخت بزرگ زبان گنجشك و قسمت شمالي آن 4- درجه حرارت هوا 5- درجه حرارت خاك 6- شرايط اقليمي : هوا مرطوب و پس از حدود ده ساعت بارندگي متناوب
در مرحله بعد از تحويل گرفتن يك عدد بوكال ( وسيله قراردادن خاك و لام ها و تماس آنها با همديگر به منظور ايجاد تماس مناسب محيط كشت با خاك) و 6 عدد لام يا اسلايد كه با استفاده از ميكروفيلم...
هوا به مفهوم تغييرات کوتاه مدت وضعيت جوي است با بررسي برخي خصوصيات مشخص اتمسفر که مدام در حال تغيير است و تعيين وضعيت آنها در هر لحظه ، مي توان به وضعيت هوا پي برد .
متغيرهاي مهم مؤثر در تعيين هوا عبارتند از :
1- دما
2- رطوبت
3- ديد افقي ، مه ، ...
4- نوع و مقدار بارندگي
5- ابرها و وضعيت آسمان
6- فشار هوا
7- باد
گزارشات مربوط به هوا براساس هفت مورد فوق انجام و تهيه مي شود از عوامل ذکر شده ابر و جهت باد از همه بيشتر در پيش بيني هاي کوتاه مدت جوي مؤثر است.
عناصر جوي کاملاً با يکديگر در ارتباط اند از بين عوامل هواشناسي هوا مهمترين عاملي است که تغييرات آن باعث تغيير در ساير عناصر مي گردد.
عناصر و عوامل اقليم شناسي :
دما ، رطوبت ، فشار و تابش خورشيد هر کدام يک عنصر اقليمي به حساب مي آيند.
اما عامل اقليمي ، عاملي است که در فضاي مورد مطالعه تأثير داشته باشد مانند :
1- ارتفاع
2- جهت
3- پوشش گياهي
گاهي يک عنصر اقليمي مي تواند عاملي براي عنصر ديگر باشد مثلاً دما براي رطوبت ، رطوبت براي ابرناکي و ابرناکي براي تابش
روش و هدف مطالعه :
در اين پروژه درسي سعي شده است تا در حد امکان پارامترهاي هوا اقليم شناختي منطقه طزرجان اندازه گيري شود پارامترهايي شامل بارش، دما ، خشکسالي ، تبخير و تعرق و باد در اين منطقه اندازه گيري شده است و روال کار به اين صورت بوده است:
1- انتخاب ايستگاهها و انتخاب پايه زماني و پراکندگي ايستگاهها
2- جمع آوري اطلاعات و آمار
3- انجام کارهاي آماري روي داده ها به روش هاي معروف و آشنا
4- نتيجه گيري
و هدف اين تحقيق ، کمک به تصميم گيري و ارائه راهکارهايي براي مديران و مردم منطقه مي باشد .
ويژگي هاي منطقه :
به طور کلي موقعيت جغرافيايي يک منطقه عامل مهمي در اقليم آن منطقه به حساب مي آيد ، اينکه منطقه از نظر موقعيت در کدام يک از تيپ هاي کوهستاني ، دشت ويلا يا قرار دارد و هر کدام از اين تيپ ها چه اقليمي دارند پستي و بلندي ، عرض جغرافيايي ، دوري و نزديکي به دريا، واقع شدن در مسير توده هاي هواي سرد و گرم و يا خشک و مرطوب ... فاکتورهاي متعددي است که در تعيين اقليم منطقه دخالت دارند حوزه طرزجان در عرض جغرافيايي ، الي شمالي و طول جغرافيايي الي شرقي قرار دارد.
بالاترين ارتفاع اين منطقه 3750 متر و پايين ترين نقطه (خروجي) اين منطقه 2066 متر مي باشد.
حدود وسعت حوزه طزرجان
حوزه آبخيز داري طزرجان داراي مساحت 14/29 کيلومتر مربع است اين حوزه داراي محيط 61/24 کيلومتر مي باشد طول آبراهه اصلي مي باشد .
ارتفاع ميانگين وزني حوزه متر مي باشد بيشترين مساحت حوزه را شيب هاي تشکيل مي دهد.
پوشش غالب حوزه راArtimisia Siberi تشکيل مي دهد درصد پوشش حوزه 15% مي باشد.
بارش :
منظور از بارش و بارندگي کليه نزولات جوي است که به سطح زمين وارد مي شود از زماني که يک قطره باران در هوا تشکيل مي شود تا موقعي که به سطح زمين مي رسد پديده هايي رخ مي دهد که بيشتر در قلمرو علم هواشناسي است اما هنگامي که به سطح زمين مي رسد به عنوان اساسي ترين عنصر چرخه هيدرولوژي به حساب مي آيد.
قبل از هر گونه بارش بايد تراکم رطوبت به شکل ابر صورت گيرد حداقل سه شرط براي تراکم رطوبت و توليد قطرات باران الزامي است .
1- رطوبت کافي در هوا وجود داشته باشد .
2- هسته هايي که رطوبت بتواند اطراف آن ها متراکم شود در اتمسفر وجود داشته باشد.
3- هوا به صورت ديناميک سرد شده و دما به زير نقطه شبنم برسد.
سرد شدن ديناميک هوا به طرق مختلف صورت مي گيرد که از آن جمله عبارتند از :
1- انبساط بي دروهوا
2- برخورد توده هوا با خصوصيات مختلف
3- تصادم يک توده هواي مرطوب به جسم سردي مانند هوا
انواع مختلف بارش :
1- باران يا Rain
2- باران ريزه يا Dizzle
3- برف يا Snow
4- ؟ برف يا snow Flake
5- تگرگ يا Hail
6- يخ پوش شفاف يا Glaze
اندازه گيري نزولات جوي
منظور از اندازه گيري بارندگي تعيين مقدار ارتفاع آب حاصله از نزولات جوي در سطح زمين است اندازه گيري باران قدمتي 2000 ساله دارد اولين اندازه گيري هاي ساده بارندگي از 400 سال قبل از ميلاد مسيح در هندوستان آغاز گرديد اما نخستين باران سنج که به صورت امروزي در دنيا نصب شده است مربوط به سال 1400 ميلادي در کشور کره مي باشد ثبت خودکار بارندگي نيز از سال 1600 در انگلستان آغاز گرديد.
با توجه به اين که روي يک حوضه اندازه گيري تمام باران ها امکان پذيرنيست بنابراين به اندازه گيري نمونه اي اکتفا مي شود و سپس آن را به کل منطقه تعميم مي دهيم.
هر بارش مشخصاتي دارد:
1- مدت بارندگي
2- مقدار بارندگي
3- شدت بارندگي
4- فراواني وقوع
5- سطح بارش
تعداد باران سنج ها در شبکه باران سنجي :
مسئله اي که حداکثر مطالعات هيدرولوژيکي و هوا اقليم شناسي به آن توجه مي شود تعداد ايستگاهها در يک منطقه است با توجه به اينکه در صورت کم بودن ايستگاهها تخمين دقيق نخواهد بود و اگر زياد باشد هزينه اضافي در برخواهد داشت .
زمین جسمی تقریبا کره ای به شعاع متوسط 6370 کیلومترمی باشد .هسته کروی بخش مرکزی کره زمین را در برگرفته وشعاع ان در حدود3470 کیلومتر تخمین زده می شود . اطراف هسته را لایه میانی یعنی گوشته فرا گرفته وضخامتی در حدود 2900 کیلومتر راشامل می شود .پوسته زمین اساسا سخت بوده وشامل سنگهای اذرین ورسوبی وسنگهای ناشی از دگرگونی انها می باشد.
فشار ودمای زمین :
دمای زمین با عمق افزایش می یابد ودر100 کیلومتری بین 1000 تا 1500 درجه سانتی گراد ودر عمق 700 کیلومتری که معمولا حداکثر عمق کانونی زلزله ها می باشددمای ان به حدود 2000 درجه سانتی گراد می رسد .در داخل هسته دما بین 2500تا 3000 درجه سانتی گراد بوده و اصولا بسبت افزایش دما در قسمت های سطحی زمین حدود 30 درجه سانتی گراد در هر کیلو متر عمق بر اورد می گردد البته این نسبت با افزایش عمق کاهش می یابد.
بر اساس مطالعهات وسیع در مورد تخمین فشار درون زمین تصور می شود که در قسمتهای بالایی گوشته فشار در حدود 9 تن بر سانتی متر مربع ودر قسمت های بیرونی هسته 1400 تن بر سانتی متر مربع ودر مرکز هسته به میزان 3700 تن بر سانتی متر مربع می رسد که البته این فشارها بسیار بزرگتر ازفشار(تک محوری) قابل تحمل سنگ ها در شرایط معمولی است.
سرعت انتشار امواج زلزله :
سرعت امواج زلزله بستگی به جرم مخصوص و خاصیت روان شدن سنگهایی دارد که از انها عبور می کند. سرعت امواج زلزله در سنگهای متراکم وصلب وزیاد درسنگهای سبکتر و نرمتر کم می باشد. بعلاوه ازدیاد فشار باعث افزایش سرعت امواج وازدیاد درجه حرارت باعث کاهش سرعت امواج زلزله می گردد.
زمین لرزه:
به علت ذخیره شدن مقادیرزیادی انرژیدر درون زمین وبا توجه به نظریه جابجایی قاره ها تغییرات عمده ای در قسمت های سطحی زمین رخ می دهد که زمین لرزه یکی از این تغییرات است. به عبارت دیگر زمین لرزه پدیده انتشار امواج در زمین به علت ازاد شدن مقدار زیادی انرژی ناشی ازاغتشاش سریع در پوسته زمین ویا در قسمت های بالایی گوشته در مدت کوتاه می باشد.یک زلزله شدید ممکن است ناشی از شکست سنگ بستری به طول بیش از100 تا 400 کیلومتر وعرض وضخامت چندین کیلو متر باشد. محلی که منشا زلزله بوده ودر حقیقت انرژی به یکباره از انجا ازاد ورها می گردد کانون زلزله ونقطه ای واقع بر سطح زمین که در بالای کانون قرار دارد مرکز زلزله نامیده می شود . دامنه حرکت زمین در روی سطح ابتدا شامل لرزه های جزیی است که یکباره افزایش می یابدوپس از لحظه کوتاهی حرکت تدریجا فروکش می کند.لرزه های جزیی بنام تکان های اولیه و قسمت بعدی با دامنه های بزرگتر بنام تکان های اصلی و اخرین قسمت بنام دنباله لرزه مرسوم است.
علل وقوع زلزله:
در حال حاضر تحولات اساسی در داخل زمین که باعث وقوع زلزله می گردد هنوز بطور کامل روشن نشده است و نظریه های مختلفی پیشنهاد شده که در بعضی حالات متناقض یکدیگر می باشند.طی چند سال گذشته معلوم شده است که علل وقوع زلزله ارتباط نزدیکی به تحولات تکتونیک کلی زمین دارد که مداوما رشته کوهها و دره های اقیانوسی را در سطح زمین ایجاد می کنند.
معمولا بیش از 95 درصد علل وقوع زلزله ها مربوط به حرکات تکتونیک صفحه ای است ولی عوامل دیگر نظیر اتشفشانها وفروریختن غارهای عظیم زیر زمینی ولغزش زمین که همگی انها نیز در هر حال تابع حرکات صفحات پوسته زمین است می توانند در ایجاد زمین لرزه ها نقش داشته باشند.
ايران به دليل قرار گرفتن در نوار لرزه خيز آلپ، هيماليا و منطقه فعال زمين ساختي، يكي از كشورهاي با خطر بالاي زلزله در جهان است كه در قرون گذشته بيش از ۱۳۰ زلزله شديد در مقياس ۵/۷ ريشتر و بزرگ تر را تجربه كرده است. تنها در قرن بيستم، كشور ايران شاهد ۲۰ زلزله بزرگ بوده كه اين حوادث باعث كشته شدن ۱۴۰ هزار نفر، ويراني چندين شهر، دهكده و آسيب هاي اقتصادي فراوان شده است.۱ پوسته زمين سازنده اين منطقه از قطعات نامتجانس كنار هم تشكيل گرديده. اين قطعات توسط گسل هاي بزرگ از هم جدا مي گردند. به استثناي مناطق گودال اقيانوسي، كانون زمين لرزه ها عموماً در ۵۰ كيلومتري اول پوسته زمين متمركزند. جمعاً ۱۵ ميليون كيلومترمربع، يعني۱۰ درصد از مناطق بيرون از آب تحت تهديد زلزله قرار دارند. انرژي مورد نياز براي ايجاد زلزله، غالباً به واسطه حركت قاره ها (حركات صفحات زمين) تأمين مي شود. زلزله ها ۹۰ درصد منشاء تكتونيكي يا گسلي (طبق نظر تكتونيك صفحه اي، سطح كره زمين از صفحاتي تشكيل شده است كه در حال حركت اند. دو صفحه در ناحيه مرزي بينشان به يكديگر نيرو وارد مي سازند. اين نيرو عامل اصلي تأمين كننده انرژي لازم براي ايجاد زلزله است). ۷ درصد منشاء آتشفشاني و ۳ درصد منشاء متفرقه دارد. ايران در كنار كشورهايي همچون چين، هند و مصر به عنوان يكي از چهار كشور بلاخيز جهان كه هر ساله بيش از ۱۱۰۰ ميليارد ريال خسارت به جهت بروز حوادث طبيعي به آن وارد مي آيد شناخته شده است.
ایران بر روی نوار زلزله الپاید قرار دارد که در امتداد شرق - غرب از کوههای هیمالیا تا دریای مدیترانه ادامه دارد . تکتونیک ایران اخیرا بوسیله مک کنزی و نوروزی مطالعه شده است .
بر اساس اطلاعات زمین شناسی و زلزله شناسی موجود و نتایج مقدماتی انها دو مدل مختلف برای تکتونیک صفحه ای ایران پیشنهاد کرده اند .
1) مدل پیشنهادی نوروزی:صفحات اصلی منطقه عبارتند از :صفحه عربستان وصفحه ایران وصفحه اوراسیا.
صفحات عربستان وایران با سرعت های مختلف در جهت شمال شرقی حرکت می کنند.مشخص ترین خصوصیت تکتونیکی منطقه از زیر رانده شدن صفحه ایران به وسیله صفحه عربستان سعودی می باشد.در مرز مشترک این دو صفحه یک ناحیه تقرب وجود دارد که بوسیله منطقه فشاری زاگرس و چین خوردگیهای زیاد مشخص می باشد.
2) مدل پیشنهادی مک کنزی : خاطر نشان می سازد که تکتونیک ایران ونواحی مجاور ان را نمی توان فقط با چند صفحه اصلی توجیه کرد.همچنین مرزهای صفحات یک گسل واحد تشکیل نداده بلکه سیستم های گسل تشکیل می دهند .
جهش در جمعيت هاي طبيعي از سرخس Onoclea Sensibilis در حضور مواد جهش زاي خاك
این متن شامل 12 صفحه می باشد
اين تحقيق جهش هاي گامتوفيت هاي سرخس/ هاپلوئيد جمع آوري شده از طبيعت را به منظور آزمايش وجود مواد جهش زا در محيط طبيعي بررسي مي كند. گامتوفيتهاي سرخس O.Sensibilis حاصل از اسپورهاي جمع آوري شده از 14 جمعيت طبيعي اطراف منطقه مونترال، كانادا،مورد بررسي قرار گرفتند. بيشتر جمعيتها در خاك مجاور با جريان بهاي رودخانه سنت لارنس رشد كرده اند. سرعت جهشهاي پيكره اي تخمين زده شده، در ميان جمعيت هاي مختلف داراي تفاوت بود، كه بيشتر اين تفاوت ميان جمعيت هاي ساكن در پايين دست مونترال (جهش بالا) و جمعيت هاي ساكن در بالا دست رودخانه (ميزان جهش پايين) ديده شد.
1- مقدمه
تحقيقات مربوط به تاثير آلاينده ها بر ميزان زنده ماندن گياهان و جانوران بيشتر بر جنبه هاي فيزيولوژي تاكيد دارند. تاثير جهش زاي مواد به تازگي مورد توجه قرار گرفته است، زيرا سطح اين تاثير معمولاً بالا و عوارض آن شديد است. اين تاثيرات ميتوانند موجب كاهش قابليت زيستن جاندار در زمان هاي طولاني مدت از طريق ايجاد اثرات فرض شوند، و يا موجب كاهش موفقيت توليد مثلي جاندار شوند.
از جمله اثراتي كه به سختي قابل تشخيص هستند، اثرات مزمن ناشي از جهش هاي حذف مي باشند، به خصوص آن دسته كه در سلولهاي جنسي رخ مي دهند. تجمع جهشهاي حذف در خزانه ژني يك جمعيت مي تواند حتي منجر به انقراض محلي آن جمعيت از طريق كاهش مستقيم شايستگي و يا كاهش ميزان آميزش ها شود. نشان داده شده است در جمعيت هاي مگس سركه با ميزان جهش تقريباً يك جهش بر ژنوم بر نسل، جمعيت هاي كوچك در خطر انقراض به وسيله تجمع جهشها قرار دارند. همچنين اگر ميزان جهش از آن چيزي كه در اين تحقيق در نظر گرفته شد بيشتر باشد (به عنوان مثال به دليل وجود آلاينده هاي جهش زا) احتمال انقراض جمعيت به وسيله تجمع جهش ها بيشتر نيز خواهد بود.
تشخيص عوامل جهش زا در محيط هاي طبيعي نيازمند ابزارهايي است كه قادر به تشخيص سريع و موثر جهش زايي باشد. اين نياز منجر به گسترش طيف وسيعي از آزمونهاي آزمايشگاهي با استفاده از كشت سلولها و يا جانداران آزمايشگاهي به منظور تشخيص پاسخ هاي جهش زايي در برابر مواد طبيعي جمع آوري شده از محيط شده است. آزمون در شيشه بر روي باكتري ها، مخمر، و يا سلولهاي جانوري كه در مجاورت سوسپانسيون هاي مايع قرار گرفته اند يكي از مورد اعتمادترين و كم هزينهترين روشهاست.
يكي از معمولترين آزمونهاي در شيشه، آزمون ميكروزوم سالمونلا يا آزمون رايم است. اين تست جهش برگشت سويه هاي اكسوتروف نيازمند به هيستيدين در S.typhimurium به سويه هاي پروتونروف را در اثر مواد جهش زا بررسي مي كند.
گرچه آزمون هاي ميكروبي كوتاه مدت مانند آزمون جهش در سالمونلا روشي حساس و سريع براي تشخيص عوامل جهش زا در اختيار مي گذارد، تعميم نتايج به جمعيت هاي وحشي به دلايلي با مشكل مواجه است. جمعيت هاي وحشي گياهان و جانوران به مدت زيادي در مجاورت با مواد جهش زا قرار مي گيرند و ممكن است در غلظت هاي پايين تري به آن پاسخ دهند.
همچنين چون در جمعيت هاي وحشي، ژنها به نسل بعد منتقل مي شوند، ممكن است تجمع جهشهاي كشنده باعث ايجاد اثرات مخرب در نسلهاي بعد شود. علاوه بر اينها، ممكن است جانداران وحشي داراي موانع فيزيكي در برابر مواد جهش زا باشند و يا با مواد زد جهش زا يا...
صدها هزار از مردم سراسر جهان در كنار كارخانه هاي توليد فولاد زندگي و يا كار مي كنند. توليد فولاد منجر به ايجاد آلاينده هاي شيميايي شامل موادي مي شود كه قادر به توليد تخريب ژنتيكي هستند. مطالعات قبلي بر روي پرندگان نشان دادند كمه ميزان جهش DNA در نزديك كارخانه هاي توليد فولاد بيش از قسمت هاي ديگر است، ولي اين مطالعات نتوانستند نقش آلودگي هاي آب و هوا را از يكديگر تفكيك كنند. براي اين منظور در اين تحقيق، موشهاي آزمايشگاهي به صورت در محل در معرض هواي ناحيه صنعتي آلوده قرار گرفتند. ميزان جهش هاي قابل توارث DNA در موشهاي در معرض بادهايي كه از كارخانه توليد فولاد مي گذشت 5/1 تا 2 برابر بيش از موشهايي بود كه 30 كيلومتر دورتر نگهداري مي شدند. اين نتايج نشان مي دهد كه انسان و حيات وحش در مجاورت كارخانه هاي فولاد در خطر جهش هاي سلولهاي جنسي توسط مواد جهش زاي موجود در هوا هستند.
تاثير جهش زايي Cochlospermum Regium در سكوهاي جنسي دروزوفيل نر
این متن شامل 7 صفحه می باشد
طي تحقيقات اخير، دانش استفاده از گياهان به عنوان دارو به طور چشمگيري افزايش يافته است. گياه C.Regium كه در نواحي ساواناي برزيل يافت مي شود، فعاليت درماني بالايي داشته و نه تنها براي درمان بيماري هاي پوستي مانند سوختگي و عفونت بكار مي رود، بلكه حتي در درمان عفونت روده و زخم معده نيز موثر است. در اين تحقيق عصاره آبي و شيشه C.Regium با غلظت هاي 13، 19 و 25 گرم بر ليتر استفاده شده است تا اثر جهش زايي احتمالي آن بر روي سلولهاي جنسي دروزوفيل مشخص شود.
1- مقدمه
از زمانهاي قديم بشر از گياهان براي جلوگيري و درمان بيماري ها استفاده ميكرده است. طبق آمار سازمان جهاني بهداشت، حدود 80 درصد از كشورهاي در حال توسعه از داروهاي سنتي استفاده مي كنند، كه 85 درصد آن را عصاره هاي گياهي تشكيل مي دهند.
فلور گياهي برزيل به عنوان بزرگترين در جهان تخمين زده مي شود. اين كشور محل زندگي 120 هزار گونه است، در حالي كه فقط يك درصد آنها از نظر خواص دارويي مطالعه شده اند. مردم اين كشور به طور وسيعي از گياهان دارويي استفاده ميكنند.
گياهان قادر به توليد مواد سمي مختلفي جهت دفاع در برابر ميكروارگانيسم ها (باكتريها، قارچ ها، حشرات و ويروس ها) و جانوران، گاه به مقادير قابل توجه هستند. بسياري از اين مواد قادر به ايجاد جهش در سلولهاي پيكره اي و يا سلولهاي جنسياند كه معمولاً منجر به ايجاد بيماري هاي پيكره اي يا اثرات جهشزا و سرطانزا مي شوند.
برخي از موادي كه توسط گياهان توليد مي شوند از نظر خواص سمي و جهشزايي مورد مطالعه قرار گرفته اند، و سرعت اين مطالعات در حال افزايش است. اين مطالعات شامل تستهايي بر روي كشت هاي سلولي، جوندگان و مگس دروزوفيل ميشود كه قادر به مشخص كردن نتيجه با سرعت بالا...
در بخش حاضر علف كش هاي بنتازون (bentazone)، مولينات (molinate)، تيوبنكارب (thiobencarb) و تري فلورالين (trifluralin)، در مورد اثر جهش زايي و نوتركيبي زايي بررسي شده اند. اين بررسي به وسيلهي آزمون لكه هاي بال در دروزوفيل (آزمون جهش و نوتركيبي سوماتيك SMART) انجام شده است. دو نوع آميزش استاندارد (ST) و زيست فعالي زياد (HB) استفاده شده است. آميزش دوم با حساسيت زياد به پيش جهش زاها و پيش سرطان زاها، شناخته مي شود. لاروهاي سه روزه، ترانس هتروزيگوت براي ژن هاي موهاي چندتايي بال (mwh) و پهن شدگي-3 (flr3)، با شش غلظت متفاوت از هر نوع علف كش تغذيه شدند. تغذيه تا تبديل شدن لاروهاي باقيمانده، به شفيره ادامه يافت و تغييرات ژنتيكي القا شده در سلولهاي پيكري ديسك هاي فرضي بال منجر به شكل گيري كلون هاي جهش يافته روي تيغهي بال شد. جهش هاي نقطهاي، شكست كروموزوم و نوتركيبي ميتوزي، يك لكه ايجاد مي كنند؛ در حالي كه لكه هاي دوقلو فقط توسط نوتركيبي ميتوزي توليد ميشوند. بنتازون كه به عنوان جهش زا شناخته نمي شد، به تست هاي لكهي بال در آميزش هاي HB، جواب مثبت داد. مولينات هم در آميزش هاي استاندارد و هم در آميزش هاي HB جواب مثبت داد. تيوبنكارب فقط براي آميزش هاي استاندارد آن هم با بالاترين غلظت (10 ميلي مولار) جواب مثبت داد. نهايتاً تري فلورالين، كه در مورد جهش زايي مفصلاً مطالعه شده است، در مورد آزمون لكهي بال براي هر دو نوع آميزش، جواب مثبت داد.
1- مقدمه
مشخص شده است كه بسياري از مواد به خودي خود جهش زا نيستند، ولي بعد از وارد شدن به بعضي مسيرهاي متابوليك، به مشتقاتي تبديل مي شوند كه مي توانند با DNA واكنش دهند. فعالسازي پيش جهش زاها در ابتدا توسط كمپلكس آنزيمي سيتوكروم P-450 انجام مي شود. اين كمپلكس آنزيمي قابليت متابوليزه كردن مواد بسياري را دارد. بيشتر خصوصيات مسيرهاي متابوليسمي كه به اندازهي كافي مطالعه شده اند، شباهت اساسي در بين گونه هاي متفاوت دارد. با اين همه، تبديلات زيستي كه پيش جهش زاها را به جهش زاها تبديل مي كنند مي توانند در گونه هاي مختلف، متفاوت باشند.
تا كنون چندين استراتژي براي مطالعهي اثرات جهش زا، معلول فعال شدن پيش جهشزاها در سيستم هاي زيستي متفاوت مثل ميكروارگانيسم ها، گياهان، دروزوفيل و سلول هاي پستانداران، استفاده شده است. بدون ترديد شناخت مسيرهاي متابوليسمي براي بررسي اثر جهش زايي علف كش ها لازم است زيرا بعضي از آنها براي فعال شدن بايد در يك مسير متابوليسمي تبديل شوند.
آزمون جهش و نوتركيبي پيكري بال (SMART) در مگس سركه، براي پيكري سريع و ارزان آسيب هاي ناشي از سم هاي جهش زا طراحي شد. اهميت SMART در اين است كه اثرات را در زيوه و در حضور فرآيندها متابوليك بررسي مي كند. به علاوه بايد به ياد داشته باشيم كه سيستم هاي فعالسازي متابوليك در مگس سركه بسيار شبيه اين سيستم ها در پستانداران است. در دوران جنيني سلول هاي ديسكهاي فرضي به طور ميتوزي تقسيم مي شوند و بسياري از جهش هاي نقطهاي، حذف ها، نوتركيبي هاي ميتوزي و جدا نشدن ها، در بال مگس سركه قابل ديدن است. اگر در يكي از سلول هاي ديسك هاي فرضي جهشي ايجاد شود، اين سلول يك كلون از سلولهاي جهش يافته ايجاد مي كند كه فنوتيپ يك ماركر مشخص را نشان مي دهند. استفاده از سويه هاي با فعالسازي زيستي بالا (HB)، كه خصوصيت آنها فعال تر بودن سيتوكروم P-450 است، پيدا كردن پيش جهش زاهاي دسته هاي مختلف را تسهيل ميكند.
آزموني ساده است كه توسط Bruce Ames براي مشخص كردن اينكه آيا يك ماده اثر جهش زايي دارد يا نه، طراحي شده است.
يك سويهي Salmonella Typhimurium كه داراي جهشي است كه يك آنزيم مسير بيوسنتزي اسيد آمينهي هيستيدين از كار بيافتد، روي محيط كشت بدون هيستيدين كشت داده مي شود. در حالت عادي تعداد كمي سلول، به علت وقوع جهشهاي برگشت، روي محيط رشد مي كنند (شكل 1). براي اينكه ماده اي مورد آزمون قرار گيرد، ديسك كاغذي را به آن ماده آغشته مي كنند و در وسط محيط كشت بدون هيستيدين قرار مي دهند. اگر مادهي مورد نظر جهش زا باشد، در فاصله اي از ديسك حلقه اي از كلوني هاي واجد جهش برگشت تشكيل مي شود و اگر جهشزا نباشد، هيچ حلقهي قابل تمايزي تشكيل نمي شود. فاصلهي حلقهي كلوني ها به قدرت جهش زايي ماده ربط دارد، طوري كه هرچه قدرت جهش زايي بيشتر باشد، فاصلهي حلقه بيشتر خواهد بود. چون بعضي از مواد فقط بعد از ورود به بدن و قرار گرفتن تحت اثر آنزيم هاي سلول، خاصيت جهش زايي پيدا مي كنند، گاهي مادهي مورد آزمايش را قبل از قرار دادن روي ديسك با عصارهي كبد مخلوط مي كنند.
References:
1) B.N.Ames, J. McCann and E. Yamasaki, Methods for detecting carcinogens and mutagens with Salmonella/ mammalian microsome mutagenicity test, mutation Res. 31, 347-364 (1975).
سرطان زايي و جهش زايي مواد آلي جدا شده از ذرات معلق در هوا، در سلولهاي پيكري دروزوفيلا ملانوگاستر
خلاصه
مخلوط هاي پيچيده اي كه از فيلترهاي هوايي كه به مدت 24 ساعت در دو روز متفاوت و هر روز در دو مكان متفاوت در شهر مكزيكوسيتي كار گذاشته شده بودند، تجزيه تحليل شدند. برش هاي مواد آلي از ذرات معلق در هواي كوچكتر يا برابر 10 ميكرومتر (PM10) يا از كل ذرات معلق (TSP) جدا شدند. اين برش هاي مواد آلي در آزمون جهش ها و نوتركيبي هاي پيكري (SMART). در بال مگس سركه و در دو آميزش متفاوت بررسي شدند. همچنين از آزمون عيار سنجي سالمونلا (Salmonella)/ ميكروزوم با استفاده از سويهي TA98 استفاده شد. وجود هيدكربن هاي پلي سيكليك آرومات (PAH) در برش ها، توسط كروماتوگرافي گازي مشخص شد. جهش زايي و سرطان زايي (Genotoxicity) مشاهده شده در دو سيستم قابل مقايسه بودند، جهشزاهاي غيرمستقيم اثر بيشتري از جهش زاهاي مستقيم ايجاد مي كردند. مقادير و همينطور ميزان جهش زايي مواد جدا شده در هر دو مكان، در دوم ماه مارس بيشتر از هفتم ماه July سال 1991 بود (آزمايش در دو روز متفاوت انجام شد). در هر دو سيستم PM10 از TSP مسمي تر بود. اين نتايج حساسيت آزمون SMART براي بال مگس سركه- كه يك آزمون در زيوهي يوكاريوتي است. را به عنوان يك نمايشگر زيستي از آلودگي محيط زيست، مرتبط با ذرات معلق در هوا، نشان مي دهند.
1- مقدمه
آلودگي هاي محيط زيست، خصوصاً آلودگي هاي هوا، بسيار مورد توجه هستند زيرا جمعيت هاي تحت تاثير آنها، به طور دائمي در معرض اين آلودگي ها قرار دارند. از زمان هاي گذشته مشخص شده بود كه ضايعات سوختي حاصل از مصرف سوختهاي فسيلي در نيروگاهها، كارخانه ها، منازل و وسايل نقليه، حاوي موادي هستند كه ممكن است سلامت انسان را به مخاطره بياندازند. در ميان آلوده كنندههاي متفاوت، آلودگي هاي هوايي به علت وجود جهش زاها و سرطان زاهاي مختلف مثل فيبرهاي معدني، هيدروكربن هاي پلي سيكليك آروماتيك (PAH) و مشتقات اكسيژني و نيتروژني آن ها، خطرناك تر هستند. قبلاً مشخص شده است كه PAH هاي همراه با ذرات از PAHهاي همراه با گاز، جهش زاتر هستند. از آن جايي كه تركيبات آلي جذب سطح اين ذرات معلق در هوا مي شوند،حتي آلودگي هاي مختصر هم ممكن است خطرناك باشند زيرا هر نفر در طول روز حدوداً 10000 تا 20000 ليتر هوا استنشاق مي كند.
در اين فصل و فصل بعد به بررسي آزمايشاتي مي پردازيم كه در طي آنها، جهش زايي آلودگي هاي مختلف هوايي (ذرات معلق) مورد مطالعه قرار مي گيرند. هدف از اين فصل بررسي تاثير آلودگي هوا بر روي جمعيت يك منطقه است. جهش زايي تركيبات آلي جدا شده (EOM) از ذرات معلق توسط آزمايشهاي مختلفي از جمله كشت سالمونتلا، متد ترميم DNA در سلول هاي كبد موش و آزمون ميكرونوكلئوس در موش، مورد بررسي قرار گرفته است. ذرات معلق از 13 ناحيه شانگهاي در تابستان 92 جمع آوري شدند. با جداسازي اسيد باز، تركيبات به سه جز اسيدي، بازي و خنثي تقسيم مي شوند. جز خنثي، توسط كروماتوگرافي خود به سه زير جزء تقسيم ميشود. القاي جهش هاي بازگشتي در نمونه هاي زمستان بيشتر از نمونه هاي تابستان بود. جهش زايي هاي مستقيم و غيرمستقيم مورد بررسي قرار گرفتند. موتاژني با موش TA98 سالمونلا شناسايي مي شود و نه با موش TA100. بيشترين ميزان جهش زايي در جزهاي اسيدي، آروماتيك و قطبي از نمونه هاي تابستاني مشاهده شدند. نمونههاي زمستاني فرق مشخصي با نمونه هاي تابستاني نداشتند. رابطه اي بين پراش منطقهاي EOMها بدست نمي آيد ولي روابط زماني و مكاني براي قوه جهش زايي ذرات معلق وجود دارد. تمامي روش هاي آزمايشگاهي به كار برده شده، در تمامي موارد پاسخ مثبت دادند.
مقدمه
شانگهاي، يك شهر صنعتي در چين است كه انواع كارخانجات مختلف در آن گردآورده اند. با آن كه صنايع بزرگ و آلاينده به خارج شهر منتقل شده اند، ولي هنوز جمعيت و بالا بودن تعداد وسائط نقليه، هواي اين شهر را آلوده مي سازد. در چند سال اخير، سرطان ريه از مهم ترين عوامل مرگ و مير در هر دو جنس بوده است.
البته علت اصلي سرطان ريه، مصرف دخانيات اعلام شده است ولي با اين حال بايد به دو پرسش پاسخ دهيم. اول اينكه تنها 36% از تمام سرطانها و 21% از مرگ ها ناشي از مصرف سيگار است، پس سيگار آن قدرها هم مهم نيست و بايد فاكتومهاي ديگري نيز وجود داشته باشد. دوم اينكه نسبت سرطان ريه در مردها به زنها 3:1 است در حاليكه نسبت سيگار كشيدن 7:1 مي باشد. اين اختلاف نيز قائدتاً ناشي از عوامل محيطي است.
تاثيرات آلودگي هاي هواي شهري در شهرهاي مختلفي بررسي شده است. طي اين بررسي ها، بعضي از محققان موفق به نشان دادن توانايي اين ذرات در جهش زايي شدند. مطالعات اپيديميولوژيكي، به طور گسترده در 50 سال گذشته نشان مي دهند كه آلودگي هوا يكي از عوامل افزايش تعداد ابتلا به سرطان ريه است. جهش زايي هوا در مناطق مختلف متفاوت است چرا كه بافت آب و هوايي هر منطقه باعث تغيير در ميزان آلودگي هوا مي شود. در ضمن منابع آلودگي هوا نيز در شهرهاي مختلف متفاوت است. تعدادي از تحقيقات در شهر شانگهاي چين نشان دادند كه ذرات معلق در هوا توانايي جهش زايي دارند ولي رابطه مستقيمي بين آلودگي هوا و سرطان ريه، نشان داده نشد. در اين فصل، سعي در روشن كردن نوع تاثيرات آلودگي بر روي موجودات زنده داريم.
بسياري از آلاينده هاي آلي كه بر روي سطح ذرات معلق مي نشينند به عنوان سرطان را شناخته شده اند يا حداقل مورد ظن هستند. براي تعيين توانايي تركيبات مختلف در توليد جهش يا سرطان، نمونه هاي زيادي از مناطق مختلف اين شهر تهيه شدند. اين نمونه برداري ها يك بار در ژانويه 1992 و بار ديگر در آگوست 1993 تكرار شدند. تاثيرات آن ها در سه سطح جهش در ژنها، تخريب ترميم DNA و تغييرات كروموزومي بررسي شدند.
لوازم و روشها
- نمونه گيري و استخراج تركيبات آلي
نمونه هاي ذرات معلق توسط سمپلرهاي با حجم بالا كه مجهز به فيلترهاي 20cm*20cm جمع آوري شدند.13 منطقه براي نمونه برداري انتخاب شد
ميزان جهش زايي مولكلوهاي زيستي در ذرات معلق موجود در آلودگي هوا، در بسياري از شهرها، از جمله شهر بورتو واقع در كشور برزيل، بررسي شده است. اين مطالعات معمولاً توسط روش سالمونتلا/ ميكروزوم صورت مي گيرد. ذرات متعلق هوا جمع آوري شده، و جداسازي مي شوند، سپس جهش زايي در هر بخش بررسي ميشود. اين كميت توسط بررسي ميزان جهش هاي ايجاد شده در سوشهاي سانلمونلا تيفي موريم[1] TA98-NR , TA98 و TA98/1,8 DNP به دست مي آيد. جهش هايي شامل تغيير چارچوب خواندن در ژن ها توسط تركيبات آلي حل شونده در سيكلوهگزان غيرقطبي و دي كلرومتان نيمه قطبي، شناسايي شدند. مقدار اين جهشها در مواقع مختلف سال متفاوت و در اماكني كه بيشتر در معرض دود اتومبيل ها ميباشند، بيشتر مي باشد. به عنوان مثال، دي كلرومتان (DCM) در هنگام بهار و سيكلوهگزان (CX) در تابستان بيشترين تاثير جهش زايي خود را بروز مي دهند. بدون شك رابطه اي بين ميزان آلودگي هوا و جهش زايي وجود دارد و روش سالمونتلا/ ميكروزوم، متد بسيار مناسبي براي تعيين ميزان آلايندگي يك محيط درتوليد جهش ها مي باشد.
مقدمه
آلودگي ذرات معلق، يكي از مهم ترين عوامل آلودگي محيطي است كه تاثير بسزايي بر روي كيفيت زندگي تمامي موجودات زنده مي گذارد. سازمان جهاني بهداشت آلودگي هوا را از تاثيرگذارترين فاكتورها در بيماري هايي مانند عفونتهاي تنفسي، سرطان و بيماري هاي قلبي مي داند.
يكي از كميتهايي كه آلودگي محيطي را نشان مي دهد، مقدار كل ذرات معلق موجود در جو مي باشد. مقدارهاي مجاز، خطرناك و زياد ذرات معلق، در استانداردهاي جهاني، به طور كامل تعيين شده اند. علاوه بر اين، مشاهدات جديد نشان مي دهند كه مولكولهاي آلي متصل به ذرات معلق، قابليت جهش زايي بالايي دارند و معمولاً تحت گروه مولكولهاي سرطان زا طبقه بندي مي شوند. متد سالمونلا/ ميكروزوم، تعيين و شناسايي اين مولكول ها را براي ما مقدور ساخته است كه مهمترين آنها پلي سيكليك هيدروكربن هاي آروماتيك (PAH) و مشتقات آنها ميباشند. اين مولكولهاي آلي، غالباً از سوخت ناقص سوختهاي فسيلي در فرايندهاي صنعتي حاصل مي شوند و جهش زايي آنها به مراتب در مطالعات مختلف اثبات شده است.
در اين نوشته، به مطالعه متد سالمونلا/ ميكروزوم و به كارگيري آن بر روي نمونههاي مختلفي از ذرات معلق موجود در هوا مي پردازيم. در يك آزمايش، براي مطالعه نمونه هاي به دست آمده از چهار ناحيه اي شهري، چه در بهار و چه در تابستان، از اين متد استفاده شده است. روش سالمونلا/ ميكروزوم را مي توان به طور غيرمستقيم، براي تعيين ميزان ذرات معلق در هوا به كار برد و تاثيرات آن را بر محيط و همچنين سلامت انسان مورد بررسي قرار داد.
لوازم و روشها
- نمونه: ذرات معلق موجود در هوا، در چهار ناحيه از شهر “پورتو” در جنوب برزيل در تابستان (ماههاي دسامبر و فوريه) و در بهار (ماه اكتبر) با دماي متوسط به ترتيب 24 و 19 به دست آمده اند.
چهار منطقه مورد استفاده داراي مشخصات زير مي باشند.
1- ناحيه اول: در يك ناحيه داراي مترو، با فاصله km1 از خيابان اصلي با ترافيك عادي (سه هزار وسيله نقليه بر ساعت)، به دور از مناطق صنعتي و در كنار فضاي سبز.
2- ناحيه دوم: يك منطقه نيمي صنعتي، نيمي مسكوني، با صنايع كوچك و متوسط، با ترافيك 600 وسيله نقليه در ساعت و به فاصله 2 كيلومتر از يك بزرگراه.
3- ناحيه سوم: منطقه اي با ترافيك سنگين، حدود 7400 وسيله بر ساعت در يك تقاطع مهم، واقع در پايين شهر.
تعريف: آب پنير whey بخش آبكي و جدا شده از شير است كه معمولا بر اثر اضافه كردن اسيد، حرارت دادن يا انعقاد مايع پنيري بدست ميآيد. اين ماده غير شفاف و رنگ آن زرد مايل به سبز است. براساس تعريف ارائه شده توسط فدراسيون بين المللي محصولات لبني (IDF) تعريف پنير بصورت زير آمده است: « پنير فراورده اي است تخميري يا تخمير نشده كه بدنبال انعقاد شير كامل، پس چرخ و مخلوط اين مواد بدست ميآيد و حداقل ماده خشك آن 24% است و قسمت جدا شده از آن آب پنير ناميده ميشود».
در واقع پنير از فاز امولسيون ( چربي) و سوسپانسيون مسيلي تشكيل ميشود. اين فاز در برگيرنده مواد محلول در چربي مانند ويتامينها و مواد كلوئيدي همراه با كازئين است در حاليكه آب پنير شامل فاز محلول شير است و عمدتا حاوي لاكتوز، پروتئين يا پروتئين محلول يا پروتئين آب پنير، مواد معدني محلول، اسيدهاي آلي و ويتامين و آنزيم است.
كل ماده جامد آب پنير معمولا بين 5/6-6 % و BOD آن 32000 يا بيشتر ميباشد. تركيبات آب پنير در جدول زير آمده است:
جدول 1-1 تركيبات تقريبي آب پنير ( درصد)
تركيبات
آب پنير حاصل از توليد پنير
ماده خشك كل
آب
چربي
پروتئين
نيتروژن غير پروتئيني ( NPN)
لاكتوز
خاكستر ( مواد معدني)
كلسيم
فسفر
سديم
پتاسيم
كلر
اسيدلاكتيك
4/6
6/93
05/0
55/0
18/0
8/4
5/0
043/0
04/0
05/0
16/0
11/0
05/0
در حدود 30 سال پيش آب پنير در اروپا و آمريكا بعنوان ضايعات به فاضلاب منتقل ميشد در صورتيكه ميتواند براي تغذيه دام و انسان استفاده شود. در سالهاي 1973 ميلادي با استفاده از تكنولوژي پيشرفته UF و اسمز معكوس آب پنير در صنايع غذايي، دارو سازي و صنايع شيميايي كاربرد يافته كه عبارتد از:
1- تغليظ نمودن آب پنير 2- جدسازي اجزا و تركيبات شيميايي آب پنير
آب پنير يكي از بزرگترين منابع پروتئين غذايي بوده كه هنوز بطور وسيعي خارج از چرخه مصرف انساني قرار دارد. مقدار توليد آب پنير در دنيا در سال 1990 تقريبا 120 ميليون تن بوده اين مقدار حاوي 7/0 ميليون تن پروتئين با ارزش نسبي بالا است، كه برابر پروتئين موجود در تقريبا 2 ميليون تن سويا ميباشد. در حاليكه هنوز بسياري از مردم جهان از كمبود مزمن پروتئن رنج ميبرند. از كل اين مقدار پروتئين سهم قابل توجه به صورت دور ريز فاضلابي به هدر ميرود. سهم دور ريز فاضلابي آب پنير در سال 1990-1989 ميلادي 50 درصد بوده است.
جدول زير مقايسه مقدار توليد آب پنير و شير در ايران و جهان را نشان ميدهد.
جدول 2-1 مقدار توليد آب پنير در ايران ( ميليون تن)
شير در دنيا
آب پنير در دنيا
شير در ايران
آب پنير در ايران
1980
1982
1984
1986
19878
1993
1997
2000
460
5/483
4/500
510
516
512
529
560
583/11
843/11
749/12
154/13
990/13
5/15
42/17
812/17
61/2
83/2
52/3
91/4
10/4
35/4
2/4
5/4
21/1
3/1
32/1
48/1
62/1
72/1
74/1
76/1
نخستين استفاده از آب پنير در تغذيه حيوانات شد و زماني بود كه انسان متوجه شد كه نگهداري شير گرم در پوست تازه گوسفند يا بز باعث ميشود دلمه و آب پنير بوجود آيد، بز و گوسفند تقريبا 5000 سال پيش از ميلاد در بين النهرين اهلي شده اند و از همان زمان دلمه شير بصورت غذاي اصلي استان در آمده پس آب پنير را در ديگهاي مسي ميجوشاندند و از آن يك ماده جامد بدست آمد. اين هنر هنوز هم در مناطقي از جهان كه چادرنشينان زندگي ميكنند رواج دارد.
جوانان و سالخوردگان، در مناطقي كه آب پنير به وفور يافت ميشد از حمام آب پنير به منظور برطرف كردن چين و چروكها و نرم كردن پوست بطور يكسان لذت ميبردند. با وجود اين بشر آب پنير را بعنوان يك عامل نشاط بخش تلقي نميكرد بلكه جنبههاي درماني هم داشت. استفاده از آب پنير بصورت كامل در تغذيه انسان به خصوص به منظور درمان بيماريهاي مختلف به يونانيان باستان نسبت داده ميشود. بقراط در سال 460 قبل از ميلاد مسيح از آب پنير براي درمان بيمارهاي مختلف توسط پزشكان تجويز شده است. در اواسط قرن 19 با تاسيس بيش از 400 محل عرضه آب پنير در غرب اروپا در مان با آب پنير به سطح وسيعي گسترش پيدا كرده است. طي دهه 1940 در اروپاي مركزي با تجويز خوراكي آب پنير حداكثر 150 گرم در روز به درمان سوءهاضمه ، اورمي، نقرس، بيماري كبد و كم خوني و سل مبادرت ميورزيدند.
در حال حاضر تكنولوژي به سمتي پيش ميرود كه آب پنير را براي ساخت انواع محصولات جديد و با جايگزيني آن با تركيبات گران قيمت مورد استفاده قرار ميدهند. در عصر حاضر آب پنير بطور مستقيم و بعنوان يك غذا كمتر مصرف ميگردد در حاليكه آب پنير سيال سرشار از مواد غذايي است و در آن تقريبا 52 درصد مواد غذايي شيركامل بكار رفته براي تهيه پنير و 73 درصد مواد غذايي شير پس چرخ وجود دارد. ولي علي رغم اين همه مواد غذايي موجود در آب پنير و تعادل متناسب آنها مسئله پر هزينه نگهداري و گاه خنثي كردن آب پنير است. آب پنير بايد به محض جمع آوري در اولين فرصت ممكنه تحت فرايند قرار گيرد. زيرا تركيبات و دماي آن شرايط مناسب رشد و تكثير سريع باكتريها را فراهم ميآورد. در صورت عدم انجام عمليات حرارتي بايد آن را به سرعت تا دماي تقريبا 5 درجه سانتي گراد خنك نمود، سرما باعث توقف رشد باكتريها ميگردد.
در نمودار 1-1 نمونه اي از كاربردهاي آب پنير را مشاهده ميكنيد.
نمودار 2-1 فرايندهاي قابل انجام بر روي آب پنير را نشان ميدهد.
انواع آب پنير
برحسب اينكه شير از چه داميبدست ميايد، چه نوع پنيري توليد شود و تغييرات فرايند چگونه باشد طبقه بنديهاي گوناگوني از آب پنير بدست خواهد آمد كه يك نوع آن مبتني بر قدرت اسيدي آب پنير به شرح زير ميباشد:
آب پنير شيرين
با قدرت اسيدي قابل تيتر كردن 2/0-1/0 برحسب اسيد لاكتيك و pH برابر 8/5 تا 6/6 ميباشد. اين آب پنير در واقع از پنيرهايي كه توسط آنزيم مابه پنير ( رنت) منعقد شده اند بدست ميآيد و معمولا pH آن بالاتر از 5 بوده و مقدار كلسيم موجود در آن ناچيز ميباشد.
آب پنير اسيدي متوسط:
با قدرت اسيدي قابل تيتر كردن برابر 4/0-2/ 0و PH برابر 5 تا 8/5
آب پنير اسيدي:
با قدرت اسيدي قابل تيتر كردن برابر 4/ 0تا 6/0 و PH برابر 4 تا 5
آب پنير اسيدي كه در فرايند رسوب دادن كازئين بكمك اسيد لاكتيك، كلريدريك و سولفوريك حاصل ميشود، اثرات مهم و تعيين كننده اي بر روي حلاليت تركيبات معدني در آب پنير دارد.
هر نوع پنير نوع ويژه اي آب پنير با قدرت اسيدي معين و pH مشخص توليد ميكند به جدول 1-2 انواعي از آب پنيرهاي بدست آمده از پنيرهاي مختلف مانند چدار، امانال، گروير، ادام و گورا با يكديگر مقايسه شده اند و مشخص ميشود كه در آب پنير شان فقط مقدار كمياسيد وجود دارد مگر آنكه آب پنير حاصل از آنها بطور نامطلوبي حمل ياانبار شود. ولي در مورد ساير پنيرهاي مايع پنيري مانند كامبرت و Picled White نسبتا مقدار اسيد آب پنير شان بالاست. عصاره مايه پنير كازئين آب پنيري توليد ميكند كه اصولا عاري از اسيدلاكتيك توسعه يافته است. آب پنير اسيدي سيال بدست آمده از پنير كاتيج بعنوان يك منبع غذايي براي انسان كمتر پذيرفته شده است. زيرا اسيد لاكتيك آن بالا و خشك كردن آن نيز با مشكلاتي همراه است.
تركيب و ماهيت انواع آب پنير
پودر آب پنير استاندارد، سرشار از لاكتوز، پروتئين كل و مواد معدني است. در مقايسه با پودر حاصل از آب پنير شيرين پودر بدست آمده از آب پنير اسيدي داراي لستين كمتر ولي اسيد لاكتيك، فسفر، كلسيم، روي، آهن، و مس بيشتري است. كوششهاي زيادي شده است كه بكمك NaoH اسيد لاكتيك را در پور آب پنير اسيدي خنثي سازند اما اين كار توصيه نميشود زيرا پر هزينه است و مقادير زيادي يون سديم را در زنجيره غذايي وارد ميكند. مثلا خنثي كردن بخشي از آب پنير اسيدي با NaoH و رساندن pH آن به 2/5 باعث ميشود كه سطح سديم در محصول به ميزان 55% بيشتر از يك پودر خنثي نشده به ميزان 100% بيشتر از پودر شير پس چرخ برسد. همچنين خصوصيات عامل اسيدي و رايحه آن با NaoH بطور معكوس تغيير پيدا ميكند. اگر مراقبتهاي قبلي و خشك كردن آب پنير به شكل مناسب انجام شود نياز به خنثي كردن آب پنير غليظ شده از بين ميرود.
آمينواسيدهاي آزاد و پپتيدهاي قابل حل، در سطح قابل توجهي در پودر آب پنير وجود دارند و ميزان آنها در پورد آب پنير اسيدي بيشتر است ( جدول 2-2) اين گونه تركيبات نيتروژني غير پروتئيني از شير كازئين، پروتئين قابل حل عصاره مايه پنير و ياختههاي ميكروبي مشتق ميگردند و به آب پنير سيال وارد ميشوند و تأثير بالقوه و مهميبر رايحه و سودمندي محصول دارند.
پروتئينهاي آب پنير
به تركيبات پروتئيني كه بعد از رسوب كازئين در حضور اسيد يا رنين، در آب پنير باقي ميمانند، پروتئين محلول يا پروتئين آب پنير ميگويند. اين پروتئينها از نوع كروي بوده، در مقابل آنزيم مقاوم ميباشند و در مقايسه با كازئين داراي حالت ميسلي نيستند.
ساختار پروتئين نوع دوم و سوم دارند كه موجب افزايش حساسيت پذيري آنها نسبت به دناتوراسيون حرارتي ميگردد. پروتئينهاي آب پنير شامل:
آب از اساسی ترین عناصری است که باعث وجود حیات می شود همه موجودات زنده کوچک و بزرگ ماده نیاز دارند. و بیشترین قسمت اعضاء موجودات را این مایع به شکلهای مختلف تشکیل می دهد. این مایع حیاتی باعث ایجاد ارتباط وهمزیستی موجودات و گیاهان در کنار یکدیگر می شود حتی منجر به همزیستی موجودات زنده و غیرزنده. بیشتر فعالیت های شیمیایی درون و بیرون از بدن موجودات زنده و فرسایش و تجزیه وتحلیل عناصر غیرزنده در کنار آب انجام می شود. می توان گفت: اولین گروه موجودات زنده که از آب استفاده می کنند و باعث ایجاد چرخه ی زیستی می شوند گیاهان هستند. گیاهان بصورت های مختلف مثل جذب از طریق خاک، توسط ریشه ها یا جذب از هوا ازطرق برگها آب را در اختیارخود قرار می دهند. در این بین عواملی هستند که باعث می شود استفاده از آب و مقدار آبی که در اختیار گیاهان قرار می گیرد متفاوت باشد و این تفاوت باعث بوجود آمدن تنوع گیاهان و پوشش گیاهی مختلف می شود.
آب:
اهمیت اکولوژیکی آب
نقش های گوناگون در گیاهان
ساختمان و خواص آب
نیروهای که در حرکت دخالت دارند
اهمیت اکولوژیکی آب:
توزیع گیاهان در سطح زمین در مرحله اول بسته به وجود دارد.
مناطقی که در بارندگی زیاد دارند و توزیع باران در فصل رویش نسبتاً یکنواخت است پوشش گیاهی انبوهی دارند.
حتی قسمتی از اثر درجه حرارت روی گیاهان نیز از طریق ارتباط آن با آب آشکار می شود. زیرا کاهش در جه حرارت با کم شدن میزان تبخیز و تعرق همراه است و افزایش درجه حرارت باعث تبخیر و تعرق زیاد در گیاهان می شود بنابراین مناطقی که گرمسیرهستند آب موجود نیاز علفزار ها را مرتفع می سازد و مناطقی که سردسیر هستند و تبخیر و تعرق کم در آنها انجام می شود و آب موجود در آنجا می تواند نیازجنگلها را از نظر آب تأمین کند.
اهمیت فیزیولوژیکی آب:
اهمیت اکولوژیکی آب به دلیل اهمیتی است که این ماده از نظر فیزیولوژیکی دارد. تنها راهی که یک عامل محیطی مثل آب بتواند اثری بر رشد گیاه داشته باشد این است که فرآیندها و شرایط فیزیولوژیکی داخل گیاه را تحت تأثیر قرار دهد.
بیشتر فرآیندهایی که در رگیاه صورت می گیرد چه بطور مستقیم و چه بطور غیرمستقیم به وجود آب بستگی دارد. فعالیت های متابولیکی( سوخت و سازی) سلول ها و گیاهان به مقدار آب آنها بستگی نزدیکی دارد. برای مثال تنفس در بذرهای جوانی که در حال رسیدن هستند خیلی زیاد است ولی بتدریج در طی زمان رسیدن بذر که از محتوی آب آن کاسته می شود انی مقدار کم می شود. البته کم شدن آب در مورد بذر بعضی از گیاهان مانند بذرهایی که در داخل میوه های گوشتی هستند مانند گوجه فرنگی کاهش مقدار آب به دلیل دیگری انجام می شود. رطوبت زیاد در بذر موجب افزایش در جه حرارت و از بین رفتن آنها می شود.
رشد گیاهان بوسله تکثیر و بزرگ شدن سلول و وجود مواد آلی و معدنی که لازمه تولید پرتوپلاسم جدید در دیواره های سلول است کنترل می شود. رشد ساقه و برگ با کمبود آب به سرعت کنترل و متوقف می شود. کاهش مقدار آب بدون شک میزان فتوسنتز را کاهش می دهد و معمولاً با کم شدن میزان تنفس نیز همراه است.
البته در برگهای سوزنی شکل کاج و تعداد محدود دیگری از انواع بافتها قبل از آنکه میزان تنفس بطور نهایی کاهش پیدا کند و منجر به مرگ گیاه شود افزایش موقتی در مقدار تنفس آنها دیده می شود.
بطور خلاصه کاهش مقدار آب با از بین رفتن آماس، پژمردگی، توقف رشد سلولی، بسته شدن روزنه ها، کاهش مقدار فتوسنتز و اختلال دربسیاری از فرآیندها همراه است و کاهش مقدار آب، بی نظمی در پروتوپلاسم و مرگ بسیاری ا ز موجودات زنده را در پی خواهد داشت.
نقشهای گوناگون آب در گیاهان
اهمیت آب را از نظر وظایف مهمی که بعهده دارد می توان در چهار گروه خلاصه کرد:
1- آب بعنوان ماده تشکیل دهنده پروتوپلاسم اهمیت دارد.
2- آب بعنوان یک حلال دومین وظیفه ی اصلی است که در گیاه دارد. به دلیل قدرت حلالیت آب، گازها، و مواد معدنی و سایرمواد دیگر در آب حل شده و به داخل سلول راه می یابند وبه این وسیله از سلولی به سلول دیگر و اندامی به اندام دیگر گیاه منتقل می شوند. نفوذپذیری دیواره و غشاء اغلب سلول ها نسبت به آب موجب می شود جریان مداومی از مایع در سرتاسر گیاه ایجاد شده و تغییر مکان انواع اجسام حل شونده صورت پذیرد.
3- آب بعنون ماده ای که وارد ترکیبات شیمیایی می شود در بسیاری از فرآیند های مهم از قبیل فتوسنتز و یا هیدرولیزشدن نشاسته به قند آب وارد فعل و انفعالات شیمیایی می گرد. در این فعل و انفعالات آب مانند دی اکسیدکربن و نیترات نقش اساسی دارد.
4- آب به عنوان عامل تولید آماس در سلول که برای بزرگ شدن سلولها و رشد گیاه و شکل دادن به گیاهان علوفه ای بسیار ضروری است. آماس در باز و بسته شدن روزنه ها، حرکت برگها، بازشدن گلها و کار سایر اندامهای تخصص یافته گیاه نقش مهمی را ایفا می کنند. ا گر آب کیفیت نداشته باشد و نتواند تولید آماس کند موجب کاهش سریع در رشد گیاه می شود.
ساختمان و خواص آب:
مطالعه ی چگونگی ساختمان آب و خواص آن می تواند مبنایی برای شناخت مکانیسمهای مختلف انتقال آب از خاک به گیاه و از آن طریق به اتمسفر باشد.
خاصیت قطبی بودن مولکولهای آب:
باعث بوجود آمدن جاذبه ی قوی بین مولکولی می گردد که پیوند هیدروژنی نامیده می شود مولکول آب دارای یک اتم اکسیژن و دو مولکول هیدروژن می باشد که با هم پیوند کووالانسی دارند. دو پیوند هیدروژن با اکسیژن زاویه ی 105 درجه تشکیل می دهند.
خاصیت الکترونگاتیوی اتم اکسیژن بیشتراز اتم هیدروژن است. بنابراین تمایل اکسیژن برای جذب الکترونهای پیوند کووالانسی بیشتر است. این امر باعث بوجود آمدن بار جزئی منفی در سمت اکسیژن و بار جزئی مثبت در سمت هیدروژن می شود این بارهای جزئی هستند و باعث می شوند که مولکول آب بار خاصی نداشته باشد. همین بارهای جزئی باعث می شد که مولکول آب خاصیت قطبی داشته باشد و مولکولهای آب که در مجاور آن هستند و آنها هم خاصیت قطبی دارند با هم پیوند تشکیل دهند.
بعضی از خواص فیزیکی و غیرطبیعی آب به دلیل جاذبه الکترواستاتیکی بین مولکولهای آب است که به پیوند هیدروژنی معروف هستند. و این ابعث مقاوم شدن محلول های آبی می شود این تصور وجود دارد که شبکه نیمه بلوری آب مدام درحال شکستن و تشیکیل شدن است. خاصیت قطبی بودن آب آن را به یک حلال عالی تبدیل کرده است.
آب در مقایسه با سایر حلا لها مقدار بیشتر وطیف وسیعتری از مواد را در خود حل می کند. این خصوصیت تا حدی به کوچک بودن و قطبی بودن مولکولهای آب مربوط می شود که باعث می شود آب حلال خوبی برای مواد یونی باشد. مولکولهای آب اطراف یونها و مواد محلول قطبی موجود در محلول را احاطه می کند و بطور مؤثر بارهای الکتریکی آنها را می گیرند.
این عمل باعث کاهش اثر متقابل بین مواد باردار می شود بناربراین حلالیت آنها را زیاد می کند. علاوه براین انتهای قطبی مولکولهای آب به گروههای باردار یا دارای بار جزئی مولکولهای بزرگ نزدیک می شوند وتشکیل لایه های از آب را می دهند. پیوند هیدروژنی بین مولکولهای بزرگ و آب باعث کاهش اثر متقابل بین مولکولهای بزرگ شده و به حلالیت آنها کمک می کند.
توانایی آب در تشکیل پیوند هیدروژنی:
باعث افزایش خصوصیات حرارتی، پیوستگی و چسبندگی آن می شود.
پیوند قوی هیدروژنی بین مولکولهای آب باعث ایجاد خواصی مانند گرمای ویژه ی زیاد و گرمانی نهان تبخیر بالا در آب می شود.
گرمای ویژه:
مقدار گرمایی است که لازم است تا درجه حرارت یک ماده به مقدار معینی افزایش یابد.
گرمای نهان تبخیر:
مقدار انرژی که لازم است تا در درجه حرارت ثابت مولکولهای آب از فازمایع جدا شده و به فاز گاز منتقل شوند( همان فرآیندی که ضمن تعرق اتفاق می افتد) گرمای نهان تبخیر آب در 25 درجه سانتیگرا 5/10 کیلوژول بر مول است که بیشتر از هر مایعی می باشد.( یک کیلوژول برابر با 241 کیلوکالری است) این انرژی صرف شکستن پیوندهای هیدروژن بین مولکولهای آب می شود.
بالابودن گرمای تبخیر آب باعث می شود که گیاهان گرم شده و در اثر تابش خورشید بتوانند از طریق تبخیر آب از سطح برگها خودشان را خنک کنند. تعرقی یک حاصل مهم برای تنظیم حرارت گیاهان است. پیوند هیدروژنی آب باعث افزایش خاصیت پیوستگی که همان نیروی جاذبه زمین است دو مولکول آب است.
خاصیت دیگر آب چسبندگی آن است. که نیروی جاذبه بین آب و فار جامد مانند دیواره ی سلول یا سطح شیشه اطلاق می شود.
دو مرز بین هوا و آب نیروی جاذبه ی بین مولکولهای سطح آب یا مولکولهای مجاور بیشتر از نیروی جاذبه بین مولکولهای آب وهوا است. این نیروی جاذبه باعث می شود که مرز بین هوا و آب به صورتی در آید که حداقل مساحت را داشته باشد. نتیجه ای که گرفته می شود این است که مولکولهای آب نیرویی را بین هوا و آب بوجود می آورند که این نیرو نه تنها بر شکل سطح آب تأثیر می گذارد بلکه ممکن است فشاری را نیز بر بقیه ی مایع اعمال کند. و چنین شرایطی در مرز بین آب و هوا کشش سطحی گفته می شود کشش سطحی نقش مهمی در صعود آب از درختان دارد.
نیروی پیوستگی و چسبندگی، کشش سطی موجب پدیده ای می شود که به پدیده های موینگی معروف است.
فرآیند انتقال:
وقتی که آب از طریق گیاه از خاک به طرف آتمسفر حرکت می کند از محیط های متنوع و نسبتاً زیادی عبور می کند که مکانیزم انتقال آن بستگی به نوع محیط( دیواره سلولی، سیتوپلاسم، لایه ی چوبی) تفاوت می کند.
انتشار:
عبارت است از حرکت مولکولها در راستای شییب غلظت و ازطریق آشفتگی حرارتی تصادفی مولکولهای آب درون یک محلول ثابت نیستند و دائماً در حال حرکت هستند و با برخورد به یکدیگر انرژی جنبشی آنها تغییر می کند. انتشار فرآیندی است که نظم مولکولها را در اثر آشفتگی حرارتی تصادفی به هم می زند. چنین جنب و جوشی باعث می شود که مواد را از جای پرتراکم به جای کم تراکم حرکت کنند یعنی در جهت شیب غلظت حرکت کنند.
هرچه مایع از نقطه شروع به اطراف بیشتر انتشار یابد شیب غلظت کمتر می شود بنابراین حرکت شبکه کندترمی گردد. در گیاه انتقال آب در فواصل طولانی از طریق جریان توده ای صورت می گیرد.
جریان توده ای به حرکت گروهی از مولکولها در اثر وجود یک اختلاف فشار اطلاق می شود. فشار حاصل از جریان توده ای آب عامل اصلی انتقال آب در مسیرهای طولانی گیاه از طریف آوند چوبی است که ممکن است در جریان یافتن آب در خاک و دیواره ی سلولی بافت گیاه نیز نقشی داشته باشند.
اسمز:
فرآیندی است که آب از یک غشاء عبور می کند و به پتانسیل شیمیایی آب یا پتانسیل آب بستگی دارد. غلظت مواد محلول و فشار دو عامل مهمی هستند که پتانسیل آب را تحت تأثیر قرار می دهند البته در صورت زیادبودن ارتفاع نیروی ثقل حائز اهمیت است. پتانسیل آب علاوه بر اهمیتی که در اسمز دارد معیار مفیدی برای پی بردن به وضعیت آبی گیاه است.
میزان انتقال آب به اندازه ی نیروی محرک و هدایت هیدرولیکی مسیر انتقال بستگی دارد. در انتشار هدایت هیدرولیکی به ضریب انتشار بستگی دارد و در جریان توده ای شکل هندسی مسیر وسیکوزیته ی محلول اهمیت دارد. د راسمز نفوذپذیری غشاء مهمترین عامل است.
مکانسیم انتقال آب شامل انتشار جریان توده ای و اسمز است و هر کدام از این انواع انتقال به نیروی محرک متفاوتی وابسته اند آب در گیاه بوسیله ی سیستم هیدرولیک مداومی که آب موجود در خاک را به بخار آب هوا مرتبط می کند کنترل شود آب از نواحی با پتانسیل آب زیاد به نواحی با پتانسیل آبی کم حرکت می کند.
آب در خاک:
خواص مهم خاک
خصوصیات جزء رس خاک
............................................
نام درس مربوطه: مبانی اکولوژی
نام رشته: تولید و بهره برداری از گیاهان دارویی و معطر
نگاهي به تاريخ آب و آبياري در جهان نشان مي دهد كه در سال هاي اخير روشهاي متعددي در زمينه آبياري كشاورزي ابداع شده است. كمبود آب، وضعيت نامناسب آب و هوا، پستي و بلندي زمين، كيفيت نامطلوب آب و عدم دسترسي به نيروي كارگر از جمله عواملي هستند كه در پيدايش اين روشها موثر بوده اند. از روشهاي جديد آبياري كه به سرعت در كشورهاي مختلف رو به گسترش است روش به اصطلاح قطره اي (tickle) است. آبياري قطره اي به كليه روشهايي گفته مي شود كه در آنها آب به مقدار كم و حدود 1 تا 10 ليتر در ساعت به آرامي در نزديك گياه ريخته مي شود. بهمين دليل اين روشهاي را آبياري با حجم كم (low volume irrigation) ناميده اند. آب ممكن است از بالا ريخته شده و در سطح خاك پخش شود( مانند خرد آبپاشها) و يا آنكه مستقيما در سطح خاك ريخته شود ( مانند قطره چكانهاي سطحي) .
در بعضي روشها نيز آب از زير سطح خاك وارد منطقه ريشه ها مي شود (روش قطره اي زير سطحي). در آبياري قطره اي آب در يك سيستم لوله اي در مزرعه توزيع مي شود و دستگاه يا وسيله مكانيكي كه آب از آن به خارج گسيل و در اختيار گياه قرار مي گيرد خروجي يا قطره چكان (emitter) نام دارد. خروج آب از اين وسيله ممكن است بصورت قطره، حباب، و يا يك جريان كوچك و پيوسته باشد.
حتي وسيله پخش ممكن است يك آبپاش بسيار كوچك باشد. قطره چكان ها طوري طراحي و ساخته مي شوند كه فشار آب را كاهش داده و به حدود 20 تا 200 كيلوپاسكال (2/0تا2 آتمسفر) برسانند. بنابراين روش قطره اي نيز يكي از روشهاي آبياري تحت فشار به حساب مي آيد كه در آن فشار آب بسيار كم است.
واژه هاي آبياري قطره اي و يا قطره چكان نبايد تنها قطره را در ذهن تداعي كند زيرا اين روش طيف وسيع و گسترده اي از آبياريها را شامل مي شود كه اسامي مختلفي به آن اطلاق شده است. از جمله اين اسامي مي توان واژه هاي آبياري موضعي ( localized irrigation) خرد آبياري، آبياري ميكرو و آبياري قطره چكاني را نام برد كه همگي مترادف يكديگرند. اما از جايي كه واژه قطره اي بيشتر توصيف كننده ماهيت اين روش مي باشد در اكثر نوشته هاي علمي از آن استفاده مي شود. مانند واژه باراني كه بجايsprinkle براي تعدادي از روشها كه در انها عمل آبياري حالتي شبيه بارندگي را تداعي مي كند بكار برده مي شود. در صورتي كه sprinkle خود به معني باران نيست. از ديگر واژه هايي كه در نوشته هاي علمي براي آبياري قطره اي ذكر شده است مي توان به آبياري با جريان روزانه( daily flow irrigation)، آبياري روز به روز (diurnal irrigation) و آبياري چكه اي (drop irrigation) اشاره كرد كه هر كدام بر حسب سليقه متخصصان انتخاب شده است. در يك طبقه بندي ساده روشهاي خرد آبياري بر حسب دبي خروجي به دو گروه: قطره اي كه در آنها دبي خروجي كمتر از 10 ليتر در ساعت و ميكروجت و حبابي ( bubbler) كه در آنها دبي قطره چكان بيشتر از 10 ليتر در ساعت تقسيم مي شوند. اما اين نوع طبقه بندي ها نيز قراردادي بوده و از جامعيت برخوردار نمي باشد. در هر حال همان گونه كه مثلا شيوه آبياري باراني شامل مجموعه اي از روشها و وسايل مختلف است روشهاي آبياري قطره اي نيز بسيار متنوعند.
تاريخچه آبياري قطره اي:
برخلاف روشهاي آبياري سطحي، كه قدمت آنها در بعضي مناطق دنيا به 6000 سال قبل از ميلاد مي رسد، آبياري قطره اي از يك طرف روشي جديد و تاريخچه اي كوتاه دارد و از طرف ديگر سابقه آن نيز بسيار طولاني است. مثلا چيني ها و فلسطيني ها در صحاري نزديك دريا و يا دامنه تپه ها تخته سنگ هايي را در مقابل باد قرار مي دادند تا شبانگاه كه سنگ زودتر و شديدتر از هوا سرد مي شود نسيم گرم و مرطوب دريا در برخورد با آن تقطير شود. بدين ترتيب قطرات آبي كه از سنگ مي چكيد به پاي درخت و يا بوته اي كه در آنجا كشت شده بود هدايت مي گرديد. اين خود نمونه اي از يك سيستم آبياري قطره اي با قدمت هزاران ساله است. لذا نمي توان براي شروع آبياري قطره اي تاريخ مشخصي را ذكر كرد.
شايد در اين مورد به تعداد كساني كه بتوانند اظهار نظر نمايند روايت وجود داشته باشد. اما اگر آبياري قطره اي را به مفهوم علمي و امروزي آن در نظر بگيريم اولين گزارشها در مورد اجراي اين روش مربوط به سال 1860 در آلمان است كه در ان از لوله هاي سفالي زيرزميني براي آبياري استفاده مي شد. در سال 1913 ميلادي نيز كاربرد لوله هاي روزنه دار زيرزميني در امريكا گرديد. اما اين روش در آن زمان بسيار گران تمام مي شد و نتوانست به سرعت گسترش يابد. با اين وجود از سال 1920 به بعد استفاده از لوله هاي روزنه دار زيرزميني در كشورهاي فرانسه، آلمان و شوروي سابق معمول گرديد. (Davis,1974).
با توسعه صنايع پلاستيك در ايام جنگ جهاني دوم و سال هاي بعد از آن، كاربرد لوله هاي پلاستيك در آبياري قطره اي مقرون بصرفه گرديد. بطوري كه به دليل قابليت انعطاف به آساني مي شد اين لوله ها را از كنار بوته ها يا درختان عبور داده و با سوراخ كردن آنها، كه به مراتب ساده تر از لوله هاي فلزي صورت مي گرفت قطرات يا جريان كوچكي از آب را خارج و براي آبياري مورد استفاده قرار داد. بنابراين بسياري از متخصصان شروع فن آوري آبياري قطره اي را از همين زمان مي دانند. استفاده از لوله هاي پلاستيك در آبياري گياهان گلخانه اي از اواخر سال هاي دهه 1940 در انگلستان شروع شد سپس اين لوله هاي در آبياري زيرزميني در آلمان بكار گرفته شد و روش جديدي بنام آبياري زيرزميني با لوله هاي پلاستيك ابداع گرديد. استفاده از لوله پلاستيك در آبياري گياهان گلخانه اي كه براي اولين بار در انگلستان توسط بلاس به ثبت رسيد در سال 1953 توسط دو شركت تجارتي به نام هاي كامرون و رايت – رين به اجرا گذاشته شد. اين دو شركت براي اولين بار نام آبياري تريكل يا قطره چكاني را بر آن نهادند. البته قبل از آن فرد ديگري بنام سه لستر در سال 1951 روش جديدي را براي آبياري استاديوم ورزشي بازي هاي المپيك رم به ثبت رسانده بود. سه لستر در سال 1960 نام آبياري دريپ يا قطره اي را بر روش خود نهاده بود. بنابراين مشاهده مي شود كه اين افراد بدون اطلاع از يكديگر نام هاي متفاوتي را به يك روش مشابه اطلاق كرده اند.
نوشته هاي علمي موجود در زمينه عملي كردن روشهاي آبياري قطره اي در مزرعه نشان دهنده آن است كه اين روش در سال 1963 در اسرائيل و در سال 1964 در امريكا بكار گرفته شد. يك مهندس اسرائيلي كه به طور تصادفي نام وي نيز بلاس مي باشد در يك منطقه مشاهده كرد كه رشد درختي كه در مجاورت يك شير آب قرار داشت و اتفاقا اين شير چكه مي كرد نسبت به ساير درخت ها بيشتر است. اين موضوع وي را به اين فكر انداخت كه شايد بتوان براي آبياري درخت ها نيز از روش قطره اي استفاده كرد. نامبرده ساخت اولين قطره چكان را بنام خود به ثبت رسانيد. غالبا نام هاي ال. بلاس ( انگليسي) و اس. بلاس( اسرائيلي) با يكديگر اشتباه مي شود، حال آنكه بلاس انگليسي آبياري قطره اي را در انگلستان فقط براي گياهان گلخانه اي بكار برد در صورتي كه بلاس اسرائيلي اين روش را براساس آزمايش هاي قبلي خود در دانشگاه عبرو (Hebrew) در اوايل سال هاي 1960 در بيابان هاي نگف به مراحله اجرا در آورد. بهمين دليل اكثر متخصصان آبياري مركز ابداع و توسعه روش هاي آبياري قطره اي را اسرائيل م ي دانند. در اسرائيل چند عامل عمده در ابداع و توسعه اين روش موثر بوده اند. اولين عامل، كمبود شديد آب و بالا بودن تبخير تعرق بود، كه نياز به روشهاي آبياري كارآمد را ايجاب مي نمود. عامل دوم نياز به توسعه روشهايي از آبياري بود كه بتوان آنها را به سادگي خود كار نموده تا نيازي به كارگران آبيار كه تامين امنيت جاني آنها بخصوص در شبها مشكل بود نباشد. عامل ديگر سبك بودن بافت خاك و بكارگيري شيب تپه ها براي زراعت و عدم تناسب آنها با روشهاي آبياري سطحي بود. البته در كنار اين عوامل مهيايي شرايط فني، مواد مورد مصرف در ساخت لوله ها و قطره چكانها، كمك و سرمايه گذاريهاي زياد ساير كشورها و كارگران ماهر و اموزش ديده را نيز نبايد از نظر دور داشت. با وجوديكه اسرائيليها در آبياري زراعتها و باغات شيوه هاي كارآمدي مانند قطره اي را با كار گرفته اند اما كمبود آب در اين كشور ايجاب نموده است كه علاوه بر استفاده از فنون جديد استراتژي كشت را نيز تغيير داده و در بهره گيري از منابع آب همراه با روشهاي خرد آبياري سياست و الگوي كشت طوري اعمال شود كه با اين روشها محصولاتي توليد گردد كه امكان توليد آنها يا در ساير نقاط دنيا وجود نداشته و يا گران تمام مي شود. با فروش اين نوع محصولات به بازارهاي مختلف جهان در آمد حاصله از هر واحد آب مصرفي افزايش مي يابد.
مفهوم آبياري قطره اي بتدريج از اسرائيل به كشورهاي آمريكايي شمالي، استراليا، افريقاي جنوبي و سرانجام به تمام نقاط جهان گسترش پيدا كرده و بعنوان يك روش كارآمد مورد قبول واقع گرديد. در اين رابطه سابقه علمي آبياري قطره اي بقدري كوتاه است كه حتي در كتاب معروف آبياري زمين هاي زراعي (Irrigation of Agricultural lands) كه در سال 1967 توسط انجمن زراعت امريكا منتشر گرديد نامي از آبياري قطره اي يا خرد آبياري برده نشده است و درواقع آنچه در زمينه بصورت علمي موجود است پس از سال 1967 مي باشد. اولين كنگره بين المللي آبياري قطره اي در سال 1971 در شهر تل آويو اسرائيل برگزار و در آن 24 مقاله علمي ارائه گرديد. از آن سال به بعد اين كنگره هر چند سال يكبار در يكي از نقاط دنيا تشكيل و در ان دانشمندان برجسته از كشورهاي مختلف جهان گرد هم مي آيند تا نتايج تحقيقات و تجربيات خود را ارائه كنند. تا بحال چندين كنگره مهم در اين زمينه برگزار شده است كه آخرين آنها كنفرانس بين المللي روشهاي خرد آبياري در آوريل سال 1995 در شهر اورلاند و (Orlando) در ايالت فلوريداي امريكا بوده است. علاوه بر كنفرانسهاي بين المللي، هر سال كارگاههاي آموزشي، سمينارها و سمپوزيومهاي منطقه اي نيز در اين زمينه برگزار مي گردد.
بطور خلاصه تاريخ كوتاه و مدون آبياري قطره اي را مي توان به سه شاخه تقسيم كرد: ال. بلاس در انگلستان، اس. بلاس در اسرائيل و سه لستر درايتاليا كه هر يك مستقل از ديگري كار خود را در توسعه روش جديد ادامه مي دادند و همانطور كه گفته شد نام آبياري تريكل براي اولين بار توسط شركت هايي كه در انگلستان ساخت و فروش لوله و اتصالات پلاستيكي را براي اين روش اغاز كرده بودند بكار برده شد. اما نام آبياري دريپ در ابتدا توسط سه لستر استاد ايتاليايي پيشنهاد گرديد كه بعدا وي متوجه گرديد كه هيچكدام از نام هاي دريپ يا تريكل براي روش جديد مناسب نيستند. به اين دليل سه لستر براي آن دسته از روشهاي آبياري كه آب را به دفعات و به مقدار كم در اختيار گياه قرار مي دهند نام آبياري جرعه اي (گالپ،gulp) يا جرعه جرعه(سيپ،sip) را بكار برد كه البته اين واژه ها نيز فاقد جامعيت بوده و چون ماهيت اين روشها يكسان است لذا اين اسامي در واقع مترادف يكديگر مي باشند.
پيشرفتهاي جديد آبياري قطره اي در دنيا را بايد مرهون صنايع پلاستيك سازي و بخصوص پلي اتيلن دانست. پلي اتيلن (PE) در سال 1935 برحسب تصادف در يك آزمايشگاه مواد شيميايي در انگليس توليد شد. پلاستيك پلي اتيلن زماني بوجود مي آيد كه گاز اتيلن، كه خود تركيبي از گازهاي طبيعي و سوخت هاي فسيلي ديگر مي باشد، تحت فشار و دماي زياد قرار گيرد. در سال هاي اول تنها نوع پلي اتيلن سنگين (High Density,HD) شناخته شده بود كه در فشارهاي نسبتا كم ( حدود 2000 كيلوپاسكال) ايجاد مي شود. اين نوع پلي اتيلن براي ساخت وسايل نسبتا شكننده و سخت بكار مي رود اما در سال 1948 نوعي ديگر از پلي اتيلن با چگالي كم ( Low Density,LD) در شرايط فشار زياد (20000 كيلوپاسكال) توليد گرديد كه به سرعت در كارخانجات پلاستيك سازي گسترش يافت. اين نوع پلي اتيلن براي ملزومات آبياري قطره اي بسيار مناسب و ارزان بود و از آن زمان به بعد بيشتر وسايل آبياري قطره اي با اين نوع پلاستيك كه به نام پلي اتيلن سبك معروف است ساخته مي شود.
در سال 1977 صنايع پلاستيك كه بنام پلي اتيلن سبك را كه در فشارهاي پايين ايجاد مي شود توليد نمودند كه به مقدار زياد از هزينه هاي توليد كاسته مي شد. اين پلي اتيلن كه به نام (Linear low density polyethylene) LLDPE معروف است علاوه بر انعطاف لازم مقاومت زيادي در برابر فشارها و تنشهاي وارده دارد.
وضعيت آبياري قطره اي در جهان:
گسترش روشهاي مختلف آبياري قطره اي در سال هاي اخير بسيار چشمگير بوده است. در سال 1982 يك گروه كاري از كميسيون بين المللي آبياري و زهكشي (ICID) بررسي آماري وضعيت آبياري قطره اي را در سطح جهان به عهده گرفت كه گزارش آن در سال 1984 در بولتن كميسيون مذكور منتشر گرديد. اين گروه در سال 1986 دومين بررسي خود را آغاز و گزارش مربوطه در سال 1988 انتشار يافت (Abbot,1989) بار ديگر در سال 1991 سومين بررسي توسط اين گروه صورت گرفت كه نتايج آن در پانزدهمين اجلاس كميسيون بين المللي آبياري و زهكشي در سال 1993 انتشار يافت. براساس اين گزارش وسعت كل اراضي دنيا كه تا سال 1991 با روش قطره اي آبياري مي شدند بالغ بر 987،768،1 هكتار براورد شده است كه نسبت به 5 سال قبل از آن ( سال 1986) حدود 63 درصد و نسبت به 10 سال قبل تر، يعني سال 1981، بيش از 329 درصد رشد داشته است (Bucks,1993) نتايج بررسي آماري گروه كاري نشان مي دهد كه عمده ترين عواملي كه در بكارگيري روشهاي قطره اي دخالت داشته اند بالا بودن دستمزدها، گران بودن قيمت آب، كمبود آب، شور بودن آب، عدم امكان استفاده از ساير روشهاي آبياري ( مثلا كشت درختان ميوه در شيب تپه ها) امكان كاربرد سم و كود همراه با آب و در نهايت مناسب بودن اين سيستم در زراعت گلخانه اي بوده است.
آمريكا با حدود 606،000 هكتار آبياري قطره اي در صدر كشورهاي دنيا در بكارگيري از روشهاي خرد آبياري مي باشد. سطح زير كشت آبياري قطره اي در اين كشور نسبت به سال 1986 حدود 55 درصد افزايش داشته است. در وضعيت كنوني اسپانيا با 160،000 هكتار خرد آبياري مقام دوم را دارا مي باشد كه گسترش وسعت اين اراضي نسبت به سال 1986 قريب به 24 درصد رشد داشته است.
افريقاي جنوبي با 144،000 و اسرائيل با 104،302 هكتار اراضي آبياري قطره اي از ديگر كشورهاي پيشرو در اين زمينه به شمار مي روند. از ايران آمار دقيقي براي سال 1991 در اختيار نمي باشد اما داده هاي منتشر شده توسط كميسيون بين المللي آبياري و زهكشي نشان مي دهد كه در سال 1980 حدود 800 هكتاربا اين روش آبياري مي شوند. اين رقم براساس گزارشهايي بوده كه توسط كميته ملي آبياري و زهكشي ايران ارائه شده است. در چند سال اخير اين روش در ايران توسعه نسبتا زيادي داشته است. هر چند آمار رسمي از سطح زير كشت به ر وش قطره اي وجود ندارد اما براساس اطلاعات اداره كل توسعه روشهاي آبياري تحت فشار، وسعت زمين هاي كه تا سال 1376 (1997) بصورت قطره اي آبياري مي شدند و يا حداقل براي آنها طرح آبياري قطره اي در دست اجرا بوده است بالغ بر 45000 هكتار مي باشد. بطوري كه مشاهده مي شود كشورهاي امريكا، اسپانيا، استراليا، افريقاي جنوبي و اسرائيل از نظر سطح زير كشت، پنج كشور مقدم دنيا در اين زمينه بشمار مي روند. وسعت زمين هاي كشت شده با روش خرد آبياري در 5 ساله 86-1981 آفريقاي جنوبي 5/2 و در برخي از كشورها مانند تايلند تا 11 برابر افزايش پيدا كرده است. هر چند هنوز فقط 8/0 تا يك درصد از كل اراضي آبي دنيا با روش قطره اي آبياري مي شوند و اين رقم نسبت به روشهاي آبياري سطحي بسيار ناچيز مي باشد اما درصد اين اراضي در كشورهاي مختلف بيانگر اين واقعيت است كه هر جا آب به لحاظ كمي و يا كيفي وضعيت بحراني داشته است اين روش بيشتر گسترش پيدا كرده است. مثلا در سال 1991 در قبرس بيش از 71 درصد اراضي فارياب به روش قطره اي آبياري مي شدند و با اين رقم در كشورهاي كم آبي اسرائيل و اردن به ترتيب 48 و 21 درصد بوده است.
با بررسی شرایط موجود در کشور متوجه شدم که کشاورزان ما حتی مهم ترین عناصر اتوماسیون که شرایط محیطی (از جمله نور، دما ، رطوبت نسبی، غلظت دی اکسید کربن) می باشد ،را رعایت نمی کنند . با مقایسه تناژ کم محصولات داخل با گلخانه های خارج از کشور اهمیت شرایط محیطی و عوامل دیگری مثل تغذیه گیاه به خوبی روشن می شود. به عنوان مثال افزودن دی اکسید کربن تا غلظتppm 1600 به محیط گلخانه افزایش محصول گوجه فرنگی را تا 48 درصد خواهیم داشت.
بنا براین در این پروژه در مبحث اتوماسیون گلخانه ها ، کنترل شرایط محیطی را که در ایران به شدت نیاز می باشد برگزیدم.
عوامل تحت کنترل و وسایل مرتبط با آن:
سیستم خنک کننده ی فن و پد:این سیستم مانند کولرهای آبی هوای گلخانه را خنک می کند. اگر شکل 1 را در نظر بگیرید، در یک طرف گلخانه آب روی پدهای سلولزی می ریزد و هوای خنک وارد گلخانه می شود و در ضلع مقابل فن هایی وجود دارند که با مکش، هوای گرم ومرطوب را به بیرون میدمند.
دکل آب و هوایی بیرون گلخانه.
اندازه گیری و تزریق CO2 .
کنترل چرخش (جریان)هوا در گلخانه: تا این که رطوبت در اطراف گیاهان جمع نشود و هوای گرم بالای گلخانه به پایین، یعنی اطراف گیاهان، منتقل شود و از چکیدن رطوبت هوایی که در سقف کندانس شده ممانعت به عمل می آورد.
کنترل مه پاش.
دمای خاک .
پرده های محافظ حرارت و نور اضافی: محافظت حرارت در زمستان و جلوگیری از ورود نور اضافی در تابستان.
رطوبت و دما .
دریچه های تهویه .
آبیاری .
نور مصنوعی (معمولا با لامپ های سدیمی)
شکل 1
اهداف اتوماسیون در گلخانه ها
ایجاد شرایط بهینه ی رشد و کاهش هزینه های تولید:
کشت گلخانه ای نیاز به مراقبت دایمی دارد به طوری که حتی لحظه ای غفلت می تواند خسارت جبران ناپذیری وارد کند . بنا براین بدون داشتن اتوماسیون نیاز به کار شبانه روزی می باشد.
اتوماسیون می تواند تمامی تجهیزات گلخانه را شامل شود . کامپیوتر یک پل ارتباطی بین سنسورها و تجهیزات گلخانه ای است که امکان دسترسی به بهترین شرایط اقلیمی را درون گلخانه مهیا می سازد .
با استفاده از تعداد زیادی سنسور در بیرون ودرون گلخانه ، کامپیوترامکان ایجاد هر شرایطی را دارد.اطلاعات دایما جمع آوری و آنالیز می شوند.کنترل تعداد زیادی عملیات از قبیل تهویه ، گرمایش ، سرمایش ، آبیاری و تغذیه ، نور و رطوبت می تواند به صورت همزمان صورت بگیرد . با کاهش هزینه های کارگری ، کود ، آب ، انرژی و افزایش د قت در عملیات ، افزایش بازدهی را خواهیم داشت.به علاوه تمام مراحل در گلخانه می تواند در یک مکان ،مدیریت و تنظیم شود.
یک pc با یک نرم افزار اختصاصی گلخانه می تواند در مدیریت گلخانه بسیار مفید باشد به طوری که با ارتباط شبکه ای تا چهل واحد گلخانه ای هم قابل کنترل هستند.(7)
صرفه جویی در انرژی : به طور مثال اگر هوای با دمای بالاتر را که در بالای گلخانه قرار گرفته به سمت پایین هدایت کنیم به خاطر اختلاف دمای کمتر هوای داخل و بیرون ، شا ر گرمایی کاهش می یابد.
ایجاد فرصت برای دیگر کارها:
در اختیار داشتن زمان مناسب برای فعالیت های گلخانه و استفاده از افراد ماهر جهت بازرسی روزانه بسیار مهم تلقی می شود.
امکان گسترش مساحت گلخانه و صرفه ی اقتصادی :که گلخانه های بالای 4-5 هزار متر صرفه ی اقتصادی دارند .
مزایای کشت گلخانه ای
1- افزایش تولید در واحد سطح(کمینه 10 برابر فضای آزاد)
2- تولید بیش از یک محصول در سال(در مورد خیار 3 بار تولید در سال و در مورد گوجه فرنگی 2 بار تولید در سال)
3- افزایش کیفیت محصول تولیدی (کنترل بهتر آفات و بیماری ها با روش های کنترل بیولوژیکی و کاهش مصرف سموم که باعث افزایش کیفیت محصول و افزایش صادرات و حفظ محیط زیست می شود.)
4- صرفه جویی در مصرف آب (با آبیاری تحت فشار)
5- استفاده از اراضی غیر قابل کشت با استفاده از روش هیدروپونیک
6- عدم وابستگی تولید به شرایط محیطی و امکان بازاریابی مناسب و تنظیم برنامه ی کشت مطابق نیاز بازار
7- تداوم کار و تولید محصول در تمام فصل های سال
8- جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر
چه نوع گلخانه هایی برای اتوماسیون مناسب هستند؟
در یک دسته بندی کلی ، گلخانه ها به دو نوع جوی – پشته ای و سلسله ای تقسیم می شوند.(شکل 2)
در گلخانه های سلسله ای از آنجایی که از چندین گلخانه ی مجزای کوچک تشکیل می شوند ،نمی توان به طور مناسبی از دستگاه های اتوماتیک استفاده کرد . این گلخانه ها جای خود را به گلخانه های جوی – پشته ای جدیدکه با صرف هزینه ی معقولی احداث شوند ، داده اند.
دیگر مزایای گلخانه با طرح جوی – پشته ای عبارتند از : داشتن فضای داخلی یکپارچه ، نیروی کار کم ، هزینه ی اتوماسیون پایین تر ، مصرف سوخت کمتر و مدیریت پرسنل بهتر صورت می گیرد. همچنین اتوماسیون در گلخانه های بزرگی که استحکام زیادی دارند قابل اجراست.
در گلخانه های جوی – پشته ای به دلیل این که سطح کمتری در معرض هوا قرار می گیرد، هزینه ی سوخت کمتر است ولی خنک کردن این گلخانه ها در آب و هوای گرم هزینه ی بیشتری دارد.
در پوشش های دو لایه ی پلاستیک می توان از کمپرسور هوای فشرده برای ایجاد بالشتک هوا استفاده کرد.این امر بسیار مهم است که کف گلخانه توسط لایه ی غیر قابل نفوذ رطوبت پوشانده شود تا از خنک شدن تبخیری ناخواسته جلوگیری شود.
حدودا ازسال۱۹۱۴میلادی اهمیت استفاده از قوانین علم فیزیك و رشته های وابسته آن خصوصا علم مكانیك در فعالیتهای روزمره و ورزشی مورد توجه قرار گرفت
خانم واتز " WATTS " در هیمن سال با بكارگیری وسایل تحقیقاتی ساده، اهمیت درك و كاربرد صحیح اصول علم مكانیك را در فعالیتهای روزانه و ورزشی گوشزد نمود و گفت : زمانیكه این اصول كاملا تفهیم شد، آنوقت ما مجاز به استفاده از آنها نه تنهابرای تمرینهای بخصوص، بلكه در تمام رشته های ورزشی و فعالیتهای عادی روزمره هستیم . خانمواتزگفت : كاربرد درست اصول علم مكانیك، نتایج فعالیتهای ورزشی شما را مطلوب تر و ازجراحات هولناك به نحو چشمگیری پیشگیری مینماید. ناخودآگاه، درحركات ورزشی و فعالیتهای ورزشی روزمره قوانین علم مكانیك و مكانیك زیستی " بیومكانیك " نظیر،قوانین نیرو جاذبه،تعادل،حركت،طرز بكاربردن اهرم، نیرو، شناوری " در ورزشهای آبی " برخورد و پرتاب و غیره مورد استفاده قرار میگیرند .
در این تحقیق قصد داریم در مودوانشناسی زبان (psycholinguistics) بپردازیم که نام شاخه علمینسبتاً جدیدی است که از محل تلاقی زبانشناسی و روانشناسی جوانه زده است. موضوع این علم مطالعه جنبههای ذهنی زبان، یا به بیان دیگر، رابطه ذهن و زبان است. پیشرفت عصب- روانشناسی (نوروپسیوکولوژی) هنوزبه آنجا نرسیده است که ما را از کاربرد واژه «ذهن» بینیازکند. هنوز راه درازی در پیش است تا ما به همه اسراری که در کاسه سرمان نهفته است پی ببریم و بتوانیم آزادانه به جای ذهن، کلمه مغز را به کار ببریم. با اینهمه، تصور نمیکنم در بین کسانی که با اینگونه مسائل سروکاردارند تردیدی وجود داشته باشد که بدون مغز چیزی به نام ذهن وجود ندارد. فهرست مطالب تولید و ادراک گفتار زبان و حافظه آسیب شناسی زبان دو زبانگی و چند زبانگی فراگیری زبان دوره حساس زبان آموزی زبان و نظامهای ارتباطی جانوری
محيطي که شرکت ها اکنون درآن فعاليت مي کنند محيطي است در حال رشد و بسيار رقابتي ؛ و شرکت ها براي ادامه حيات مجبور به رقابت با عوامل متعددي در سطح ملي و بين اللملي و بسط فعاليت هاي خود ازطريق سرمايه گذاريهاي جديد مي باشند ؛ شرکتها براي سرمايه گذاري احتياج به منابع مالي دارند . اما منابع سرمايه و استفاده از آنها بايد به خوبي تعيين شود تاشرکت بتواند سود آور باشد و اين وظيفه يک مدير مالي است که منابع تأمين مالي و نحوه استفاده از آنها را تعيين کند .
در نظريات نوين مالي وظايف يک مدير مالي در يک واحد بازرگاني تصميمات مربوط به سرمايه گذاري ، تصميمات تامين مالي و تصميمات تقسيم سود مي باشد . هدف مديرت مالي از اتخاذ چنين تصميماتي حداکثر کردن ارزش شرکت مي باشد . بنابراين يک شرکت در راستاي به حداکثر رساندن ارزش شرکت بايد تعيين کند که در کجاها بايد سرمايه گذاري انجام دهد ؟ يعني دارايي موجود در قسمت راست ترازنامه با چه ترکيبي آورده شود و اين دارايي ها از چه منابع تأمين مالي شود ؟
آيا از طريق استفاده بدهي و ايجاد اهرم ، شرکت تأمين مالي کند يا از آورده سهامداران تأمين مالي کند ؟ يک مدير مالي بايد هميشه مواظب باشد ، که روش هاي تأمين مالي با نوع سرمايه گذاري شرکت سازگار باشد ، همچنين از اهرم درحد معقول آن استفاده کند، تا به صورتي باشد که هم ارزش شرکت حداکثر گردد و هم اينکه هزينه هاي ورشکستگي زيادي براي شرکت تحميل نشود . يعني شرکت يک ريسک مالي معقولي را به واسطه استفاده از بدهي تحمل نمايد .
عوامل مؤثر بر ساختار مالي شرکت ها به دو دسته کلي عوامل دروني و بيروني تقسيم مي شود. عوامل دروني فاکتور هايي هستند که از عمليات شرکت و از درون شرکت ناشي مي شوند و در واقع ناشي از فعاليت و ويژگي هاي عملياتي است که از درون خود شرکت نشأت مي گيرد . برخي از اين عوامل را مي توان به شرح زير نام برد :
نوع صنعت، اندازه شرکت ، ريسک تجاري ، اهرم عملياتي ، فرصت هاي رشد ، ساختار دارايي ها، سود آوري ، معافيت هاي مالياتي غير بدهي و...
عوامل بيروني عواملي هستند که از بيرون موسسه يا شرکت پديد مي آيند و در واقع برخاسته از ماهيت و ويژگي هاي محيط شرکت يا موسسه است برخي از اين عوامل را مي توان به شرح زير نام برد:
ماليات ، نرخ بهره ، سطح عمومي فعاليت هاي تجاري ، قابليت دسترسي به وجوه در بازار ، رفتارقرض دهندگان ، الگوهاي رايج و....
بنابراين اين تحقيق به دنبال يافتن اثرسود آوري شرکت ، اندازه شرکت ، نرخ رشد و نسبت دارايي هاي ثابت مشهود بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادارايران مي باشد تا مديران مالي و سرمايه گذاران و وام دهندگان بتوانند از اين نتايج استفاده کنند . زيرا براي افراد وموسسات ذينفع ، قابل توجه و مهم است که شرکت مورد نظر براي تأمين مالي دارايي هاي خود از چه حجمي بدهي و از چه حجمي سهام (حقوق صاحبان سهام ) استفاده نموده است .زيرا اين امر بر تصميمات آنها در ارتباط با آن شرکت تأثير خواهد گذاشت . بانک ها در هنگام اعطاي وام به شرکت ها و افراد سرمايه گذار در هنگام خريد سهام شرکت ها به اين مسأله توجه دارند که شرکت ها از چه بافت مالي بر خوردار هستند .
از افراد و موسسات تأمين مالي که بگذريم ، براي شرکت ها نيز داشتن ساختار مالي بهينه مهم است که از آن طريق بتوانند در صورت لزوم افراد به گرفتن وام يا انتشار سهام جديد نياز به داشتند بافت و ساختار مالي مناسب است تااينکه هم بانک ها مايل به اعطاي وام باشند و هم سرمايه گذاران از افزايش سرمايه (انتشار سهام جديد) استقبال نمايند
تعريف موضوع و بيان مسأله
تصميم هاي تأمين مالي و سرمايه گذاري در شرکت ها ، تصميم هايي هستند که هر دو با آينده نگري اتخاذ مي شوند . در تصميم هاي تأمين مالي ، شرکت وجوه مورد نظر خود را در حال حاضر به کار مي گيرد تا در آينده بتواند به تعهدات خود در قبال تأمين کنندگان منابع مالي عمل کند ، و آنچه که در تصميم هاي سرمايه گذاري نقش کليدي را بازي مي کند هزينه سرمايه[1] شرکت است ؛ زيرا هزينه سرمايه به عنوان نرخ تنزيل [2]جريان هاي نقدي حاصل ازپروژه هاي سرمايه گذاري استفاده مي شود . بنابراين ،رد يا قبول پروژه هاي سرمايه گذاري پيشنهادي در گرو انتخاب مناسب ترين نرخ تنزيل يا همان هزينه سرمايه است اين در حالي است که هزينه سرمايه شرکت ،تابعي از ساختار سرمايه[3] آن است . بنابراين انتظار مي رود تغيير در ترکيب منابع تأمين مالي (ساختار سرمايه ) بر هزينه سرمايه و متعاقباً ارزش شرکت تأثير گذارد .
منابع تأمين مالي شركت ها بر اساس سياست تأمين مالي آنها ، به دو بخش" منابع مالي دروني " و " منابع مالي بيروني" شرکت تقسيم مي شود . در منابع مالي دروني ، شرکت از محل سود کسب شده اقدام به تأمين مالي مي کند ، يعني به جاي تقسيم سود بين سهامداران ، سود را در فعاليت هاي عمدتاً عملياتي شرکت براي کسب بازده بيشتر به کارمي گيرد و در منابع مالي بيروني از محل بدهي هاو سهام ، اقدام به تامين مالي مي کند.[4]
لذا سئوالاتي که در اين ارتباط مطرح مي باشد عبارتند از :
آيا ساختار مطلوبي وجود دارد که به واسطه آن هزنيه سرمايه شرکت حداقل و ارزش شرکت حداکثر گردد؟ و اگر چنين ساختاري وجود دارد ، چه عواملي درتعيين آن نقش دارند ؟دراين تحقيق درصد يافتن اثر 4 متغير سود آوري، نرخ رشد، نسبت دارايي هاي ثابت و اندازه شرکت از بين عوامل دورني بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران شديم
اهميت موضوع تحقيق
يکي از موضوعات مهمي که تمام صاحبنظران مالي و مديران مالي برآن توافق دارند ، مسئله ساختار مالي (اهرم مالي ) است . شرکتي که هيچ گونه بدهي نداشته باشد ، يک شرکت با ساختار کاملاً سرمايه اي است ، اما در عالم واقعيت چنين شرکتي سراغ نداريم و تمام شرکت ها به نسبت هاي مختلفي از اهرم استفاده مي کنند .
لذا براي افراد و موسسات ذينفع ، قابل توجه مهم است که شرکت مورد نظر براي تأمين منابع مالي دارايي هاي خود از چه حجمي بدهي و از چه حجمي سهام (حقوق صاحبان سهام ) استفاده نموده است . زيرا اين امر بر تصميمات آنها در ارتباط با آن شرکت تاخير خواهد داشت . بانک ها در هنگام اعطاي وام به شرکت ها و افراد سرمايه گذاردر هنگام خريد سهام شرکت ها نيز داشتن ساختار مالي بهينه مهم است که از آن طريق بتوانند در صورت لزوم اقدام به گرفتن وام يا انتشار سهام جديد نمايند . هم گرفتن وام و هم انتشار سهام جديد نياز به داشتن بافت و ساختار مالي مناسب است تا اينکه هم بانک ها مايل به اعطاي وام باشند و هم سرمايه گذاران از افزايش سرمايه (انتشار سهام جديد ) استقبال نمايند .
با توجه به مراتب فوق به جهت اهميت ساختار مالي در زمينه هاي مختلف ، لذا شناخت عوامل عمده اي که بر آن تأثير دارند قابل توجه و مهم است . تا از اين طريق هر شرکت به تواند با در نظر گرفتن آن عوامل تعيين کننده و مؤثر ، و ميزان تأثير هر کدام در ارتباط با ساختار مالي خود برنامه ريزي و تصميم گيري نمايد. [5]
اهداف تحقيق
امروزه شرکت ها ي موفق ، شرکت هايي هستند که با شناسايي عوامل موثر بر ساختار مالي مطلوب و بهينه ، وجوه مالي مورد نياز خود رااز منابع صحيح تامين مالي نموده ، به طوري که هزينه سرمايه شرکت به حداقل و ثروت سهامداران به حداکثر برسد .
هدف اصلي اين تحقيق عبارت است از :
بررسي تبيين عوامل موثر برساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادارايران
و اهداف فرعي اين تحقيق عبارتند از :
1) بررسي تأثير سودآوريبر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
2) بررسي تأثيرنرخ رشد بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
3) بررسي تأثير دارايي ثابت مشهود بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
4) بررسي تأثيراندازه شرکتبر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
چارچوب نظري تحقيق
اصولاً در چارچوب نظري تحقيق بايد متغير هاي موجود به درستي شناسايي و معرفي گرديده و سپس با توجه به تحقيقات و يا تئوري هاي موجود در ارتباط با موضوع تحقيق روابط موجود بين اين متغير ها که هدف اين تحقيق مي باشد را در قالب فرضيه هايي بيان کرده و بررسي نمود .
موديلياني و ميلر براي اولين بار در سال 1958 بحث ساختار سرمايه را مورد بررسي قرار دادند ، موضوع مورد بحث آنها اين بوده است که آيا استفاده از بدهي ها در ساختار سرمايه شرکت ها بر ارزش شرکت و هزينه سرمايه تأثير مي گذارد ؟ آنان به اين نتيجه رسيدند که استفاده از بدهي ها بر ارزش شرکت تأثير مثبت
محيطي که شرکت ها اکنون درآن فعاليت مي کنند محيطي است در حال رشد و بسيار رقابتي ؛ و شرکت ها براي ادامه حيات مجبور به رقابت با عوامل متعددي در سطح ملي و بين اللملي و بسط فعاليت هاي خود ازطريق سرمايه گذاريهاي جديد مي باشند ؛ شرکتها براي سرمايه گذاري احتياج به منابع مالي دارند . اما منابع سرمايه و استفاده از آنها بايد به خوبي تعيين شود تاشرکت بتواند سود آور باشد و اين وظيفه يک مدير مالي است که منابع تأمين مالي و نحوه استفاده از آنها را تعيين کند .
در نظريات نوين مالي وظايف يک مدير مالي در يک واحد بازرگاني تصميمات مربوط به سرمايه گذاري ، تصميمات تامين مالي و تصميمات تقسيم سود مي باشد . هدف مديرت مالي از اتخاذ چنين تصميماتي حداکثر کردن ارزش شرکت مي باشد . بنابراين يک شرکت در راستاي به حداکثر رساندن ارزش شرکت بايد تعيين کند که در کجاها بايد سرمايه گذاري انجام دهد ؟ يعني دارايي موجود در قسمت راست ترازنامه با چه ترکيبي آورده شود و اين دارايي ها از چه منابع تأمين مالي شود ؟
آيا از طريق استفاده بدهي و ايجاد اهرم ، شرکت تأمين مالي کند يا از آورده سهامداران تأمين مالي کند ؟ يک مدير مالي بايد هميشه مواظب باشد ، که روش هاي تأمين مالي با نوع سرمايه گذاري شرکت سازگار باشد ، همچنين از اهرم درحد معقول آن استفاده کند، تا به صورتي باشد که هم ارزش شرکت حداکثر گردد و هم اينکه هزينه هاي ورشکستگي زيادي براي شرکت تحميل نشود . يعني شرکت يک ريسک مالي معقولي را به واسطه استفاده از بدهي تحمل نمايد .
عوامل مؤثر بر ساختار مالي شرکت ها به دو دسته کلي عوامل دروني و بيروني تقسيم مي شود. عوامل دروني فاکتور هايي هستند که از عمليات شرکت و از درون شرکت ناشي مي شوند و در واقع ناشي از فعاليت و ويژگي هاي عملياتي است که از درون خود شرکت نشأت مي گيرد . برخي از اين عوامل را مي توان به شرح زير نام برد :
نوع صنعت، اندازه شرکت ، ريسک تجاري ، اهرم عملياتي ، فرصت هاي رشد ، ساختار دارايي ها، سود آوري ، معافيت هاي مالياتي غير بدهي و...
عوامل بيروني عواملي هستند که از بيرون موسسه يا شرکت پديد مي آيند و در واقع برخاسته از ماهيت و ويژگي هاي محيط شرکت يا موسسه است برخي از اين عوامل را مي توان به شرح زير نام برد:
ماليات ، نرخ بهره ، سطح عمومي فعاليت هاي تجاري ، قابليت دسترسي به وجوه در بازار ، رفتارقرض دهندگان ، الگوهاي رايج و....
بنابراين اين تحقيق به دنبال يافتن اثرسود آوري شرکت ، اندازه شرکت ، نرخ رشد و نسبت دارايي هاي ثابت مشهود بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادارايران مي باشد تا مديران مالي و سرمايه گذاران و وام دهندگان بتوانند از اين نتايج استفاده کنند . زيرا براي افراد وموسسات ذينفع ، قابل توجه و مهم است که شرکت مورد نظر براي تأمين مالي دارايي هاي خود از چه حجمي بدهي و از چه حجمي سهام (حقوق صاحبان سهام ) استفاده نموده است .زيرا اين امر بر تصميمات آنها در ارتباط با آن شرکت تأثير خواهد گذاشت . بانک ها در هنگام اعطاي وام به شرکت ها و افراد سرمايه گذار در هنگام خريد سهام شرکت ها به اين مسأله توجه دارند که شرکت ها از چه بافت مالي بر خوردار هستند .
از افراد و موسسات تأمين مالي که بگذريم ، براي شرکت ها نيز داشتن ساختار مالي بهينه مهم است که از آن طريق بتوانند در صورت لزوم افراد به گرفتن وام يا انتشار سهام جديد نياز به داشتند بافت و ساختار مالي مناسب است تااينکه هم بانک ها مايل به اعطاي وام باشند و هم سرمايه گذاران از افزايش سرمايه (انتشار سهام جديد) استقبال نمايند
تعريف موضوع و بيان مسأله
تصميم هاي تأمين مالي و سرمايه گذاري در شرکت ها ، تصميم هايي هستند که هر دو با آينده نگري اتخاذ مي شوند . در تصميم هاي تأمين مالي ، شرکت وجوه مورد نظر خود را در حال حاضر به کار مي گيرد تا در آينده بتواند به تعهدات خود در قبال تأمين کنندگان منابع مالي عمل کند ، و آنچه که در تصميم هاي سرمايه گذاري نقش کليدي را بازي مي کند هزينه سرمايه[1] شرکت است ؛ زيرا هزينه سرمايه به عنوان نرخ تنزيل [2]جريان هاي نقدي حاصل ازپروژه هاي سرمايه گذاري استفاده مي شود . بنابراين ،رد يا قبول پروژه هاي سرمايه گذاري پيشنهادي در گرو انتخاب مناسب ترين نرخ تنزيل يا همان هزينه سرمايه است اين در حالي است که هزينه سرمايه شرکت ،تابعي از ساختار سرمايه[3] آن است . بنابراين انتظار مي رود تغيير در ترکيب منابع تأمين مالي (ساختار سرمايه ) بر هزينه سرمايه و متعاقباً ارزش شرکت تأثير گذارد .
منابع تأمين مالي شركت ها بر اساس سياست تأمين مالي آنها ، به دو بخش" منابع مالي دروني " و " منابع مالي بيروني" شرکت تقسيم مي شود . در منابع مالي دروني ، شرکت از محل سود کسب شده اقدام به تأمين مالي مي کند ، يعني به جاي تقسيم سود بين سهامداران ، سود را در فعاليت هاي عمدتاً عملياتي شرکت براي کسب بازده بيشتر به کارمي گيرد و در منابع مالي بيروني از محل بدهي هاو سهام ، اقدام به تامين مالي مي کند.[4]
لذا سئوالاتي که در اين ارتباط مطرح مي باشد عبارتند از :
آيا ساختار مطلوبي وجود دارد که به واسطه آن هزنيه سرمايه شرکت حداقل و ارزش شرکت حداکثر گردد؟ و اگر چنين ساختاري وجود دارد ، چه عواملي درتعيين آن نقش دارند ؟دراين تحقيق درصد يافتن اثر 4 متغير سود آوري، نرخ رشد، نسبت دارايي هاي ثابت و اندازه شرکت از بين عوامل دورني بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران شديم
اهميت موضوع تحقيق
يکي از موضوعات مهمي که تمام صاحبنظران مالي و مديران مالي برآن توافق دارند ، مسئله ساختار مالي (اهرم مالي ) است . شرکتي که هيچ گونه بدهي نداشته باشد ، يک شرکت با ساختار کاملاً سرمايه اي است ، اما در عالم واقعيت چنين شرکتي سراغ نداريم و تمام شرکت ها به نسبت هاي مختلفي از اهرم استفاده مي کنند .
لذا براي افراد و موسسات ذينفع ، قابل توجه مهم است که شرکت مورد نظر براي تأمين منابع مالي دارايي هاي خود از چه حجمي بدهي و از چه حجمي سهام (حقوق صاحبان سهام ) استفاده نموده است . زيرا اين امر بر تصميمات آنها در ارتباط با آن شرکت تاخير خواهد داشت . بانک ها در هنگام اعطاي وام به شرکت ها و افراد سرمايه گذاردر هنگام خريد سهام شرکت ها نيز داشتن ساختار مالي بهينه مهم است که از آن طريق بتوانند در صورت لزوم اقدام به گرفتن وام يا انتشار سهام جديد نمايند . هم گرفتن وام و هم انتشار سهام جديد نياز به داشتن بافت و ساختار مالي مناسب است تا اينکه هم بانک ها مايل به اعطاي وام باشند و هم سرمايه گذاران از افزايش سرمايه (انتشار سهام جديد ) استقبال نمايند .
با توجه به مراتب فوق به جهت اهميت ساختار مالي در زمينه هاي مختلف ، لذا شناخت عوامل عمده اي که بر آن تأثير دارند قابل توجه و مهم است . تا از اين طريق هر شرکت به تواند با در نظر گرفتن آن عوامل تعيين کننده و مؤثر ، و ميزان تأثير هر کدام در ارتباط با ساختار مالي خود برنامه ريزي و تصميم گيري نمايد. [5]
اهداف تحقيق
امروزه شرکت ها ي موفق ، شرکت هايي هستند که با شناسايي عوامل موثر بر ساختار مالي مطلوب و بهينه ، وجوه مالي مورد نياز خود رااز منابع صحيح تامين مالي نموده ، به طوري که هزينه سرمايه شرکت به حداقل و ثروت سهامداران به حداکثر برسد .
هدف اصلي اين تحقيق عبارت است از :
بررسي تبيين عوامل موثر برساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادارايران
و اهداف فرعي اين تحقيق عبارتند از :
1) بررسي تأثير سودآوري بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
2) بررسي تأثيرنرخ رشد بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
3) بررسي تأثير دارايي ثابت مشهود بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
4) بررسي تأثيراندازه شرکت بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار ايران
چارچوب نظري تحقيق
اصولاً در چارچوب نظري تحقيق بايد متغير هاي موجود به درستي شناسايي و معرفي گرديده و سپس با توجه به تحقيقات و يا تئوري هاي موجود در ارتباط با موضوع تحقيق روابط موجود بين اين متغير ها که هدف اين تحقيق مي باشد را در قالب فرضيه هايي بيان کرده و بررسي نمود .
موديلياني و ميلر براي اولين بار در سال 1958 بحث ساختار سرمايه را مورد بررسي قرار دادند ، موضوع مورد بحث آنها اين بوده است که آيا استفاده از بدهي ها در ساختار سرمايه شرکت ها بر ارزش شرکت و هزينه سرمايه تأثير مي گذارد ؟ آنان به اين نتيجه رسيدند که استفاده از بدهي ها بر ارزش شرکت تأثير مثبت و بر ميانگين موزون هزينه سرمايه نير تا حد محدودي تأثير خواهد گذاشت [6] .
جامع ترين و برجسته ترين تحقيق مربوط به ساختار سرمايه متعلق به راجان و زنگالس (1995) مي باشد که تحت عنوان (( درباره ساختار سرمايه چه مي دانيم ؟ شواهد بين المللي)) به بررسي عوامل تعيين کننده ساختار سرمايه شرکت ها از منظر بين المللي پرداخته است . راجان و زنگالس در تحقيق مشترک خود از ترازنامه هاي نمونه وسيعي از شرکت هاي سهامي عام در هفت کشور بزرگ صنعتي دنيا ( آمريکا ، انگليس، کانادا ، فرانسه ، آلمان ، ايتاليا ، ژاپن )را مورد بررسي قرارداده است .
سپس با برآورد يک مدل رگرسيون چند متغييره به بررسي رابطه بين چهار متغير بنيادي حسابداري (ارزش دارايي هاي ثابت،ارزش بازار به دفتري ، لگاريتم فروش و سودآوري ) با ساختار سرمايه شرکت ها پرداختند .
نتايج اين تحقيق نشان داد که اهرم مالي در هر يک از اين کشورها با دو عامل ارزش بازار به ارزش دفتري و سود آوري شرکت رابطه منفي و با دوعامل ارزش دارايي ثابت مشهود واندازه شرکت رابطه مثبت دارد . لذا با اندکي اغماض مي توان گفت که عوامل مرتبط با الگوي ساختار سرمايه در اين کشورها به استثناء آلمان عموميت دارند.[7]
با توجه به نتايج حاصله از تحقيقات انجام شده اين امکان فراهم آمد که در قالب فرضيه هاي مطرح شده به بررسي اثر هر يک از عوامل چهار گانه سود آوري ، اندازه شرکت ، نرخ رشد و دارايي ثابت مشهود بر ساختار مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طي دوره زماني تعيين شده بپردازيم . تا به اين ترتيب در جهت تاييد هر چه بيشتر تحقيقات انجام شده قبلي گام برداريم .
مدل تحليلي تحقيق
در اين تحقيق با الهام از تحقيق راجان و زنگالس (1995) و بيون و دانبولت (2002) ، از بين عوامل متعدد مورد اشاره ، چهار عامل : سودآوري شرکت ، نرخ رشد ، نسبت دارايي هاي ثابت مشهود (ارزش دارايي هاي وثيقه اي شرکت ) و اندازه شرکت به عنوان متغير هاي توضيحي ( مستقل ) ساختار مالي انتخاب شده است .
عرض از مبداء
اهرم مالي
سود آوري
نرخ رشد
نسبت دارايي هاي ثابت مشهود
اندازه شرکت
ضريب نوسان پذيري از سودآوري
ضريب نوسان پذيري ازنرخ رشد
ضريب نوسان پذيري ازنسبت دارااي هاي ثابت مشهود
ضريب نوسان پذيري از اندازه شرکت
مقدار خطا
به نظر راجان و زنگالس(1995) ، تعريف نسبت بدهي يا اهرم به عنوان متغير وابسته ، درتحقيقات ساختار مالي از اهميت به سزايي برخوردار است و انتخاب معيار مناسب براي سنجش آن ، به هدف تحقيق بستگي دارد . بنابراين ضروري است قبل از پرداختن به عوامل مؤثر برنسبت بدهي يا اهرم مالي ، ابتداء معيار اهرم يا نسبت بدهي تعريف و مشخص گردد با توجه به تحقيقات مختلف که از معيار هاي متفاوتي از قبيل نسبت بدهي هاي غير سرمايه اي به کل دارايي ها ، نسبت کل بدهي به کل دارايي ها، نسبت کل بدهي به کل سرمايه ، نسبت بدهي تعديل شده به سرمايه تعديل شده، استفاده نموده اند.
لذا در اين تحقيق براي اندازه گيري اهرم مالي از متغير جايگزين "نسبت کل بدهي به کل دارايي" استفاده گرديده که در مدل رگرسيون براي متغير اهرم مالي از نماد استفاده گرديده است .
متغيرهاي مستقل :
1) سود آوري : که براي اندازه گيري آن از متغير جايگزين " نسبت سود قبل از بهره و ماليات به ارزش دفتري کل دارايي ها " استفاده گرديده که درمدل رگرسيون براي متغير سود آوري از نمادPROFIT استفاده گرديده است .
2) نرخ رشد : که براي اندازه گيري آن از متغير جايگزين " نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري کل دارايي ها " استفاده گرديده که در مدل رگرسيون براي متغير فرصت هاي رشد از نماد
GRWTH استفاده گرديده است .
3) نسبت دارايي هاي ثابت مشهود : که براي اندازه گيري آن از متغير جايگزين " نسبت ارزش دفتري دارايي ها ي ثابت مشهود به کل دارايي ها " استفاده گرديده که در مدل رگرسيون براي متغير ميزان دارايي هاي ثابت مشهود از نماد IGPاستفاده گرديده است .
4) اندازه شرکت : که براي اندازه گيري آن از "لگاريتم طبيعي (Ln) فروش کل شرکت " که در مدل رگرسيون براي متغيرحجم فروش از نماد SIZE استفاده گرديده است .
فرضيه هاي تحقيق :
با توجه به موضوع تحقيق ، فر ضيه هاي مورد بررسي عبارتند از :
1) بين سود آوري و ساختار مالي رابطه معني داري وجود دارد .
2) بين نرخ رشد و ساختار مالي رابطه معني داري وجود دارد .
3) بين دارايي ثابت مشهود و ساختار مالي رابطه معني داري وجود دارد .
4) بين اندازه شرکت و ساختار مالي رابطه معني داري وجود دارد .
قلمرو تحقيق
قلمرو تحقيق حاضر از سه بعد تشکيل شده است :
الف ) قلمرو زماني تحقيق :
1) اطلاعات کامل و تفضيلي صورتهاي مالي سالانه هر يک از شرکت ها همراه با قيمت بازار سهم در پايان سال مربوطه در تابلو بورس اوراق بهادار تهران از انتهاي سال مالي 1381 الي 1386 مي باشد .
2) وقفه اي فراتر از سه ماهه در انجام معاملات سهم شرکت وجود نداشته باشد .
ب) قلمرو مکاني تحقيق :
در اين تحقيق کليه شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماري انتخاب گرديده است
ج) قلمرو موضوعي تحقيق :
از ميان کليه عوامل مؤثر برساختار مالي شرکت ها در اين تحقيق تأثيرسودآوري، نرخ رشد، دارايي هاي ثابت مشهود ، اندازه شرکت، برساختار مالي شرکت ها مورد بررسي قرار مي گيرد .
تعريف عملياتي واژه ها
در اين قسمت تعريف کاربردي هر يک از متغير ها در فرضيه هاي تحقيق ارائه مي شود .
سودآوري شرکت :
ميرز ، دونالسون ، و برالي اظهار کرده اند که شرکت ها ترجيح مي دهند سرمايه گذاريهاي (افزايش سرمايه ) خود را ابتداء از محل سود انباشته و سپس ازطريق بدهي و در نهايت از طريق انتشار سهام تامين نمايند . آنها حدس زدند که اين رفتار ممکن است ، بواسطه هزينه انتشار سهام جديد و همچنين اطلاعات چند گانه باشد .
بنابراين مي توان گفت سودآوري يک شرکت و مقدار سود انباشته يک شرکت ، يکي از عوامل مهم و تعيين کنند ، ساختار مالي مي باشد ، بعبارتي هر چه سودآوري بيشتر باشد شرکت قادر به انباشته شدن سود بيشتر خواهد بود و در نتيجه براي سرمايه گذاريهاي مجدد خود از محل سود انباشته اقدام خواهد نمود .
نرخ رشد (رشد مورد انتظار )
براي اندازه گيري رشد مورد انتظار شرکت از نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري کل دارايي هاي شرکت استفاده مي شود . در اين نسبت در صورت کسر ارزش بازار از مجموع دو قسمت ارزش بدهي ، ارزش حقوق صاحبان سهام حاصل مي شود. ارزش بدهي شرکت به اين ترتيب حاصل مي شود : ارزش دفتري کل دارايي ها منهاي ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام. ودر مخرج کسر ، ارزش دفتري کل دارايي استفاده مي شود.
دارايي ثابت مشهود :
يکي ديگر از عوامل تعيين کننده ساختار مالي شرکت دارائيهاي ثابت مشهود شرکت مي باشد . هر چه ميزان دارائيهاي ثابت مشهود شرکت بيشتر باشد ؛ شرکت وام و اعتبار بيشتري مي تواند تحصيل نمايد . با توجه به اين تئوري که سهامداران شرکتهاي اهرمي اين انگيزه را دارند که بوسيله سرمايه گذاريهاي غير بهينه اقدام به تصرف ثروت طلبکاران نمايند . لذا طلبکاران اقدام به وثيقه کردن مطالبات خود در قبال دارائيهاي شرکت نمايند.
بنابراين مي توان گفت هر چه دارائيهاي شرکت که قابل شهود باشد، بيشتر باشد، شرکت قادر به تحصيل وام و اعتبار بيشتري خواهد بود .
اندازه شرکت :
منظور از اندازه شرکت عبارت است از حجم فروش و ميزان فعاليت يک شرکت . بنابراين نکته مهم در سنجش اندازه شرکت اين است که چه عاملي به عنوان ملاک و معيار ، مورد استفاده قرار گيرد ، تا از آن طريق به شکل صحيح و دقيق شرکت ها را از نظر اندازه وحجم از يکديگر تفکيک نمايند . لذا مساله مهم در اندازه شرکت ، مقياس و ملاک سنجش اندازه شرکت ها مي باشد . معيارهاي متفاوت ، ولي مرتبط با يکديگر ، براي اندازه گيري حجم و گسترش فعاليت شرکت ها مورد استفاده قرار گرفته است :
1) يکي از معيار ها "فروش کل " شرکت است . يعني هرچه ميزان فروش يک شرکت بيشترباشد حاکي از حجم و اندازه بزرگتر آن شرکت است ، و بر عکس هر چه ميزان فروش يک شرکت کمتر باشد ، حجم واندازه ا آن شرکت کوچکتر است . يعني بين ميزان فروش واندازه شرکت يک رابطه مستقيم وجود دارد .
2) معيار ديگر مورد استفاده "مجموع دارايي ها " به ارزش دفتريا ست . که اين معيار نيز مانند معيار قبلي با اندازه شرکت را بطه مستقيم وجود دارد . يعني هر چه دارايي هاي شرکت بيشتر باشد حاکي از اندازه بزرگتر شرکت است ، و بر عکس هر چه حجم دارايي هاي شرکت کمتر باشد ، حجم و اندازه شرکت کوچکتر است .
اما در ارتباط با اينکه کدام يک از معيار هاي مذکور ، به عنوان يک معيار مناسب در اين تحقيق مورد استفاده قرار گيرد . بايد گفت که تمامي معيار هاي ذکر شده ، عمدتاً در بررسي هاي مختلف مورد استفاده قرار گرفته است ، و به عنوان شاخص تعيين کننده اندازه شرکت مطرح و قابل استفاده هستند . در اين تحقيق از " مجموع دارايي ها " به عنوان شاخص براي "اندازه شرکت " استفاده مي گردد .
ساختار مالي (اهرم مالي )
ساختار مالي عبارت است از کيفيت و ترکيبي که بوسيله آن شرکت نياز هاي مالي خود را جهت تهيه دارائي ها تامين کند . به عبارت ساده تر ، ساختار مالي عبارت است از ترکيب "بدهي " و "حقوق صاحبا ن سهام ". يعني ساختار مالي يک شرکت اقلام سمت چپ ترازنامه که شامل مجموع بدهي ها و ارزش ويژه است ، اطلاق مي شود . بنابراين ساختار مالي يک شرکت در فرمول زير خلاصه مي شود :
حقوق صاحبان سهام + بدهي ها = ساختار مالي
ساختار مالي به عنوان متغيري است که در اين تحقيق اثر عوامل چهارگانه،سود آوري ، نرخ رشد، دارايي ثابت مشهودو اندازه شرکت بر روي آن مورد بررسي قرار مي گيرد . لذا در اين تحقيق لازم است شاخص ومعياري که نشان دهنده ساختار و ترکيب مالي شرکت ها مطابق با فرمول فوق باشد، بيان گردد.
شاخص هائي که مي تواند مورد استفاده قرار گيرند بدين قرارند :
1) نسبت کل بدهي ها به کل دارائي ها (TD/TA )[8]، اين نسبت نشان مي دهدچه ميزان از دارائي ها ي يک شرکت ازطريق بدهي ها تامين مالي شده است . به عبارتي ميزان به کار گيري اهرم مالي يا بدهي در شرکت را نشان مي دهد . مجموعاً ميزان و سهم بدهي و حقوق صاحبان سهام را در ترکيب و بافت مالي شرکت منعکس مي کند
2) نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارائي ها [9]،اين نسبت نشان مي دهد که از ساختار مالي شرکت چه نسبتي از آن را حقوق صاحبان سهام تشکيل داده است و ما بقي ، بدهي خواهد بود .
3) درصد حقوق صاحبان سهام درساختار سرمايه، اين حالت مثال حالت قبل است ، اما بجاي استفاده از نسبت ، از درصد حقوق صاحبان سهام براي نشان دادن ترکيب و کيفيت ساختار مالي استفاده مي گردد .
در اين تحقيق از نبست بدهي ها به کل دارائي ها (TD/TA ) جهت نشان دادن ساختار مالي شرکت ها استفاده مي گردد . اين نسبتر مي تواند رسا و مناسب باشد ، و در واقع معيار و شاخص خوبي براي نشان دادن ميزان به کار گيري اهرم بدهي در مقابل سهام ، درساختار مالي شرکت ها مي باشد .
بررسي بيوگرافي خاندان ابي وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاريخ اسلام در مقاطع مختلف
تعداد صفحه : 154 عنوان : بررسي بيوگرافي خاندان ابي وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاريخ اسلام در مقاطع مختلف مقدمه: طرح تحقيق، معرفي و نقد منابع طرح تحقيق 1ـ طرح موضوع يكي از دورانهاي حساس تاريخ جهان، عصر بعثت و نبوت آخرين پيامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص) است. مردي كه توانست انسان هايي را پرورش داده، بر روند تاريخ تأثير گذارد و مسير آن راتغيير دهد. در راستا بررسي زندگاني برخي از اين كارگزاران و همراهان خواندني و قابل بررسياست كه از ميان آنها سعد ابي وقّاص، فرزندش عمربن سعد و پسر برادرش هاشم بن عتبه ابنابي وقّاص هستند كه زندگي پرفراز و نشيبي دارند. از آنجايي كه پدر در زمان رسول خدا(ص) از مسلمانان اوليه بوده و يكي از اصحاب بشمار ميرود و پس ازرحلت آن حضرت تغييراتي هر چند به مرور در اين خانواده بوجود آمده تا جايي كه فرزندشعمربن سعد فرمانده سپاهي است كه امام حسين(ع) نوه همان پيامبر(ص) را با وضعفجيعي به شهادت ميرسانند اما از سوئي ديگر و پسربرادرش هاشم كه از پدري كافر بوده از شيعيانمخلص علي (ع) ميشود. پژوهش حاضر بررسي فراز و فرودهاي اين خانواده درتحولات قرن اول هجري است. 2ـ اهميت موضوع و علت انتخاب آن بررسي بيوگرافي خاندان ابي وقاص كه در تحولات مهم تاريخ اسلام و مقاطع مختلف آن نقش ايفا نمودند باعث شده است كه براي فهم اين تحولات پژوهشي ترتيب داده شده و ضمن بررسي بيوگرافي اين خاندان و نقش و جايگاه آنان را در تاريخ اسلام مشخص شود. 3ـ سابقهي پژوهش با توجه به دوره زندگاني اين اشخاص كه با صدر اسلام همزمان است در منابعاصلي تاريخ اسلام به صورت پراكنده مطالبي ياد ميشود و پژوهش هايي صورت گرفته اما به نظر ميرسد تاكنون به طور مستقل اين موضوع با چنين طرح سوالي مورد تحقيق و بررسي قرار نگرفتهاست. به همين علت تلاش ميشود
تعداد صفحه : 60 سيري كوتاه در تاريخ عربستان عربستان يا شبة جزيرة عربستان سرزميني است در منتهي اليه جنوب غربي آسيا به شكل مربع مستطيل با ضلعهاي نامتساوي كه بين 12 و 22 درجة عرض شمالي و 35 و 60 درجة طول شرقي ميان افريقا و قسمت بزرگي از آسيا قرار گرفته است. مساحت اين سرزمين به دو ميليون و ششصدهزار كيلومتر مربع مي رسد. عربستان از شمال به كشورهاي اردن و عراق، از شرق به خليج فارس و درياي عمان و درياي عرب، از جنوب به خليج عدن و از سوي مغرب به درياي سرخ محدود است. چنانكه ميبينيم سرزمين عربستان از سه جانب به دريا پيوسته و اين سه جانب را پنج دريا فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است كه به خشكي منتهي ميشود. يا اين همه درون اين سرزمين از آب كه مايه زندگاني هر جانداري است بهرة چنداني ندارد. در سراسر اين منطقه گسترده رودخانهاي كه وسيلة حمل و نقل بشد، يافت نميشود. تنها رودي كه در آن جريان دارد در وادي حجر در يمن است)، كه درازاي آن از يكصد كيلومتر بيشتر نيست. رشته كوههاي بلندي كه از شبه جزيره سينا آغاز و در امتداد درياي سرخ تا خليج فارس كشيده ميشود، همچون ديواري بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال اين كوهها درههاي كوچك و بزرگي وجود دارد كه عرب آن را وادي ميگويد. مهمترين اين واديها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پيش از اسلام بعض اين واديها مانند (سرحان) راه تجارتي بوده است. سراسر ساحل درياهاي اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهاي طبيعي است كه كشتي نميتواند در آن پهلو بگيرد، اگر از كوههايي كه همچون باروي استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذريد و بدرون سرزمين برسيد به مانعهاي ديگري بر خواهد خورد، چنانكه در شمال آن باديه الشام است كه از حدود فلسطين تا جنوب غربي عراق كشيده است، و در جنوب آن بيابان، بيابان...
تعداد صفحه : 49 سوسياليسم از دوران غارنشيني تا ظهور تورات سوسياليسم غارنشيني آيا بحث دربارة وجود سوسياليسم از دورانهاي بشر اوليه، بمنزلة تحقير آن است يا تجليل از آن؟ اگر بپذيريم كه سوسياليسم اصالتش را از دورانهاي بشر اوليه نميگيرد، در اين صورت ديگر نميتوان آن را آخرين راه پيشرفت بشرتلقي كرد. لغت سوسياليسم جوان است زيرا فقط درقرن هجدهم پايدار شده و صفت سوسياليست از آن هم جوانتر است زيرا در سال 1822 در انگلستان، و در1831 درفرانسه عنوان گرديده است. معني لغوي آن جامعهگرائي است و از ريشه «سوسيوس» به معني شريك و همراه مشتقشده ولي بازهم ميتوانيم عقبتر برويم و در زبانشناسان ريشة اروپائي آن را به صورت «سكو» بيابيم كه بهنظر زبانشناسان ريشة لغت «سوسيته» يا اجتماع، و مبين كساني است كه باهم زندگي ميكردهاند. پس جايشگفتي نيست كه ريشة سوسياليسم درجوامع اولية انساني وجود داشته باشد. نوعي سلطة مذهبي برآنان داشت. سوسياليسم غارنشيني از سازمان تقسيمكار بسيار منظمي برخوردار بود و بههركس طبق ذوق و استعدادش كاري محول ميشد. به زنان سبزيكاري و به مردان شكار و صيدماهي و جستجوي مواد معدني محول شده بود زنان و كودكان به جمعآوري ميوه و سبزيهاي ريشهدار (مانند پياز و هويج و چغندر) و احتمالا قارچ و گردو و عسل و تخمپرندگان وحشي ميپرداختند. مردان نيز كار جمعآوري هيزم و ميوة كاج و سنگ چخماق و ساختن اسلحه و ادوات سنگي ديگر را انجام ميدادند و با استخوان و شاخ حيوانات، وسايل تزئيني ميساختند. عدهاي ديگر به شكار و ماهيگيري مشغول بودند و حيوانات وحشي مانند اسب و گاو و گوزن و آهو و شير و روباه و پرندگاني مانند كبك و دراج را تعقيب و شكارميكردند. جمعي ديگر گوشت شكار را قطعه قطعه ميكردند و پوست آن را ميكندند و با افروختن آتش به تهية خوراك ميپرداختند. سهمهركس براساس نيازش تعيين ميشد نه براساس كاري كه انجا ميداد، بطوري كه حتي اگر كسي موفق به شكار نشده بود، مانند سايرين سهم ميگرفت. نگهبان...
نام درس: نقد و بررسي تاريخ ايران از سقوط ساسانيان تا خلافت عباسي موضوع تحقيق: نبرد قادسيه مهاجرت اعراب به ايران: مهاجرت اعراب به ايران از راه خشكي و از سمت عراق بوده است. و از روزگاران بس كهن مردم فقير آن سرزمين كه سامي نژاد هستند پي در پي در جستجوي چراگاه و زمينه هاي بارور به سوي شمال كوچ مي كردند از سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح آباديهاي شمالي اين سرزمين كه كشورهاي عراق، سوريه، فلسطين، لبنان كنوني كه هلال خصيت ناميده مي شد، يعني سرزمين هلالي بار آور، مورد توجه عربها باديه قرار گرفت، و برنشان اين كوچهاي پياپي دراز تاريخ ساكنان اين سرزمين توانستند با كوچهاي پي در پي، دولتهاي سامي نژاد قديم چون اگر، بابل و دولتهاي آرامي و كنعاتي فنيقي و بحراني را در هلال پيدار سازند، اكنون از اين رو تيرهاي سامي نژاد مزبور ناگريز در جستجوي چرا گاه و آب با حواشي خود از آنجا به سرزمينهاي آباد شمالي كوچ نمايند. بنابراين عراق و سوريه و فلسطين كه شبه جزيره عربستان در مسان آنها واقع و دريا يا كوهستان يابند ميانه آنها نبود از روزگار ديرين كوچگاه عربها بوده است. از جمله قبايلي كه در اواخر سلسله اشكاني و اوايل روزگار ساسانيان به ايران آمدند يكي طوايف بنوالعلم بوده كه به داخل ايران مهاجرت كرد، اين قبيله در پيش از اسلام در ايالت خوزستاني در هويزه و مناذركبري در شمال غربي اهواز مسكن داشتند و از بوميان آنجا به شمار مي رفتند و در هنگام حمله اعراب به ايران به ياري هم فراوان خود برخاستند با مهمانداران ايراني خويش جنگيدند و چون عربها بر خوزستان دست يافتند. به بصره كه شهري جديد الاحداث بود كوچيدند در زمان ساسانيان در ايان پادشاهي اردشير اول (41- 266) قابل ازد در كرمان تحت فرمانروايي ايران سكونت اختيار كرده بودند البته در بحرين نيز قبايل بني تميم و عبد القيس زير نفوذ ايران بودند، در حيره نيز تنوفيان بر بخش بزرگي از...
دانلود رایگان کتاب رستاخیز مردگان العضیف pdf نسخه فارسی عربی وانگلیسی بعلاوه فیلمی مستند ازکتاب اصلی
معرفی کتاب:رستاخیز مردگان العضیف ترجمه شده نسخه فارسی عربی وانگلیسی
(رستاخیز مردگان العضیف)کتاب نکرونومیکون ( آخرت مردگان ) و یا کتاب دیوانه کننده القابی است که روی این کتاب نهاده اند.!! نام دیگرش ولی الضعیف است..!! مؤلف اصلی این کتاب فردی بدوی اهل شام به نام عبدل ال حضرت در سال ۶۹۹ تألیف شده است.!! (رستاخیز مردگان العضیف)پس از آنکه کتاب بدست ال حضرت به آخر رسید.!! تن تکه تکه شده اش پیدا شد...!! دلیل و شیوه قتل نامعلوم بود..!! کتاب اصلی (نمونه دیگری از این کتاب توسط اچ پی لاو کرفت نوشته و در ژانر هراس-ترس-بیم روانه بازار شد) شامل ۷ جلد است..!! و در پیوستگی با آینده بشریت پیشگویی هایی در آن گنجانده شده است..!! بنا به ادعایی تعدادی از پیشگویی های نوستر آداموس اقتباس از این کتاب است...!! مدرکی از سال ۱۴۸۷ بدست راهب وارمیوس بر جای مانده است..!! او بر پایه این نوشته به کتاب بسیار خطرناکی اشاره میکند...!!(رستاخیز مردگان العضیف) این کتاب مرموز خواننده را به شدت تحت تاثیر خویش قرار می دهد..!! وارمیوس در احد سایر از نوشته هایش میگوید : وقتی برگردان کتاب به دستم رسید.. چندی از آن را مطالعه کردم و بی درنگ آنرا در اثیر سوزاندم..!" چون حقایقی در آن فاش میشود که هنوز هیچکس برایش حاضر نیست..!! به موعد زیاد زیادی برای درکش محتاجیم! اما برگردان ای که راهب واریوس ادعا میکرد در اثیر سوزانده است.(رستاخیز مردگان العضیف)سال ۱۵۸۶ در پراگ یکبار سایر پیدا شد..!! ولی در دستان فردی که همه او را به عنوان جادوگر میشناختند..!! دکتر جان دی و دستیارش ادوارد کلی ، بنا به شایعه ها این دو بعد از پیدا کردن این کتاب کوشش در زنده داشتن مردگان کردند.!! کتاب سپس بوسیله فردی کلکسیونر به اسم الیاس اشمول به کتابخانه بودلین آکسفورد هدیه داده شد.!!(رستاخیز مردگان العضیف)از این کتاب دو نسخه سایر در کتابخانه های موزه بریتانیا و واتیکان موجود است.!!(رستاخیز مردگان العضیف)نسخه کتاب نکرونومیکون کتابخانه بودلین در سال ۱۹۳۴ مفقود الاثر شد.!! گفته میشود ( هیتلر به دلیل علاقه زیادش به متافیزیک به نحوی این کتاب را توسط آورد) و بعد متعلق به دیگر ردی متعلق به نسخه در دست نیست.!!(رستاخیز مردگان العضیف)نسخه موجود در موزه بریتانیا در سنه ۱۹۴۰ از فهرست خارج و به انبار منتقل شد. سپس همراه جواهرات سلطنتی خانواده پادشاهی در گالر قلعه حفاظت شده پیمان گرفت..!(رستاخیز مردگان العضیف)آنچه این کتاب را خطر ناک جلوه میدهد.(رستاخیز مردگان العضیف)تنها دسته شیدا کننده آن یعنی تقسیم صدمات_فیزیکی نیست ؛ بلکه حقایق نوشته شده در کتاب آنقدر بی پرده و بی رحمانه است.(رستاخیز مردگان العضیف)که مایه فرو ریختن همگی اعتقادات و ذهنیت فرد در ارتباط با حیات میشود و فقط برای انسانی که کتاب را مطالعه میکند ابهام و یک هیچ کبیر به ارمغان می آورد.(رستاخیز مردگان العضیف)یعنی اگر فرد از خواستن این کتاب به حد جنون نرسد. مجبور است در بی هدفی و پوشیدن مطلق زندگی کند..!!(رستاخیز مردگان العضیف)
نام کتاب:العضیف(نایاب)
نويسنده:عبدل ال حضرت
تعداد صفحات:432عربی
97صفحه نسخه فارسی
123صفحه نسخه انگلیسی وبعلاوه فیلمی مستند ازکتاب اصلی
ا ا اقتصاد و جهانگردي Economic and اقت اقتصاد و جهانگردي Economic and Tourism صاد و جهانگردي اقتصاد و جهانگردي Economic and Tourism تص i«اقتصاددانان معمولاً منابع را به منابع آزاد (يعني به قدري فراوانند كه براي تخصيص آنها به هيچ ساز و كاري نيازي نيست) و منابع كمياب (يعني منابعي كه عرصه آنها در قياس با تقاضاي بالقوه، محدود است )تقسيم مي كنند.منابع كمياب را به نوبع خود مي توان به ) :(Norton,1984) صورت زير طبقه بندي نمود منابع طبيعي ـزمين ،معدن،آب و منابع زيست شناختي منابع كار ـكار انسان، و“ كارآفريني” منابع سرمايه اي ـ افزايش ساير منابع به دست انسان مطالعات اقتصادي اكثراً به بررسي تصميمات مربوط به توليد و تخصيص اين منابع كمياب مي پردازند (بول،1991: 26 -27) .» هر جامعه اي،تصميمگيري درباره تخصيص منابع را در چند سطح انجام مي دهد .يك كشور مي تواند يك نظام سياسي را اتخاذ كند كه داراي روش شناسي تخصيص منابع باشد؛مانند قيمتگذاري از طريق بازار در اقتصاد سرمايه داري يا برنامه رزي متمركز در اقتصاد كمونيستي .در نظام اول ،تصميمات ملي يا منطقه اي ،عامل تخصيص منابع بين فعاليتها و كاربردهاي اقتصادي مولد و نامولد است.براي مثال ،دولت ،صاحبان صنايع وگروههاي فشار درباره قطعه زميني مذاكره مي كنند، كه يا براي فعاليتهاي مدني،كشاورزي و جهانگردي قابل استفاده است يا بصورت طبيعي حفظ شود (از نظر اقتصادي،نامولد باقي بماند).در سطح صنعت،بنگاهها بر سر منابعي رقابت مي كنند كه كم و بيش مختص آن صنعت است.براي مثال،هتلداران و صاحبان رستورانها شايد با استفاده از پيشنهاد اغواكننده پرداخت حقوق بيشتر براي استخدام آشپزهاي خوب ـ«منابع كار ماهربراي تهيه غذا»ـ رقابت مي كنند.حتي درون يك فعاليت مولد،رقابتي در تقاضاي منابع كمياب وجود دارد و چگونگي تخصيص اين منابع بايد روشن شود.براي مثال،آيا اداره ملي جهانگردي بايد
بررسی پیشینه پژوهش در این خصوص جستجو به عمل آمد که به پایان نامه ای با عنوان نقش نیروی انتظامی و مردم در توسعه صنعت جهانگردی و ایرانگردی توسط مصطفی فیروزگر دانشجوی دوره دافوس دانشگاع علوم انتظامی در سال 1374 به عمل آمده بود که مطالعه و از برخی از مطالب آن در این تحقیق استفاده شده است. همچنین مقاله ای تحت عنوان جهانگردی، امنیت و توسعه توسط دکتر علی رحیم پور در دی ماه 1380 ارائه شده که در بحث امنیت ملی و توریست از آن استفاده شده که در این مقاله بیشتر به مسأله تأمین امنیت برای توریست جهت جذب هرچه بیشتر آن اشاره شده است. روش تحققی با حمد و سپاس ایزد منان که با الطاف بیکرانش این توفیق را ارزانی داشت که تحقیق حاضر که حاصل تلاش یک ترم تحصیلی است آماده ارائه گرددس. به دلیل عدم دسترسی اسان به آمار موجود و توریست ها و موضوع ارائه شده که از طریق پرسشنامه امکان دسترسی به هدف مورد نظر وجود نداشت و کار میدانی را مشکل می کرد، روش تحقیق به صورت کتابخانه ای می باشد. در این روش سعی شده تمام منابع موجود گردآوری و مطالعه گردد. علاوه بر این از سایتهای اینترنتی و بولتنهای ارائه شده توسط دفتر برنامه ریزی آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی و همچنین مقالات و پایان نامه های موجود و کتابخانه این سازمان برای کامل شدن موضوع استفاده شده است. ضمناً لازم به یادآوری است به صورت جداگانه با مسئولین مربوطه اداره کل اتباع خارجه و سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی به منظور تکمیل و به روز کردن اطلاعات مصاحبه هایی صورت گرفت که در تحقیق ارائه گردیده است. انگیزه های جهانگردی وانواع جهانگرد انگیزه های جهانگردی مسئله جهانگردی و سیاحت که از دیرباز مورد توجه بوده است. اساساً برای ارضای حس کنجکاوی، کسب اطلاعات، آگاهی و کشف راز آفرینش، تفحص در اموال مردم سرزمین های دیگر با وجود جاذبه های طبیعی و مصنوعی، آثار و بناهای تألیفی و باستان، اماکن مقدسه...
اتحاديه جماهير شوروي و بيش از آن روسيه تزاري بزرگترين واقعيت ژتوپلتيكي ايران در قرون اخير بوده اند به طوري كه هيچ قدرت خارجي نتوانسته به ايران حمله كند وايران را شكست دهد و خاك آن را اشغال كند و قدرت خود را به آن اعمال كند مگر روسيه تزاري و هيچ كشوري به اندازه روسيه قلمروهايي از خاك ايران را به اشغال خود در نياورده
در دو قرن گذشته با گسترش سلطه طلبي روسيه مناسبات ايران با آسياي مركزي كه همواره با مناسبات فرهنگي وتاريخي همراه و هماهنگ بوده شدت محدود شده به طوري كه ، اواخر قرن 19 كه به فتوحات نظامي روسيه تزاري آغاز بخشهايي از خاك ايران را اشغال وتجزيه نمود به گونه اي موثر مناسبات ايران به اين منطقه محدود يا مسدود شد
با پايان گرفتن جنگ سرد در اوايل دهه 90 جهان شاهد تحولات شگرفي بود كه تحولات عظيمي در موقعيت ژنوپلتيكي جهان بوجود آورد نقطه اوج اين تحولات فرد پاشي اتحاد جماهير شوروي و تشكيل 15 كشور جديد بود كه در اين ميان حوزه ژئوپلنيكي در ميان مازندان به جهت موقعيت جغرافيايي و ذخاير غني نفتي و گاز واستقلال كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز از هميت ويژه اي برخوردار هستند به علت شرايط خاص و كاملاً جديد اين كشورها از همان آغاز براي شناخت اين تغييرات در كشورهاي سراسر جهان به خصوص ايران اشتياق زيادي به وجود آمد و با اعلان استقلال كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز و انحلال اتحاديه جماهير شوروي در سال 1991 مناسبات اقتصادي سياسي فرهنگي ايران همسايگان شمالي وارد دوره تازه اي شد
فصل اول فروپاشي جماهير شوري
فروپاشي اتحاد جماهير شوري، باعث ايجاد يك خلاء قدرت در نظام دو قطبي جهاني و تفسير وضعيت در نظام ژئوپليتيكي منطقه شد اين تغيير وضعيت براي ايران كه در همسايگي قدرت شرق قرار داشت بسيار حائز اهميت و شدت بيشتري بود در حال حاضر ايران به لحاظ همسايگي با قدرت متلاشي شده و نيز مجازات با آسياي ميانه كرچه از لحاظ فيزيكي و موقعيت مرزها تغييري نكرده لذا به جهت تشكيل جمهوري هاي مستقل از حيث محتوايي دچار دگرگوني هاي ژئوپاتيكي زيادي شده و حيطه عمل بيشتري پيدا كرده است. و نيز از طرفي سابق بر اين به لحاظ همين همسايگي با قدرت شرق در استراتژي غرب داراي اعتبار خاصي به عنوان حلقه مهار كمونيست و شوروي بوده كه پس از فروپاشي شوري اين اعتبار و ارزش ژئو استراتژيك خود را از دست داده است.
به جهت عقب رفتن و دور شدن مرزهاي روسيه تهديدات ارتش روسيه نيز از مرزهاي ايران برداشته شده و گرچه كماكان ايران در مقابل روسيه ضعيف است ليكن در مقابل كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز قدرتمنديه نظر مي رسد كه فرصتهاي جديدي به دست مي دهد و دولت ايران مي تواند با بهبود بخشيدن و گسترش روابط سياسي فرهنگي اقتصادي با اين كشورها موقعيت امنيتي خود را بهبود بخشيده و در راستاي توسعه زير ساختار هاي اقتصادي خود درصد قابل توجهي از بازار منطقه را در اختيار بگيرد كه نخستين اصل در برقراري روابط سالم ودوستاه ميان كشورها آشنايي آنها با توانائيها و تنگناهاي اقتصادي اجتماعي و سياسي و فرهنگي است.
خلاء قدرت ايجاد شده در منطقه ، رقابتهاي مراكز قدرت جهاني را به دنبال منابع استراتژيك خود داشته است.
استان گلستان
اين استان با مساحتي قريب 203807 كيلومتر مربع در شمال شرقي ايران واقع شده
شهرهاي گرگان و گنبد از قدرت تمدن چند هزار ساله برخوردارند در طول تاريخ چندين بار مورد تاخت وتاز و هجوم اعراب مغول و تيموريان قرار گرفته است در گنبد و بندر تركمن و گوميشان و مراوه تپه طوايف مختلف تركمن سكونت دارند كه صاحب نژاد خاصي هستند(صفوي 1379)
براساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1385 جمعيت استان بالغ بر ؟ تو مي باشد؟ درصد در نقاط شهري و ؟ درصد در نقاط روستايي و ؟ درصد غير ساكن هستند مركز استان شهر گرگان داراي ___ تو جمعيت است.
بندر تركم گوميشان و مراوه تپه طواف مختلف تركمن كه اكثر آنها از سر طايفه كوكلان جعفرياي و آقاباي مي باشند سكونت دارند.
بررسي مواضع حكومت خود گردان كردستان عراق نسبت به ايران،تركيه و آمريكا
این متن شامل 12 صفحه می باشد
«در پي جنگ اول خليج فارس وايجاد منطقه ممنوعه پروازي در شمال عراق كه كردهاي مقيم اين ناحيه را از حملات هوايي رژيم صدام مصون مي داشت،كردهاي عراق،به رغم اختلافاتي كه بين خود داشتند،توانستند دولت خود گرداني را در اين منطقه تأسيس كنند.آنها اينك اميدوارند كه بتوانند با تأثير گذاري بر تدوين قانون اساسي جديد عراق،سيستم حكومت فدرال را بر اين كشور حاكم كند تا در سايه نظام فدرال،بتوانند دولتي مستقل و البته در چارچوب كشور عراق تشكيل دهند.تشكيل دولت فدرال كردستان،با 4 الي 5 ميليون جمعيت هر چند كه در قالب كشور عراق خواهد بود،هرگز براي تركيه كه 10 الي 15 ميليون كرد را در خود جاي داده است قابل تحمل نخواهد بود چنانچه آنكارا تاكنون نيز بارها به اين موضع تأكيد كرده است.»1
«اهميت استراتژيك و سوق الجيشي مناطق كرد نشين كشور،جايي كه با دو كشور رقيب و گاه متخاصم يعني عراق و تركيه هم مرز بوده و البته آن سوي مرز آن دو كشور را هم كردها دربرگرفته اند،بر كسي پوشيده نيست.
كردها اگر نه يكي ازاصلي تري آريايي تبارها و اقوام ايراني،لااقل بخشي از آريايي تبارها و ايرانيان ساكن در اين سرزمين و البته كشورهاي مجاور مي باشند.
همين تفاوت هاي عميق فرهنگي،زباني،تاريخي،آداب و رسوم و هويت كردها با اعراب و تركها در عراق و تركيه،موجب گرديده دول حاكم بر اين كشورها غير انساني ترين و وحشيانه ترين برخوردها را با آنان در جهت هويت زدايي از كردها عملي نمايند.گذشته از بمباران شيميايي،ميكروبي و كشتار دسته جمعي در تركيه و عراق كه انعكاس جهاني هم يافته و تخريب روستاها،كوچاندن اهالي از مناطق كردنشين به عرب نشين يا ترك نشين،حتي لفظ "كرد" هم به كار بردنش جرم محسوب مي گردد.
تأسيس دو دولت عراق و تركيه پس از شكست عثماني در جنگ اول جهاني،همزمان است با تحركات سياسي در مناطق كردنشين اين دو كشور،چرا كه معاهده شور كه در آن برخي حقوق را براي كردها به رسميت شناخته بود،به سرعت توسط مصطفي كمال در تركيه و انگليسيها در عراق زير پا گذارده شد.
قرار گرفتن مناطق كرد نشين مابين تركيه،عراق،سوريه،ارمنستان و ايران،گذشته از اين دولتها،برخي رقيبان منطقه اي و فرامنطقه اي را متوجه اهميت استراتژيك كردها نموده است.حضور نمايندگان(نظامي،سياسي و يا جاسوس)كشورهايي نظيرآمريكا،انگليس،شوروي سابق و اسرائيل در ارتباط با اوضاع اين مناطق همواره مورد تأكيد قرار گرفته است.
رقابتهاي قومي در شمال و جنوب و مركز عراق هم از ديگر ابعاد پيچيدگي قومي در اين كشور بحران زده است.شيعيان عرب،سنيان عرب و كردهاي اكثرا سني،طرفين اين رقابت مي باشند كه بعد مذهبي براي شيعيان عرب و تاريخ و فرهنگ مشترك براي كردهاي شمال موجبات نزديكي آنها به مردم ايران را فراهم مي سازد.اما از ديگر سو وجود كردها براي حفظ سلطه اهل سنت بر حكومت هم اهميت داشت.
نگاه سيطره جويانه و مداخله جويانه تركيه نسبت به مناطق كرد نشين شمال عراق و حتي بيش از آن تا موصل به واسطه وجود ذخاير نفتي و گاه به بهانه حمايت ازاقليت تركمن ساكن در كركوك و حوالي آن از ديگر ابعاد پيچيدگيهاي اوضاع و احوال منطقه خصوصا در شرايط موجود مي باشد.
پس از جنگ 1991 آمريكا و متحدانش عليه دولت صدام حسين و خيزش مردمي ساكنان كرد شمال و شيعه جنوب عراق و حمله ارتش عراق به كردها و شيعيان،بخشي از شمال و جنوب عراق به عنوان مناطق امن از سوي دولت آمريكا و انگليس مورد حمايت قرار گرفت.و متعاقب آن مناطق كرد نشين شمال عراق مابين دو گروه معارض و رقيب عراقي يعني اتحاديه ميهني كردستان عراق به رهبري جلال طالباني و حزب دموكرات كردستان عراق به رهبري مسعود بارزاني تقسيم گرديد و دولت عراق از اعمال قدرت در اين مناطق بازماند.»2 و حال اين مسائل در اين تحقيق قابل بررسي است:آيا احزاب كردستان موفق به ايجاد كردستان بزرگ مي شوند؟اين احزاب چه ديدگاه هايي نسبت به ايران،آمريكا و تركيه دارند؟ايران،امريكا و تركيه نسبت به اقدامات كردها چه عكس العملي را نشان مي دهند؟و...
طرح نظري تحقيق:
امروزه مسئله كردستان يكي از مهمترين مسائل روز است.امنيت كردستان عراق نسبت به ساير مناطق عراق كه تنها محصول حضور آمريكا در اين چند سال بوده است،با حمله تركيه به خاك كردستان عراق به خطر افتاده است.از طرف ديگر مسئله استقلال كردستان و ساخت كردستان بزرگ است؛كه اين اقدام تماميت ارضي سه كشور ايران،تركيه و سوريه را تهديد ميكند.اما كردستان بعيد است كه بتواند به استقلال برسد زيرا محصور در سه كشوري است كه با استقلال كردستان بزرگ مخالفند.با اوج گيري تنش در مرزهاي تركيه وعراق مبني بر حمله ي تركيه براي از بين بردن نيروهاي تروريستي پژاك رهبران كردستان عراق خواهان مداخله جهاني شدند.آمريكا نيز مخالف حمله تركيه بود و اين اقدام را مغاير با تحقق اهداف تركيه ميداند.از طرف ديگر اسرائيل نيز از اين موقعيت استفاده كرده و در صدد جلب كردن حمايت كردها نسبت به خود است.حال در اين تحقيق تأكيد بيشتر بر مواضع حكومت خود گردان كردستان عراق نسبت به ايران،آمريكا و تركيه است.
پيشينه ي تحقيق:
اقليم كردستان يا كردستان عراق يك واحد سياسي در شمال شرقي ميانرودان در خاورميانه است كه امروزه بخش شمالي عراق امروزي است.كردستان عراق از شرق با كردستان ايران از شمال با كردستان تركيه و از غرب با كردستان سوريه هم مرز است.پايتخت آن اربيل است و ساختار سياسي ان دموكراتيك است.
نام كردستان از تركيب دو واژه كرد و پسوند مكاني ستان گرفته شده است كه رويهمرفته به معني سرزمين كردها است.بنا بر قانون اساسي عراق نام اين منطقه اقليم كردستان است.
منطقه امروزي كردستان عراق در دوران باستان بخش اصلي امپراتوري آشور را تشكيل مي داد.در دوره هاي بعدي اين منطقه بخشي از امپراتوري هاي هخامنشي،سلوكي،اشكاني و ساساني گشت.
تمام كردستان تا سال 1514 ميلادي يكي از ايلات ايران بود.در جنگ چالدران كه بين نيروهاي شاه اسماعيل صفوي و سلطان سليم اول عثماني در سال 1514 ميلادي انجام گرفت بر اثر شكست ايران،بخشي از كردستان از ايران جدا شد و نصيب عثماني گرديد.
امپراتوري عثماني سالها چون ابر نيرويي بر گوشهاي از جهان در بر گيرنده ي سرزمينهاي عربي،آسياي صغير،بالكان فرمان راندند تا اينكه با پايان جنگ جهاني اول و نابودي امپراتوري عثماني متصرفات آن تدريجا مستقل گرديدند.
اقليم كردستان در سال 1970 و در پيماني ميان حكومت وقت عراق و رهبران كرد عراق تشكيل شد.
پس از جنگ كويت و عراق و وضع ممنوعيت پرواز عراق به بالاي خط 23 درجه در سال 1991 كردهاي عراق عملا توانستند حكومت خود را تأسيس نمايند و با حل اختلافات گروهي و قيام عليه حكومت بعث حكومت منطقه را به عهده گرفتند.كردها اين خيزش را"راپه رين"مي نامند.پس از ده سال و با حمله مجدد امريكا به عراق در شمال وشمال شرقي عراق كه به كردستان عراق معروف است كردها حكومت خود مختار در جمهوري فدرال عراق به طور رسي تشكيل دادند.در سال 2005 و 2006 نيز رياست جمهوري و وزارت امور خارجه عراق توسط كردها اداره مي گردد.»3
جلال طالباني استقلال كردستان را ناممكن مي داند و مي گويد:
"فرض كنيم كه ما اعلام استقلال كرديم .عراق،ايران،سوريه و تركيه نيازي ندارند كه با ما جنگ كنند.اگر اين كشورها مرزهايشان را ببندند و جلوي عبور و مرور ما را بگيرند،ما چگونه به زندگي ادامه دهيم؟"
پرسش آغازين:
حكومت خودگردان كردستان عراق نسبت به ايران،تركيه و آمريكا چه موضعي دارد؟
پرسش هاي فرعي:
1-واكنش رهبران كردستان عراق به تصميم تركيه چيست؟
2-مقام دولت منطقه كردستان عراق چه راهكاري را براي توقف حملات تركيه خواستار شد؟
3-ايران و آمريكا چه موضعي را نسبت به تركيه دارند؟
4-آيا كردستان عراق فلسطين بعدي مي شود؟
5-اوضاع اقتصادي كردستان عراق در حال حاضر چگونه است؟
6-هدف آمريكا از ارائه پيشنهادي مبني بر تقسيم تمامي كشورهاي شرق نزديك و شرق ميانه بر بنياد قومي چيست؟
7-دولت بوش چه استدلالي عليه استقلال كردها دارد؟
فرضيه ها:
1-به نظر مي رسد كه«همزمان با اوج گيري تنش در مرزهاي تركيه با عراق و موافقت پارلمان تركيه براي عبورارتش اين كشور از مرز جهت حمله به نيروهاي پ.ك.ك رهبران كردستان عراق خواستار در پيش گرفتن راه گفتگو شدند.»4
2-به نظر مي رسد كه« مقام دولت كردستان عراق مداخله جهاني براي توقف حملات تركيه را خواستار شد.
مقام معظم رهبری در دیدار خود با دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سخنان مهمی ضمن تبیین تفاوت دیدگاه مبانی غرب و اسلام نسبت به انسان و وظایف فردی و اجتماعی او، لزوم بازشناسی الگوی توسعه و مدل مورد نیاز برای پیشرفت کشور را مورد تأکید قرار دادند و تصریح کردند: پیشرفت کشور تنها بر اساس الگوی اسلامی - ایرانی امکانپذیر است و مهمترین وظیفه نخبگان اعم از دانشگاهی و حوزوی تنظیم نقشه جامع پیشرفت کشور براساس مبانی اسلام است.
آیتالله خامنهای با اشاره به دو دیدگاه و گرایش غلط نسبت به تحول و پیشرفت افزودند: یک دیدگاه مربوط به جریانی است که از نام توسعه و پیشرفت سوءاستفاده و تحت این شعار زیبا، خیانتها و ظلم های فراوانی را در حق بشریت روا کرده است.
مقام معظم رهبری، وابستگی کشور به غرب در دوران قاجار با عنوان پیشرفت، مقابله جریان انگلیسی مشروطه با رهبران واقعی مشروطه تحت عنوان تحول خواهی، دیکتاتوری سیاه رضاخان و حکومت استبدادی محمدرضا پهلوی با شعار ترقی و اصلاح، استعمار ملتها با نام پیشرفت ملتها و ارمغان ناامنی و کشتار از جانب امریکا برای مردم عراق و افغانستان با شعار پیشرفت، دنیای آزاد و دموکراسی را نمونههای بارزی از سوءاستفاده از نام توسعه برشمردند و خاطرنشان کردند: دیدگاه غلط دوم نسبت به پیشرفت، جریانی است که با هرگونه تحول و نوآوری مخالفت میکند.
ایشان با تأکید بر اینکه بحث درخصوص الگوی پیشرفت به معنای تصمیم برای شروع پیشرفت در ایران نیست افزودند: ملت ایران از سالها قبل و با آغاز نهضت اسلامی مسیر پیشرفت خود را آغاز کرده است و تشکیل نظام اسلامی در ایران بزرگترین و شگفت آورترین تحول و پیشرفت در ایران بود زیرا یک حکومت کودتایی، مستبد و موروثی به یک حکومت مردمی واقعی تبدیل شد.
بيست عامل عقبماندگي ايرانيان
گزارش سخنراني مصطفي ملكيان در صد سال اخير كساني كه درباره مشكلات جامعه سخن گفتهاند و مطالعه كردهاند معمولا مجموعه علل و عواملي كه باعث اين همه مشكلات علمي و مسائل نظري براي جامعه شده است و بيچارگي و بدبختي جامعه ما را بيشتر در سه محور كندوكاو كردهاند. اولين محور مداخله كشورهاي خارجي، استعمار و انواع و اقسام سلطهطلبيها بوده است. دومين نكته رژيمهاي سياسي حاكم و مساله سوم تلقي مردم از دين بوده است. اين سه عامل تاكنون بيشتر مورد تاكيد بوده است و بسته به ديدگاههاي مختلف بر يكي از اين عوامل بيشتر تاكيد شده است. اگرچه معمولا كسي هم نيست كه دو عامل را انكار كرده باشد. اما مسالهاي كه مهمتر از اين سه عامل است وضع فرهنگي مردم است. به تعبير ديگر آسيبشناسي فرهنگي مردم ايران و اينكه به لحاظ فرهنگي چه امور نامطلوبي در ذهن و ضميرشان راسخ شده است. بنابراين سخنان من به معناي انكار سه عامل ديگر نيست. ولي تاكيد بر اين است كه مهمتر ازآن نگرشهاي فرهنگي ماست. در باب نگرشهاي فرهنگي هم من يك تفسير دوگانه دارم. من معتقدم وقتي گفته ميشود كه از ماست كه بر ماست و اينكه گفته ميشود ما بايد از درون تغيير كنيم دو نوع تغييركردن مراد است كه من به يك نوع آن ميپردازم. گاه وقتي گفته ميشود كه ما بايد عوض شويم يعني تا ما رفتار اخلاقي سالمي نداشته باشيم وضعمان بهبود پيدا نميكند و اين نكته گفته ميشود كه سود سرانجام و بالمعاد همه در اخلاقي زيستن است. اين اخلاقي زيستن يكي از دو بخش مطلب محل اشاره من است. اما وضع فرهنگي به بحث اخلاقي ما بستگي ندارد و به يك سري نگرشهاي ذهني هم بستگي دارد و من ميخواهم به اين نگرشهاي ذهني بپردازم. نگرشهاي ذهني اموري هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه در ما راسخ شدهاند و ما در همه كنشها و واكنشها تحتتاؤير اين نگرشها هستيم كه لزوما جنبه اخلاقي هم ندارد و براي تغيير آنها نبايد رفتار اخلاقي ما تغيير كند. برعكس اين نگرشها هستند كه اخلاق ما را به سمت ناسالمي ميكشند. ميشد اين نگرشها را تحت عنوان جامعهشناسي قوم ايراني بحث كرد. اما موضوع بحث من درباره جامعهشناسي ايران معاصر نيست. به تعبير ديگر من به اين بحث نميپردازم كه شاخهاي از روانشناسي، روانشناسي اقوام است و شاخهاي از جامعهشناسي و روانشناسي مربوط به اقوام است. بنابراين سخنان را نبايد در عداد كتاب روح ملتهاي زيگفريد يا نوشته مرحوم بازرگان كه گفتند زيگفريد به روح ملت ايران نپرداخته و من به روح ملت ايراني ميپردازم تا نوشته كاملتري ميشود قرار داد.
شناخت ایستایی مارکس دقیقاً به فرآیند کار در جامعه برمی گردد به همین دلیل هم بایستی فرآیند کار در ارتباط با لایه بندی و قشربندی بررسی کرد . طبق بحثهای گذشته ، جامعه طبقاتی حاصل جدل دو نیرو است : یکی نیروهای کار و یا نیروهای تولیدی و دیگری ارتباط روابط تولیدی . به عبارت بهتر ، تضاد اساسی که مبنای تئوری تفکرهای مارکس را تشکیل می دهد نه در میان طبقات ، بلکه میان دو قسمت از عناصر فرآیند کار یعنی نیروهای تولیدی و روابط تولیدی رخ می دهد که جامعه نیز بر اساس این تضاد قشربندی می شود . پس برخلاف ظاهر تضاد اساسی در جامعه شناسی مارکس تضاد طبقاتی نیست بلکه تضاد بین نیروهای تولیدی و روابط تولیدی است که مهمترین تضادرکن اصلی سنن نظام اجتماعی را تشکیل می دهد . تضاد طبقاتی امری قانونی است که از برخورد جدل قطبی و تضاد میان نیروها و روابط تولیدی حاصل می شود . بنابراین وقتی مارکس می گوید تاریخ جوامع جهان تاریخ جنگ میان طبقات است این بدان معنی نیست که جنگ طبقات اصلی ترین نوع تضاد است بلکه طبقات استثمار شده و استثمارگر سمبولهایی از وجوه تقابل و همان در محور اصلی نیروها و روابط تولیدی هستند .
این ساده اندیشی است که در مورد عقاید مارکس ، تضاد را به جنگ طبقاتی محکوم نمائیم . نتیجه اینگونه ساده اندیشی این است که وجود دو جامعه اشتراکی اولیه و
بررسی اندیشه های انقلابی و اجتماعی مارکس
کمونیسم نهایی را از نظر دور بداریم زیرا در این دوران تاریخی دست کم از نظر مارکس هیچ طبقه ای موجود نیست . پس هر گاه در جامعه طبقاتی موجود نباشد تضاد هم به مراتب موجود نخواهد بود ، و لذا جدل تاریخ فرو می ماند . روشن است که مارکس در اندیشه خود به تضاد عمیق تر نیروها و روابط تولیدی اشاره داردکه در حقیقت مبین تضاد میان دو طبقه آرمانی است . معمولاً فرآیند ایجاد رشد و انحلال طبقات از قانون اصلی دیالکتیک مبتنی بر تضاد واقعی تری است استفاده می کند ؛ یعنی نمی توانیم قانون دیالکتیک مارکی را توضیح دهندة اصلی پویش و فرآیندهای تاریخ است را رها کرده است و تنها سمبلی از آن یعنی تشکیل طبقات را در نظر بگیرید . در اینصورت بسیاری از تحلیلهای اساسی مارکس با مشکل مواجه می شود . در واقع خطایی را که در مورد تبیین تضاد طبقاتی مارکس مرتکب شده از این است که نظام او را در خارج از قالب دیالکتیک اش بررسی کرده است . مارکس در پاسخ به این سئوالی که تضاد در جامعه نهایی چه خواهد شد ظاهراً نفی و اثباتی نمی کنند بلکه بحث را در اینجا راها کرده این کارها بر عهده جامعه شناسان آینده می گذارد و در مورد آینده کمونیسم نظری آشکار نمی دهد .
در چرایی این مسئله می توان گفت که خود مارکس شعور و حضور ذهن به این قضیه داشت که کار جامعه شناسان را به طور کلی کار علم فلسفه پیش بینی های این چنین دوره
بررسی اندیشه های انقلابی و اجتماعی مارکس
را برنمی گیرد . به این دلیل که در یک جمله زیبا می گوید .« تازه در جامعه کمونیستی تراژدی آزادی انسان شروع می شود .»
در جاهای دیگر نسبت به وقوع اشکال انقلاب تجدید نظر می کند و برای مثال تبدیل مصالحه آمیز سرمایه داری آمریکا و انگلیس به دولت های سوسیالیست بدون برقراری دیکتاتوری پرولتاریا ممکن می دهد پس مفهوم طبقه در ایستایی شناسی مارکس در درجه اول به معنی سنج آرمانی یک مفهوم دیالکتیکی است در شکلهای واقعی طبقات نیز شکل تضاد جدلی کلان و آرمانی بصورت های جزئی تر و اختصاصی تر در تاریخ جوامع بروز می کند .
نظریه مارکس دربارة طبقات اجتماعی
مارکس تاریخ را به چند دوره تقسیم می کند (مثلاً تمدن قدیمی ، فئودالیسم و کاپیتالیسم) . هر یک از این دوره ها با شکل تولید رایج در آن دوره متمایز می شود . ساختمان طبقاتی جامعه که از طبقات حاکم و محکوم تشکیل می شود ، همراه و بر اساس شکل تولید است. نزاع بین طبقات ، تعیین کننده ی روابط اجتماعی انسانها است . بطور اخص طبقه حاکم که موقعیتش مدیون تملک و تصاحب و کنترل وسایل تولید است ، تمام زندگانی اخلاقی و و معنوی مردم را هم به شیوه های موذیانه ای کنترل می کند . به نظر مارکس قانون و دولت ، هنر و ادبیات ، علم و فلسفه همه و همه به صورت کم و بیش مستقیم در خدمت منافع طبقه حاکم هستند .
بررسی اندیشه های انقلابی و اجتماعی مارکس
هر طبقه ای در دوره ای که انقلاب می کند از دو لحاظ مترقی است :
1- منافع اقتصادی طبقه ی جدید را با پیشرفت های تکنولوژیکی همراه می کند و سبب افزایش رفاه انسان می گردد.
منافع طبقاتی ضرورتاً نظریات آزادی خواهانه را علیه نهادها و موسساتی که پیشرفتهای تکنولوژیکی را کند می کردند ، بوجود می آورد . ولی وقتی که طبقات نوخواسته به صورت طبقه حاکم در می آیند ( مثل لردها ی فئودال و کاپیتالیست ها )نقشهای مختلف دیگری بازی می کنند . در نتیجه منافع اقتصادی آنها که در ابتدا موافق پیشرفتهای تکنولوژیکی بوده ، ایجاب می کند که با هر نوع تغییری که منافع آنها رزا به خطر می اندازد مخالف باشند . این طبقات با تثبیت وضع خود به عنوان طبقه حاکم از حالت قهرمانان مترقی به نمایندگان ارتجاع تبدیل می شوند . در چنین وضعی آنها بطور روز افزون در برابر هرز کوششی که در جهت تغییر سازمان اجتماعی و اقتصادی جامعه باشد و پیشرفتی در تکنولوژی بوجود آورد به مقاومت بر می خیزد . زیرا چنین تغییراتی موقعیت آنها ( طبقه حاکم ) را به خطر می اندازد . از این رو تنش هاو تصادمات و برخوردها بالاخره به تجدید سازمان انقلابی جامعه منجر می شود . مارکس و انگلس در توضیح این مطلب در مانیفست کمونیست می نویسند : ((... وسایل تولید و مبادله که به عنوان پایه رشد بورژوازی بکار گرفته شد در جامعه فئودالی بوجود آمد . با توسعه آنها
بررسی اندیشه های انقلابی و اجتماعی مارکس
2- سازمان فئودالی کشاورزی و صنعت ( تا حدی روابط فئودالی تملک ) دیگر نمی توانستند با نیروهای تولیدی ( که تا آنموقع توسعه یافته بودند ) رقابت کنند .
سرانجام آنها به صورت زنجیرها و موانعی درآمدند و مجبور به جدایی بودند و بالاجبار
انگيزه و هدف از جمعآوري ويژهنامهاي بهنام "عراق در آيينه مطبوعات دنيا" عبارت است از:
نخست: شناخت چالشها و مسائل دروني امريكاي جديد؛ پروژه قرن نوين امريكايي (1998، PNAC)
دوم: تسري اين پروژه و چالشها به كشور همسايهمان عراق.
سوم: دستيابي خوانندگان عزيز چشمانداز ايران به مطالب راهبردي مطبوعات جهان، پيرامون موضوعات يادشده با صرف كمترين وقت و هزينه و بازدهي بالا.
در اين ويژهنامه سعي شده بخشي از مطالب مطبوعات جهان، روحيابي و تلخيص شده و يا در بعضي موارد ترجمه كامل آن آورده شود. مثل هژموني امريكا (ريچارد ب. دوبوف)، ملاحظات الگور درباره عراق، استراتژي امريكا در خاورميانه (گيلبرت آكار)، آزادي و امنيت (الگور).
در ميان مسائل و چالشهاي موجود در عراق، آنچه كه به نظر من چشمگيرتر است، پارادوكس دموكراسي است؛ زيرا از يكسو آقاي بوش و همكاران نئوكان ايشان، خاورميانه دموكراتيك و دموكراسي در عراق را نويد ميدهند، ولي ازسوي ديگر طراحان جنگ و متفكران راهبردي امريكايي، دموكراسي در عراق را آشكارا مخالف منافع امريكا ميدانند:
1) ساموئل هانتينگتون 2) جورج سوروس 3) پل ولفوويتز 4) زبيگنيو برژينسكي 5) مادلين آلبرايت 6) جورج دبليو. بوش.
1ـ ساموئل هانتينگتون: استاد دانشگاه هاروارد، صاحبنظر در عرصه راهبرد، سياست و فرهنگ، تشثيرگذار در چند و چون سياست امريكا و نويسنده كتاب "برخورد تمدنها" كه در آن گسترش دموكراسي در جهان و احتمال رويارويي تمدن اسلامي و غرب را به تصوير كشيده است. طي گفتوگويي با آقاي آنتوني گيدنز (استاد مدرسه عالي اقتصاد لندن و تشثيرگذار در سياست دولت بلر) در تابستان 1382 كه برگردان كامل آن در اطلاعات سياسي ـ اقتصادي (فروردين و ارديبهشت 1383) آمده است، آشكارا ميگويد: "به گفته جولا پالومبارا(Joela Palombara) "دموكراتيزهشدن يعني غربيشدن." ايكاش اين درست بود، ولي حقيقت امر اين است كه دستكم در مناطقي از جهان اسلام كه انتخابات برگزار شده است، گروههاي بنيادگرا پيش افتادهاند. آنان تا اندازه زيادي نماينده افكارعمومي هستند. اگر ما بهزودي در عراق انتخابات برگزار كنيم، ترديد ندارم كه بنيادگرايان شيعه و سني پيش خواهند افتاد؛ بنابراين گرچه ما همه پشتيبان دموكراسي هستيم، ولي شايد نياز باشد كه در ترغيب پارهاي از كشورها به دموكراتيكشدن خويشتنداري كنيم."
و آقاي گيدنز هم در اين گفتوگو ميگويد: "مردم ديگر مانند گذشته شهرونداني منفعل نيستند، بلكه علاقهمندند كه در سرنوشت و زندگي خود فعال باشند. اين يكي از دلايلي است كه فكر ميكنم مباحث مربوط به فرايند دموكراسي در ديگر كشورها حتي نسبت به 10 تا 15 سال پيش متفاوت است. مقايسه عراق با آلمان و ژاپن پس از جنگ جهاني دوم نيز قياس چندان دقيقي نيست."
در سال 1789 ميلادي، در فرانسه، انقلابي روي داد كه معروف به “انقلاب كبير فرانسه” شده است. اين انقلاب را فراماسونرها و طرفداران ايدههاي بورژوازي رهبري كردند و در متن “پروتكلهاي صهيونيزم جهاني” آمده است كه: «ما اين انقلاب را “انقلاب كبير” ناميديم».
انقلاب فرانسه يك انقلاب ليبرال - بورژوايي بود. قبل از وقوع انقلاب و در زمان سلطنت لويي شانزدهم، فرانسه داراي يك مجلس طبقاتي بود و اشرافيت فئودال از مزاياي ويژهاي برخوردار بودند كه نمايندگان بازرگانان و سرمايهداران و صاحبان صنايع فاقد آن امتيازها بودند. در جريان انقلاب فرانسه، رهبري با سرمايهداران و بازرگاناني بود كه ايدههاي بورژوايي و عصر روشنگري را در سر داشتند و تحت شعار “برابري” خواهان حقوق برابر با اشراف و لغو امتيازات ويژة فئودالي بودند.
بورژوازي، ذيل شعار “آزادي”، محدود شدنِ قدرت سلطنت و گسترش نفوذ زرسالارانِ صاحب سرمايه (بازرگانان، رباخواران، صاحبان صنايع) را طلب ميكرد و تودههاي مردم كه اكثراً از دهقانان فقير و پيشهورزان خردهپا و گروه كمجمعيت كارگران صنايع تشكيل ميشد، در آرزوي لغو مالياتهاي فئودالي و عشريههاي اجباري به كليسا بودند. تودهها تحت هدايت افرادي مثل “ميرابو”، “مارا”، “دانتون”، “ربسپير” و تأثيرپذيري از ايدههاي فيلسوفان عصر روشنگري به ويژه افرادي مثل “ولتر” و “روسو” عليه سلطنت مطلقة لويي شانزدهم طغيان كردند و در 14 فورية 1789 “زندان باستيل” را كه نماد استبداد خاندان “بوربون” بود، ويران ساختند.
با عقبنشيني لويي شانزدهم، سلطنت مشروطه تشكيل شد و بورژوازي ليبرال، بخش عمدهاي از قدرت را به دست گرفت. در فاصلة سالهاي 1790 - 1792 قدرت غالباً در دست كلوپ سياسي “ژيروندَن”ها يعني نمايندگان سرمايهداري ليبرالِ خواهان سلطنت مشروطه قرار داشت. شاكلة كلوپ “ژيروندن”ها توسط فراماسونرها اداره ميشد و رهبران معروف آن “ميرابو” فراماسونر بودند. اينان در مجلس ملي فرانسه، قوانين بسياري به نفع سرمايهداران و به منظور بسط سكولاريسم به تصويب رساندند، اما فكر چنداني به حال تودههاي فقير دهقانان و كارگران نكردند. از اين رو موج اعتراضات اقشار فرودست، دوباره بالا گرفت و اينبار نمايندگان جناح تندرو و بورژوازي كه “ژاكوبن”ها ناميده ميشدند به قدرت رسيدند. ژاكوبنها نيز اكثراً فراماسونر بودند و رهبر آنها “ربسپير”، سخت تحت تأثير ايدههاي دموكراتيك “ژان ژاك رسو” قرار داشت. در قريب دو سال حكومت ژاكوبنها (1792 - 1794) در فرانسه، رژيم جمهوري اعلام شد و عليرغم شعارهاي بسيار در خصوص “حقوق بشر” و “آزادي”، دوران “ترور و وحشت” حاكم شد و نزديك چهلهزار نفر توسط جمهوري انقلابي مدافع حقوق بشر با گيوتين گردن زده شدند و دهها هزار نفر بازداشت و روانة زندانها شدند و جو اختناق شديدي پديد آمد.
در دوران ژاكوبنها اگرچه اصلاحات ارضي به نفع روستاييان انجام شد اما مشكلات معيشتي مردم اغلب ادامه يافت و حاكميت صاحبان سرمايه، جانشين حكومت فئودالها و اشراف گرديد. تودههاي فقير روستايي و شهري چون روند اوضاع را به نفع خود نديدند، از حكومت نااميد شدند و دست از حمايت از آن كشيدند و جناحي از سرمايهداري فرانسه كه از دست ژاكوبنها ناراحت بود در 27 ژوئيه 1794 (9 ترميدور) كودتايي عليه “ربسپير” و “ژاكوبنها” صورت داد و آنها را سرنگون و ربسپير را اعدام كرد.
نقش تاريخي انقلاب فرانسه كه توسط ژاكوبنها كامل گرديد، لغو امتيازات فئودالها و اشراف، برقراري حكومت سرمايهداران به جاي فئودالها، بسط سكولاريسم و زمينهسازي براي ايجاد يك نظام دموكراسي ليبرال در فرانسه بود كه تا سال 1794 ميلادي، تقريباً موفق به انجام همة اينها گرديد؛ هرچند كه انقلاب، روندي پرفراز و نشيب و بسيار خونين و پرنوسان را طي كرد.
انقلاب فرانسه به لحاظ ايدئولوژيك تجسم آرمانهاي ايدئولوژي ليبراليسم بود و به لحاظ اجتماعي توسط طبقة سرمايهداري فرانسه و به ويژه روشنفكران مدرنيست رهبري گرديد؛ هرچند كه سختيها و مشقات و تلفات انساني آن را تودههاي محروم روستايي و شهري متحمل شدند. انقلاب فرانسه به لحاظ ميزان تأثيرگذاري و سير حركت و ايدئولوژي ليبرال بورژوايي رهبري كنندة انقلاب و نيز نتايج و تبعات گستردة آن در فرانسه و سراسر اروپا، به مظهر و نمونة كلاسيك انقلابهاي مدرن تبديل گرديده است. با انقلاب فرانسه، ليبراليسم به صورت ايدئولوژي غالب و طبقة سرمايهداران صنعتي و تجاري و بانكداران به عنوان طبقة حاكم در فرانسه مطرح ميگردد و نظام فئودالي و سيطرة اشرافيت منسوخ ميگردد. انقلاب فرانسه به دليل ماهيت ليبرال - مدرن آن، خصلت سكولاريستي داشته و دارد و در تاريخ دويست سالة پس از انقلاب، روند كلي جامعة فرانسه به سمت...
در خلال نغمة جمهوري در ايران، اروپائيان و عده اي ديگر در كشورهاي خارجه مانند مصر و عراق و تركيه و غيره تصور ميكردند كه جنبش جمهوري خواهي در ايران طبيعي بوده و ملت ايران براي برقراري رژيم جمهوري واقعاً قيام و اقدام كرده است، لذا پاره اي از جرايد در اطراف نهضت جمهوري در ايران قلمفرسائي كرده مقالات و اخبار مختلفي راجع به اين نهضت انتشار مي دادند.
از جمله جرايدي كه در اين زمينه به بحث پرداخته روزنامه «لاپره مس» منطبعة پاريس مي باشد كه در تاريخ 32 مارس 1924 برابر دوم حمل 1303 خورشيدي (يعني درست مصادف با روز واقعة دوم حمل 1303 مجلس كه در جلد دوم بتفصيل از آن سخن رفته است) مقالة زير را كه حاكي از خبر حالت روحي و جسمي شاه در اروپا مياشد درج كرده است:
«در جوار جنگل «بولوني» در خيابان مالاكوف، در يك عمارت مخصوصي شاه ايران كه خلع شده[1] در نهايت عزلت و انزوا زندگي ميكند، خبر انقلاب ايران كه يك هفته قبل به او رسيد او را بشدت متألم نمود.
يك پيشخدمت بما گفت :« اينك اعليحضرت»
ما شاهرا يكسال قبل وقتي از پاريس عبور نمود و پيش از آنكه به لندن برود ديده بودم. اين ديگر آن جوان متبسم و مهربان كه چشم هاي تيز در صورت فربه داشت نيست. امروز شاه با پيشاني چين خورده و شانه هاي خم شده و زهر خند غم آلود به نظر من بقدر بيست سال پير شده است.
هر روز نزديك ساعت ده صبح شاه به همراهي پيشخدمت خود و يك پليس مخفي گردش مفصلي پياده در «بوادو بولوني» يا روي «بولوار» ها ميكند و يا اينكه با اتومبيل تا «اتوال» ميرود و آنجا پياده شده و در «شانزه ليزه» قدم ميزند. اين گردش اعصاب او را راحت كرده و غمش را تسكين ميدهد.
بعدازظهر شاه تلگرافات و گزارش هائي را كه از تهران ميرسد مطالعه نموده بعضي چيزها يادداشت ميكند و به مكاتيب متعدد كه از طرفدارانش دريافت ميدارد جواب ميدهد؛ ديد و بازديد نميكند و در منزل خود تنها صرف نهار مينمايد.
يكي از اطرافيان شاه به ما گفت:
اوضاع ايران خيلي مغشوش است و نميتوان گفت از اين مخمصه چه بيرون خواهد آمد. وليكن اتباع با وفاي جانشين داريوش هنوز نوميد نشده اند ...يك حركت ضد جمهوريت موجود است.
آيا شاه خيال دارد بطوريكه ميگويند به ايران بر گردد؟
نخير، عجالتاً شاه ميخواهد ملت خود را در انتخاب سرنوشت خويش حتي در حين ضلالت آزاد بگذارد. حضور شاه در ايران ممكن است توليد انقلاب جديدي كرده اسباب خونريزي بشود و شاه نميخواهد اين اتفاق بيفتد.
شاه ايران به حال ملت خود كه دچار جنگ داخلي هستند گريه ميكند. مملكت فرانسه كه مأمن پادشاه مخلوع است او را پذيرفته و تسلي ميدهد و شايد يك روزي بتواند يادگار شاديها و تجملات قصر تهران را از خاطر او محو نمايد.
وليكن يك خيالي نيز هست كه در اين اسام گراني نه فقط به تبعه است بلكه گريبان گير سلاطين نيز شده و آن عبارت از مسئله بودجه يوميه است. اطرافيان شاه از تأثيرات انقلاب حاليه در مورد حقوق سلطنتي نگرانند و اين ملاحظه بيش از پيش بر تشويش و اضطراب شاه مخلوع افزوده است.»
[1] -در اين موقع هنوز سلطان احمد شاه خلع نشده بود.
ميرزا ابوالقاسم فراهاني، فرزند الوزراء ميرزا عيسي، معروف به ميرزا بزرگ از سادات حسيني و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراك بود. در سال 1193 هجري قمري به دنيا آمد و زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و علوم متداوله زمان را آموخت.
آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با يك دوره بسيار بحراني از روابط روس و انگليس بر سر ايران. (نقل از تاريخ روابط سياسي ايران و انگليس، استاد سعيد نفيسي، ص 43) اما ايران به ظاهر نگراني نداشت چرا كه مردي چون قائم مقام، مصدر قدرت سياسي وحكومتي بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سياسي در حدي بود كه كسي قادر نبود از او باج بستاند.
قائم مقام همه ي اختياراتي را كه در نظام حكومتي به دست آورده بود، در راه خير و صلاح كشور به كار برد. اما اين شدت عمل و طرز حكومت نه در ميان عوامل درباري و حكومتي هواخواه داشت و نه به سوي سياست هاي دولتهاي استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود كه به طرزي ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سياست و ميهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.
جاي قائم مقام را به ميرزا عباس ايرواني معروف به حاجي ميرزا آقاسي دادند. او با نيرنگ و زاهد نمايي شگفتي، سراسر وجود شاه ابله و كودن را تسخير كرده بود.
دوره صدارت حاج ميزرا آقاسي يكي ديگر ازدوره هاي دشوار اجتماعي براي مردم ايران بود كه شكل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگي و ادبي ايران پس از شهادت قائم مقام به دليل رواج صنعت چاپ و تأسيس و گسترش روزنامه نويسي، گسترش سواد خواندن و نوشتن بين مردم و رفتن دانشجويان ايراني به اروپا تأسيس مدرسه ي دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان هاي اروپايي به تحول نثر فارسي و رواج ساده نويسي كمك كرد. در پي جنگ هاي ايران و روس آشنايي ايران با غرب بيشتر و بيشتر شد كه البته اين آشنايي با خود آگاهي همراه نبود و اين خود زمينه ي ايجاد تحولاتي در زمينه ي موسيقي، داستان نامه نويسي، نمايش و نقاشي و خوشنويسي شد.
مقدمه:
همواره مي خوانيم كه علماي قديم خود را متواضع و اهل عمل نشان مي داده اند. و كوشيده اند كه اصول اعتقادي اديان را به عصر و زمان نزديك كنند. و يا به تناسب روح زمانه و يا روح افكار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگي غالباً با نحوي غفلت مردماني كه مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.
در نيمه اول قرن سيزدهم هجري بعضي از كشورهاي غربي كه به اصطلاح پيشرفته تر بودند مثل انگليس و روسيه به طمع كشورگشايي چشم اميد به تصرف قسمتهايي از خاك ايران بسته بودند. در اين عصر مردان همچون قائم مقام فراهاني مانع رفته بيگانگان در ايران بودند. او از افرادي بود كه مي توانست ايران را به خوبي اداره كند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه ديري نپاييد حسادت بعضي از درباريان و مخصوصاً فتنه انگيزيهاي بيگانگان عاقبت شاه را بر وي بدگمان كرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ييلاق خانواده سلطنتي زنداني و پس از چند روز خفه كردند. بدين قرار به زندگي مردي از بزرگان در ايران پايان دادند. حال بايد به پژوهش پرداخت.
اوضاع سياسي- اجتماعي ايران پس از شهادت قائم مقام به كدام سمت و سوق گرايش پيدا كرد؟ (تجدد و دين زدايي در فرهنگ)
جاي قائم مقام را ميرزا عباس ايرواني معروف به حاجي ميرزا آقاسي دادند زندگي اين مجسمه سالوس و ريا را داستانهايي خنده آور سرشار كرده است او نيرنگ و زاهدنمايي شگفتي سراسر وجود شاه ابله و كودن را تسخير كرده بود.در تمام مدت سيزده سال صدارت حاجي، پادشاه ايران در حقيقت حاجي بود و محمد شاه علاوه بر آنكه به هيچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمايش حاجي مخالفتي نشان نمي داد، با وجود همه خطاها و خرابكاريهاي حاجي هر كسي هر چه در باب او مي گفت، علاوه بر آنكه نمي شنيدند، به تبعيد و آزار او مي پرداخت و چنين عقيده داشت كه حاجي هر چه بخواهد مي شود. و هر چه بكند عين صدابت مسئله بي جواب چنانچه مي گفت: اين دربار مرا حاجي نمي خواهد خوب بشود. از براي اينكه اين زخمها را در دنيا بكشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجي بخواهد خوب خواهد شد. (تاريخ ايران در دوره سلطنت قاجار ص 130)
حاجي در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتي به دست آورده بود كه براي اينكه پس از محد شاه در دام بازخواست نيفتد ثروت خود را به شاه جديد هبه كرد.
سال شمار زندگي:
1193 ه. ق: تولد در فراهان اراك.
1208 ه. ق: آغاز خدمت ديواني با شغل نويسندگي.
1216 ه. ق: سفر به عتبات عاليات و ديدار با پدربزرگ.
1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ايران و روس.
1219 ه. ق: اشتغال به شغل ديواني در نزد ميرزا شفيع صدراعظم.
1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس ميرزا نايب السلطنه».
1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بين ايران و روس.
1237 ه. ق: «مرگ ميرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.
1238 ه. ق: اعطاي لقب «قائم مقامي» و واگذاري كلية مشاغل ميرزا بزرگ به ميرزا ابوالقاسم.
1238 ه. ق: معاهدة صلح بين ايران و عثماني (تركيه امروزي) به تدبير «قائم مقام».
1241 ه. ق: كناره گيري قائم مقام از سياست.
1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ايران و روس.
1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس ميرزا.
1243 ه. ق: «معاهده ي تركمانچاي» بين ايران و روس به تدبير قائم مقام.
1244 ه. ق: قتل «گريبايدوف» سفير روس در ايران.
1249 ه. ق: مرگ «عباس ميرزا نايب السلطنه».
1250 ه. ق: مرگ «فتحعلي شاه» قاجار و جانشيني «محمدشاه»
1250 ه. ق: صدر اعظمي قائم مقام.
1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».
زندگي نامه قائم مقام فراهاني:
ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني(1193- 1251 ه. ق) از سياستمداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبيات در نيمه اول قرن سيزدهم هجري بود.
ميرزا ابوالقاسم فراهاني، فرزند سيدالوزراء ميرزا عيسي، معروف به ميرزا بزرگ از سادات حسيني و از مردم هزاره فراهان از توابع اراك بود. در سال 1193 هجري قمري به دنيا آمد و زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جواني به خدمت دولت درآمد و مدتها در تهران كارهاي پدر را انجام مي داد. سپس به تبريز نزد پدرش، كه وزير آذربايجان بود، رفت. چندي در دفتر عباس ميرزا وليعهد به نويسندگب اشتغال ورزيد و در سفرهاي جنگي با او همراه شد و پس از آنكه پدرش انزوا گزيد، پشتكاري شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامي را كه پدرش ميزرا بزرگ آغاز كرده بود، تعقيب و با كمك مستشاران فرانسوي و انگليسي سپاهيان ايران را منظم كرد و در بسياري از جنگهاي ايران و روس شركت داشت. در سال 1237 هجري قمري پدرش ميرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بين دو پسرش، ميرزا ابوالقاسم و ميرزا موسي، بر سر جانشيني پدر نزاع افتاد و حاجي ميرزا آقاسي به حمايت ميرزا موسي برخاست، ولي اقدامات او به نتيجه نرسيد و سرانجام ميزرا ابوالقاسم به امر فتحعلي شاه به جانشيني پدر با تمام امتيازات او نائل آمد و لقب سيدالوزراء و قائم مقام يافت و به وزارت نايب السلطنه وليعهد ايران رسيد و از همين تاريخ بود كه اختلاف حاجي ميزرا آقاسي و قائم مقام و همچنين اختلاف «بزيمكي (خودي)» و «اوزگه (بيگانه)» به وجود آمد. قائم مقام كه ذاتاً مردي بينا و مغرور بود با بعضي از كارهاي وليعهد مخالفت مي كرد، پس از يكسال وزارت در اثر تفقين بدخواهان به اتهام دوستي با روسها از كار بركنار شد و سه سال در تبريز به بيكاري گذراند. اما پس از سه سال معزولي و خانه نشيني، در سال 1241 هجري قمري دوباره به پيشكاري آذربايجان و وزارت نايب السلطنه منصوب شد.در سال 1242 هجري قمري فتحعلي شاه به آذربايجان رفت و مجلسي از رجال و اعيان و روحانيون و سرداران و سران ايلات و عشاير ترتيب داد، تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريباً عقيده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام برخلاف عقيده همه با مقايسه نيروي مالي و نظامي طرفين، اظهار داشت كه ناچار بايد با روسها از در صلح درآمد. اين نظر، كه صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه اي در مجلس انداخت و جمعي بر وي تاختند و او را به داشتن روابط نهايي با روسها متهم كردند. پس دوباره از كار بركنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه يافت و به شكست ايران انجاميد، تا در ماه ربيع الثاني سال (1243 هجري قمري) برابر با (نوامبر 1827 ميلادي) قواي روس به فرماندهي گراف پاسكوويچ تا تبريز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجويي كرد و با دستورهاي لازم و اختيار نامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود. ميرزا ابوالقاسم در كار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان كرد و در ضمن معاهده، تزار را حامي خانواده عباس ميزرا ساخت و پادشاهي را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر كرد. عهد نامه تركمنچاي در پنجم شعبان (1243 هجري قمري) برابر (21 فوريه 1828 ميلادي) به خط قائم مقام تنظيم و امضاء شد و قائم مقام كه خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و دوباره آن توضيحات لازم داد و شش كرور تومان غرامت را كه مطابق عهد نامه بايستي به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار ديگر به پشتكاري آذربايجان و وزارت وليعهد به تبريز مراجعت كرد. در اوايل سال 1249 هجري قمري نايب السلطنه براي رفع فتنه ياغيان افغاني عازم هرات شد و قائم مقام را نيز همراه برد. عباس ميرزا كه بيماري سل داشت، در مشهد بستري شد و فرزند خود، محمد ميرزا، را مأمور فتح هرات كرد، هرات در محاصره بود كه عباس ميرزا درگذشت و قائم مقام، كه جنگ را صلاح نمي دانست، با ياري محمد خان افغاني عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد ميرزا در ماه صفر سال (1250 هجري قمري) به تهران وارد شد و در همان ماه جشن وليعهدي او به جاي پدر برپا شد و وليعهدي ايران به فرمانروايي آذربايجان و قائم مقام به وزارت او عازم تبريز شدند.چندي نگذشت كه فتحعلي شاه در (جمادي الآخر سال (1250 هجري قمري) در اصفهان درگذشت. اين خبر به آذربايجان رسيد و محمدشاه قصد عزيمت به پايتخت را كرد. قائم مفام جهانگير ميرزا و خسرو ميرزا، دو برادر شاه...
حزب سياسي به مفهوم جمعيتهاي خاص داراي اهدافي ويژه كه منتج از شرايط عيني و ذهني ساختار نظام سياسي جامعه خويش باشند در سرزمين ما پيشينهاي چندان قوي ندارد و تنها به بعد از دوران مشروطيت برميگردد و آن هم به صورت منقطع و پاره پاره به طوري كه هرگاه استبداد مطلقه به اوج خود ميرسيد و يا بحران سياسي به وجود ميآمد اين احزاب متلاشي شده و يا تجزيه ميگشتند. در دوران استبداد پهلوي دوم به ويژه پس از شهريور ۱۳۲۰ما به گونهاي از احزاب برميخوريم كه از هيچ بستر عقيدتي و ايدئولوژيكي برخوردار نبوده و بدون اتكا به حمايت مردم تنها به دستور عوامل قدرت از بالا تشكيل ميشدند و وظيفهاي جز حفظ و تقويت قدرت سياسي حاكم نداشتند. اين احزاب از اجزاي ساختار سياسي و حكومتي عصر بودند كه به دفاع همه جانبه از قدرت و حكومت مركزي ميپرداختند و خود از وسايل استبداد داخلي بودند. اين دسته از احزاب در تاريخ معاصر ايران به احزاب دولتي معروف شدهاند. اين احزاب همه در سه چيز درباري، فرمايشي و غيرمردمي بودن اشتراك داشتند و در سه دوره در تاريخ معاصر ايران خودنمايي كردند.
دوره اول (حزب وطن يا ارادة ملي)
اولين حزب دولتي در ايران حزب وطن بود كه در سال ۱۳۲۲ش توسط سيدضياءالدين طباطبايي يكي از مسببين كودتاي 1299ش و از عوامل انگليس تشكيل شد. مكان حزب خيابان سعدي، نزديك مخبرالدوله در ساختمان باشكوهي كه از طرف صرافزاده، كارخانهدار معروف يزدي به او اهدا شد قرار داشت. از اعضاي اين حزب مظفر فيروز، سيدكاظم يزدي، برادران رشيديان، كورس بازرگان و حجازي مدير روزنامه وظيفه را ميتوان نام برد.
روزنامه رعد امروز ارگان اين حزب بود كه توسط مظفر فيروز اداره ميشد. اين حزب تا اواسط سال ۱۳۲۴ش به فعاليت ادامه داد.
بعد از يك سال اين حزب در بهمن 1323ش به حزب اراده ملي تبديل شد و تا سال ۱۳۲۵ ش به فعاليت ادامه داد. اين حزب با قدرت گرفتن قوام دشمن ديرين سيد ضياءالدين طباطبايي منحل شد.
حزب آريا
دومين حزب از احزاب دولتي حزب آريا بود كه توسط حكومتگران لشگري ايجاد شد. اين حزب شديداً به انگليس وابسته بود. از اعضاي مهم آن ميتوان به سرلشگر حسن ارفع، محمدهادي سپهر، سرلشكر محمود ارم، سرلشكر امينزاده، حسن اخوي، سرهنگ حسن منوچهري (بهرام آريانا) اشاره نمود. اين حزب به دليل تمايلات شديد ناسيوناليستي و ضدكمونيستي كه داشت تا دهة 30 به فعاليت ادامه داد.
حزب دموكرات ايران سومين حزب از اين دسته از احزاب است كه در 8 تير 1325ش توسط احمد قوام (قوامالسلطنه) نخستوزير وقت با شركت رجال و اشراف تشكيل شد. از افراد اين حزب ميتوان به مظفر فيروز، علي اميني، ابوالقاسم اميني، محمدولي فرمانفرما، سردار فاخر حكمت، ملكالشعراي بهار، حسن ارسنجاني... اشاره نمود. هدف اين حزب بازگرداندن آذربايجان به خاك كشور بود. با سقوط كابينه قوام اين حزب نيز منحل شد.
نمره 304
700 كلمه
شهرضا نمره305
اصفهان ـ كميته حزب دموكرات ايران رونوشت شهرضا
كميته حزب دموكرات. به طوري كه قبلاً هم اعلام شده آقاي ابوالفتح قهرمان كانديد حزب در حوزه شهرضا ميباشد. لازم است از طرف افراد حزب نهايت جديت را در جهت پروپاگاند و تبليغ درباره ايشان به عمل آورند. دبيركل تشكيلات حزب دموكرات ايرانموسويزاده
22/11/25
عودت شود
5-522-6133 الف
اصفهان ـ جناب آقاي حاج امينالتجار رونوشت آقاي صفا امامي
لازم ميدانم در عالم ارادت اين نكته را عرض كنم به ملاحظات زيادي كه انشااله حضوراً عرض خواهم كرد و مذاكراتي كه به عمل آمده بايستي كانديدهاي حزب دموكرات ايران در همه جا موفق شوند و تا حال هم موفق شدهاند در اصفهان هم پيش از ساير نقاط اين نكته بايد رعايت شود. لذا مصلحت آنست با دو نفر آقايان اعزاز و صفا امامي كه كانديد رسمي حزب هستند بدون ترديد تشريك مساعي نموده جداً مشغول كار شودي با اشخاص ديگر كمك كردن ابداً صلاح نيست با آقاي صفا امامي هم نظر بنده را نيز ابلاغ فرمايند.
از دهه نود اتحادیه اروپا سعی داشت ایران را ترغیب به تغییر سیاست های خود در قبال خاور میانه، حمایت از تروریسم ، موشک و تسلیحات کشتار جمعی و حقوق بشر کند. سیاست های ایران دستخوش تنوع و اختلاف شد، نسبت به بدترین دوره های دهه نود پیشرفت هایی را داشت اما تمامی این مسایل همچنان بعنوان یک دغدغه جدی تا کنون هم ادامه دارد
. اما مشارکت بعنوان اصل و محور راه حل ها در این زمینه ها محسوب می شود و بهترین راهبرد برای توسعه منافع مشترک به شمار می آید. از این منافع می توان به بخش انرژی ، مبارزه با مواد مخدر ، بازرگانی و مسایل مهم منطقه ای را ذکر کرد. وسیله ممکن برای بررسی و مناقشه این مسئله مرکز گفتگوهای فراگیر است که به طور رسمی توسط خاتمی تشکیل شده و با وجود آنکه ایران اهمیت چندانی به زنده کردن آن ندارد اما رسما و مطلقا هم تا کنون تعطیل نشده است. تجربه نشان داده است که مشارکت در تمامی مسایل و ابعاد نمی تواند کافی باشد و اتحادیه اروپا باید خود را برای مخلوط کردن موارد تشویقی و تنبیهی در خط موازی آماده کند.
حقوق بشر ، جامعه مدنی و دیپلماسی عمومی
وضعیت حقوق بشر و جامعه مدنی در ایران روز به روز بحرانی تر می شوند، آزادی بیان به شکل وسیعی سرکوب شده و احیانا این عمل با خشونت انجام می پذیرد. به طور مثال پلیس در سال 2006 دو تظاهرات مسالمت آمیز را که برای دفاع از حقوق زنان در تهران را پراکنده کرد. مرکز شیرین عبادی برای دفاع از حقوق بشر نیز مرکزی غیر قانونی اعلام شد، همچنین کمیته نظارت بر مطبوعات ایران چهار روزنامه را تعطیل کرد و قید و بندها را بر شبکه اینترنت افزایش داد. در این سال در ایران تعدادی اعدام شدند که در میان آنها تعدادی از اقلیت ها هم به چشم می خورند که بعد از چین بالاترین تعداد را در 2006 به خود اختصاص داد. دولت ایران به درخواست های اتحادیه اروپا به طور مثال در مورد حکم اعدام 10 نفر از عرب های اهواز که حکم آنها بدون اجازه یافتنشان به استفاده از وکیل یا دادگاه علنی بی توجهی کرد.حکم اعدام هفت نفر از آنها به اجرا در آمد.اتحادیه اروپا تلاش کرد تا از طریق گفتگوهای حقوق بشر با ایران ارتباط برقرار کند، اما ایرانی ها از سال 2004 این دیدارها را لغو کردند ، هیچ دلیلی هم وجود ندارد که تاکید کند این دیدارها اثر گذاری خاصی داشته است، همچنین نقدعلنی هم آنچنان تاثیر گذار نبود زیرا ایرانی ها این مسئله را نپسندیدند. در مقابل سعی شد نزدیکی از طریق ورود به گفتگو با اشخاص به جای دولت صورت پذیرد، همچنین حمایت مستقیم از فعالان حقوق بشر به نحوی که آنها را در معرض خطر قرار نداده و به مسئله ای که برای آن فعالیت می کنند را در دستور کار قرار گرفت و در کنار آن همکاری و کمک در مسایلی با حساسیت کمتر همچون مبارزه با مواد مخدر، محیط زیست ، بهداشت ، امداد و نجات هم که می تواند در ساخت جامعه مدنی حقیقی همکاری می کند. عضویت ایران در برنامه ERASMUS MUNDUS فرصت مناسبی را برای تبادل علمی فراهم کرده و این امکان را برای اتحادیه اروپا جهت تفسیر سیاست های خود به شکل بهتری برای تمامی ملت ایران فراهم کرده است. همچنین ظهور علنی شخصیت های سیاسی اروپایی در مراکز اطلاع رسانی ایران و رسانه های فارسی زبان همچون رادیو، تلویزیون و اینترنت می تواند کمک کننده باشد. برخی از شخصیت های در این کشور ابتکار عمل هایی را در این زمینه ابراز می دارند. اتحادیه اروپا هم برنامه های آموزش اطلاع رسانی موفقیت آمیزی را در مناطق دیگر جهان دارد که می تواند آنرا در ایران هم تکرار کند. • اتحادیه اروپا چگونه می تواند تاثیر گذاری خود را بر حقوق بشر افزایش دهد؟ • چگونه می تواند تلاش های مشارکت با جامعه مدنی را به شکل بهتری به اجرا در آورد؟ آیا ادوات و وسایل جامعه مدنی می تواند نقش بزرگتری را ایفا کند؟
نقش منطقه ای ایران
تحولات سیاسی اخیر در خاور میانه خودآگاهی ایران بعنوان یک ابرقدرت تاریخی که منطقه در قبضه آن است را قوت بخشید. منابع انرژی موجود در اختیار ایران این احساس را افزایش داده است که باید برنامه های هسته ای و تحولات منطقه را هم به آن افزود. اما این کشور احساس در معرض هدف قرار دادن هم می کند، بخصوص از سوی ایالات متحده این خطر جدی تر است، نگرانی هایی که ریشه در یک قرن دخالت های مختلف غربی دارد.
سرنگونی صدام حسین، دشمن قدرتمند منطقه ای ایران را از میان برداشت و ایران به دلیل روابطی که با دولت شیعه ضعیف در بغداد دارد توانایی اعمال نفوذ پیدا کرد. ایران امیدهای زیادی به یکپارچگی یک عراق ضعیف بسته است. اما حضور گسترده نیروهای آمریکایی در عراقی برای ایران آزار دهنده است، ایرانی ها ایالات متحده را در عراق یک گرفتار می بینند، اما به هر شکل یکی از اهداف سیاست های ایران این است که نیروهای آمریکایی را در حال خروج از عراق...
فروشگاه فایل کیا؛
منبع جامع انواع فایل...
چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.